گذری بر پیدایش جامعه شناسی

انسان ها بیشتر عمرشان را در گروه ها زندگی می کنند؛آن ها به عنوان اعضای خانواده، ساکنان یک محله یا شهر، اعضای یک گروه خاص اجتماعی یا اقتصادی و یا مذهبی و قومی نیز به عنوان شهروندان یک ملت با یکدیگر رابطه دارند.
شنبه، 10 مهر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
گذری بر پیدایش جامعه شناسی
 گذری بر پیدایش جامعه شناسی

 

نویسنده: زینب مقتدایی




 

انسان ها بیشتر عمرشان را در گروه ها زندگی می کنند؛آن ها به عنوان اعضای خانواده، ساکنان یک محله یا شهر، اعضای یک گروه خاص اجتماعی یا اقتصادی و یا مذهبی و قومی نیز به عنوان شهروندان یک ملت با یکدیگر رابطه دارند. انسان ها حتی اگر خودشان هم آگاه نباشند که اعضای یک گروهند ، باز به شیوه هایی فکر و عمل می کنند که دست کم بخشی ازآن ها را عضویت در گروه تعیین می کند. نوع لباسی که آدم ها می پوشند، نوع خوراک و نحوه خوردن آن ها، عقاید و ارزش هایشان و رسومی که رعایت می کنند، همگی تحت تأثیر عضویت آنان در گروه های گوناگون می باشند.
جامعه‌شناسی بخشی از علوم اجتماعی است. دانش بررسی جامعه (پدیده اجتماعی) است. این رشته علمی به بررسی جوامع بشری، برهم‌کنش‌های آن ها، و فرایندهایی که جوامع را در وضعیت جاری‌شان نگاه داشته یا تغییر می‌دهد، می‌پردازد. بنابراین، جامعه شناسی یکی از رشته‌های علوم اجتماعی است که زندگی اجتماعی را در جوامع تطور یافته با روش علمی مورد مطالعه قرار می‌دهد، اما باید متذکر شد که زندگی اجتماعی موضوع بحث کلیه علوم اجتماعی است که هر کدام به جنبه خاصی از حیات اجتماعی توجه دارند، مثلاً علم اقتصاد یکی از علوم اجتماعی است که جنبه مادی زندگی انسان و خصوصاً مسائل مربوط به تولید کالا، جریان، توزیع، مبادله و مصرف را مطالعه می‌کند. علم حقوق به وضع قوانین و چگونگی اجرای آن در جامعه می‌پردازد و قوانین حاکم بر روابط افراد جامعه را مورد پژوهش قرار می‌دهد. علم سیاست درباره انواع حکومت مطالعه می‌کند. روانشناسی اجتماعی خصوصیات روانی فرد را در جامعه مورد بررسی قرار می‌دهد و از روابط فرد و جامعه و روابط افراد با یکدیگر و تأثیرات متقابل آن ها سخن می‌گوید. مردم شناسی دانشی است که به مطالعه وتحقیق در فرهنگ بویژه فرهنگ مردم ابتدائی در جوامع تحول نیافته می‌پردازد. علم جمعیت خصوصیات جمعیتی و ترکیب های سنتی و جنسی و توزیع و تراکم و حرکات جمعیت را مورد بررسی قرار می‌دهد.
بنابراین باید تفاوت جامعه شناسی را با دیگر علوم اجتماعی معلوم کرد و موضوع آن را مشخص ساخت. قبل از هر چیز باید بگوئیم که تعریف جامعه شناسی بصورتی که همه خصوصیات آن در قالب عبارتی محدود بیان شود امری دشوار بنظر می‌رسد، زیرا جامعه شناسی علمی است جوان که با سرعت رو به تکامل می‌رود. بهمین دلیل است که جامعه شناسان بر حسب تمایلات علمی و طرز فکر و روش خاص خود تعاریف گوناگونی از این دانش بدست داده‌اند.
پس جامعه شناسی را می توان به عنوان بررسی علمی زندگی گروهی انسان ها تعریف کرد. جامعه شناسان در واقع می کوشند تا آنجا که ممکن است این نکته را به دقت و به گونه ای عینی توصیف و تبیین کنند که انسان ها چرا و چگونه در گروه ها با یکدیگر رابطه دارند.
یکی از اهداف عمده جامعه شناسی پیش بینی رفتار اجتماعی و نظارت بر آن است. این هدف در جامعه نوین بصورت های گوناگونی تحقق می یابد. همچنین جامعه شناسی به تخفیف تعصب ها و پیشداوری هایی که مانع انعطاف پذیری بیشتر انسان ها در برخورد با موقعیت های تازه می شوند، کمک می کنند. همچنین می توان گفت؛ هدف این حوزه علمی پرداختن به تجزیه جامعه به بخش‌های تشکیل دهنده‌اش مانند انجمن‌ها، نهادها، گروه‌های هم‌جنس، هم‌نژاد، یا هم‌سن، و بررسی نحوه برهم‌کنش فعال این اجزاء با همدیگر است. علاوه بر این ها، این علم موضوعاتی مانند طبقه اجتماعی، قشربندی، جنبش اجتماعی، تغییرات اجتماعی و بی‌نظمی‌هایی مانند جرم، انحراف و انقلاب را مورد تحقیق قرار می‌دهد.
از آنجایی که در مقایسه با بقیه حیوانات، انسان کمتر تحت تأثیر و کنترل غرایز می‌باشد، بخش زیادی از رفتارهای او توسط ساختارهای اجتماعی کنترل می‌شود. این موضوع ضرورت وجود ارگان‌های اجتماعی ( از قبیل ارگان‌های اقتصادی، مذهبی، آموزشی، سیاسی، ...) جهت مشخص کردن رفتارها و تصمیمات انسان‌ها را نشان می‌دهد. رشته جامعه‌شناسی به بررسی نحوه‌های تأثیر ارگان‌های اجتماعی بر رفتار انسان‌ها، برهم‌کنش ارگان‌های اجتماعی مختلف با یکدیگر، تشکیل، فرسودگی و نابودی آن ها می‌پردازد. از آنجایی که جامعه‌شناسی به رفتار ما به عنوان موجوداتی اجتماعی توجه دارد، زمینه پژوهش آن از واکاوی (تحلیل) تماس‌های کوتاه میان افراد ناشناس در خیابان گرفته تا بررسی روندهای اجتماعی جهانی، همه را دربر می‌گیرد. جامعه‌شناسی، علم شناخت جامعه و همچنین ساختارها، روابط درون آن، نهادهای آن و واقعیت‌های اجتماعی است.
ابن خلدون مؤسس «علمی از تشکیلات اجتماعی» بوده که به آنچه امروزه جامعه‌شناسی خوانده می‌شود شباهت دارد؛ چنانچه برخی از محققین ابن خلدون را پدر جامعه‌شناسی می‌شناسند. بگفته دانشنامه بریتانیکا جامعه‌شناسی در قرن 18 و ۱۹ میلادی بواسطه کارهای اگوست کنت و امیل دورکیم در فرانسه، ماکس وبر و گئورگ زیمل در آلمان، رابرت پارک و آلبیون وودبری اسمال در آمریکا ظهور کرد. جامعه‌شناسی در ایران توسط غلامحسین صدیقی (تولد: ۱۲۸۴ هجری خورشیدی) در سال ۱۳۱۷ هجری خورشیدی بنیان نهاده شد.
جامعه‌شناسان از روش‌های مشاهده‌ای مختلف، نظرسنجی و مصاحبه، تحلیل‌های آماری، آزمایش‌های کنترل شده، و روش‌های دیگر بهره می‌جویند.
تاریخچه و پیشگامان جامعه شناسی
جامعه شناسی یکی از جوانترین و بعلاوه یکی از قدیمی ترین رشته های علوم اجتماعی شناخته شده است. جوانترین رشته علوم اجتماعی از این جهت که قدمت زیادی از پایه گذاری آن بعنوان یک رشته علمی مجزا و مستقل نمی گذرد وقدیمی ترین رشته از این جهت که از زمان پیدایش تمدن بحث در خصوص جامعه و پدیده های آن چگونگی تعامل افراد با یکدیگر و...با استفاده از اصطلاحات جامعه شناختی توسط فیلسوفان، مورخین، دانشمندان، غیبگویان وغیره وجود داشته است. در این بخش به تاریخچه و معرفی پیشگامان جامعه شناسی می پردازیم. دانشمندانی نظیر ابن خلدون، اگوست کنت فرانسوی، امیل دورکیم فرانسوی، ماکس وبر آلمانی، هربرت اسپنسر انگلیسی، کارل مارکس آلمانی و لسترواردآمریكایی نیز نقش مهمی در این خصوص ایفا نموده و لذا آن ها بعنوان پیشگامان یا پایه گذاران این رشته علمی به بشریت شناسانده شده اند.
- ابن خلدون
عبدالرحمن ابوزیادالدین ابن‌خلدون (808-732ه.ق)؛ تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوه علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - مؤسس علمی به نام جامعه‌شناسی (به فرانسوی: La sociologie) در فرانسه - می‌زیست. ابن خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.
ابن‌خلدون در سن 42سالگی به تألیف کتابی درباره "تاریخ عمومی"پرداخت که مقدمه این کتاب در دو جلد، به‌نام "مقدمه ابن‌خلدون" است که از اصل آن مشهورتر است.این کتاب، به دلیل سبک بدیع و نگرش نوینش، توجهات بسیاری را به خود جلب داشت و از دلایل اصلی شهرت وی است. کتاب او در ایران توسط محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه شده‌است. درکتاب مقدمه وی از تکرار تاریخ در یک چرخه شش نسلی سخن گفته. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز می‌شود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند می‌شود که مردم آن به هنر و موسیقی روی می‌آورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بی‌نیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست می‌دهند تا این‌که قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح می‌کند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار می‌شود. او برای مثال می‌گوید که پارس‌ها از عرب‌ها شکست خوردند عرب‌ها از ترکان غزنوی و سلجوقی و ترکان نیز از مغول‌ها شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تأثیر افکار افلاطون و به خصوص سیاست ارسطو است اما این دانشمند توانسته با اندیشه یونانی و با نگاه ژرف و تجربه طولانی خویش به عنوان سیاست‌مداری کارکشته تئوری‌های نوین جامعه‌شناسی خود را توسعه دهد. بدین ترتیب ابن‌خلدون درباره تغییرات اجتماعی یک نظریه‌ای را ارائه داد و جریان تغییرات اجتماعی را به‌صورت دوری، امری دائمی و اجتناب ناپذیر می‌داند.
از ابن خلدون هم به عنوان پایه گذار فلسفه تاریخ وهم به عنوان آغازگر مطالعات اجتماعی با تکیه بر روابط علت و معلولی، نام می برند. او در همین کتاب برای نخستین بار شیوه‌هایی علمی برای استخراج حقیقت از منابع دست اول را طراحی کرده است.
قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی
- اگوست کنت
اگوست کنت (1857- 1798)؛ فرانسوی اصطلاح جامعه‌شناسی را برای اولین‌بار در سال 1839 در کتاب فلسفه اثباتی‌اش به‌کار برد. در قرن ۱۹ کنت با الهام گرفتن از علم فیزیک و ملاحظه موفقیت آن، هدفش را یافتن قوانین «همواره صادق» حاکم بر جوامع انسانی توسط یک روشی علمی تعریف کرد. کنت در ابتدا علم‌اش را فیزیک اجتماعی نامید، اما بعدها نام آن‌را به جامعه‌شناسی تغییر داد. او می‌خواست چیزی مشابه آنچه در فیزیک انجام شده بود را در جوامع انسانی پیاده‌سازی کند. کنت را می توان بنیان گذار رویکردی در جامعه شناسی معرفی کرد که امروزه به عنوان «رویکرد اثباتی» شناخته می شود. بنابراین در ابتدا اوکوشید تا دانشی نو بر پایه دانش‌های طبیعی بنا نهد.او جامعه‌شناسی را همچون فیزیک اجتماعی (Social Physics) می‌دانست. بدین ترتیب وی پایه جامعه‌شناسی علمی را بنا نهاد و از همین رو به‌عنوان پدر جامعه‌شناسی معروف گردید.
به نظر کنت هدف جامعه‌شناسی به‌وجود آوردن یک علم مربوط به اجتماعیات است که در بررسی پدیده‌های اجتماعی از روش‌های علمی و صحیح استفاده بکند و در این مورد اولین قدم طبقه‌بندی صحیح علوم است که جامعه‌شناسی نیز در صدر آن قرار خواهد گرفت. شاهکار کنت کتابی تحت عنوان فلسفه اثباتی بود که در سال‌های 1835- 1842 انتشار پیدا کرد. در این کتاب وی نظریه معروف علمی خود را این‌گونه شرح می‌دهد که، هر رشته از معلومات بشر سه مرحله را می‌گذراند:
1) مرحله ربانی؛ در این مرحله بشر هر پدیده و حادثه‌ای را با توسل به وجود خدایان و نیرو‌های اساطیری تبیین می‌کند.
2) مرحله فلسفی یا متافیزیکی؛ در این مرحله انسان متوجه می‌شود که نباید حوادث را به‌وسیله خدایان تبیین کرد بلکه به‌جای اراده خدایان باید متوسل به قوای طبیعی شد.
3) مرحله اثباتی و علمی؛ در این مرحله بشر حوادث را به‌وسیله حوادث دیگر تبیین می‌کند یعنی علت حوادث را در حوادث دیگر در نظر می‌گیرد و دنبال می‌کند.
پس می توان گفت، پایه گذاری جامعه شناسی بعنوان یک رشته علمی مستقل و مجزا و دارای موقعیت و جایگاه رفیع در میان خانواده علوم اجتماعی مرهون زحمات و تلاش های نظریه پرداز بزرگ جامعه شناسی، اگوست کنت فرانسوی می باشد. او معتقد بود که علم جامعه شناسی باید بر پایه مشاهده منتظم و طبقه بندی استوار گردد.
جامعه‌شناسی برای اولین بار در سال‌های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ میلادی به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شده و در دانشگاه‌ها شروع به تدریس شدن کرد.
- امیل دورکیم
هرچند جامعه‌شناسی توسط کنت متولد شد ولی «امیل دورکیم» آن را شکل داد و موضوع و روش کار آن را به همگان معرفی کرد. امیل دورکیم(1917- 1858)؛ دیگر دانشمند فرانسوی است که نقش بسیار مهمی در گسترش و رشد جامعه‌شناسی داشته است. به طوری که مکتبی تحت عنوان مکتب دورکیمی هنوز در بین جامعه‌شناسان و به‌خصوص در فرانسه وجود دارد. از دید دورکیم «موضوع جامعه‌شناسی بررسی پدیده‌‌های اجتماعی است.» وی در ۱۸۹۵ کتاب قواعد روش جامعه شناسی را منتشر کرد و در آن، روشی را که در بررسی ماندگارش از خودکشی در گروه‌های گوناگون به عمل آورده بود، به روشنی شرح داد. او سخت بر این باور بود که جوامع بشری با باورداشت‌ها و ارزش‌های مشترک اعضایشان انسجام می‌یابند. دورکیم به‌طور کلی معتقد بود که هر پدیده اجتماعی باید در قالب اجتماعی آن تجزیه و تحلیل شود و نمی‌توان تفسیرهای روانی را در مورد پدیده‌های اجتماعی در نظر گرفت زیرا پدیده‌های اجتماعی خصلتی جبری و بیرونی دارند. مثلاً در مورد خودکشی، نباید این پدیده را ناشی از پریشانی روحی و روانی فرد دانست بلکه این پدیده ناشی از شرایط اجتماعی و محیطی آن فرد است. زیرا پدیده‌های اجتماعی قبل از هر چیز تابعی از شرایط محیطی و اجتماعی فرد هستند و می‌توانند رفتار فرد را تحت سلطه و نفوذ خود قرار دهند. بنابراین می‌توان گفت از نظر وی پدیده‌های اجتماعی واقعیت‌های اجتماعی هستند. ویژگی‌های واقعیت اجتماعی نیز از این قبیل اند:
الف) واقعیت اجتماعی نسبت به فرد جنبه‌ای خارجی دارند.
ب) واقعیت‌های اجتماعی با گذشت زمان پایدار هستند.
ج) واقعیت‌های اجتماعی نه‌تنها بیرون از فرد قرار دارند بلکه از چنان قدرت وادارنده‌ای برخوردارند که بر فرد و اراده فرد تحمیل می‌شوند.
اولین مکتب جامعه‌شناسی مکتب دورکیم بود. این مکتب که توسط جامعه‌شناس فرانسوی امیل دورکیم تأسیس شد تأکید زیادی بر وجود واقعیت‌های در سطح اجتماع داشت که مستقل از ویژگی‌های روانی مختلف تک تک افراد. جهت تلاش برای یافتن این حقیقت‌ها و ارتباط آنها با هم، این گروه از جامعه‌شناسان شروع به بررسی جوامع انسانی بدوی کردند. در فرانسه و در کشورهای انگلیسی زبان تلاش بر این بود که مدل‌هایی از ساختارهای اجتماعی به تقلید از آنچه در رشته فیزیک انجام می‌شود ارائه کنند.
- ماکس وبر
ماکس وبر (1920- 1864)؛ اقتصاددان، مورخ و جامعه‌شناس آلمانی است که به بسط و گسترش جامعه‌شناسی کمک شایانی کرده است. نوشته‌هایش رشته‌های اقتصاد، حقوق، فلسفه، تاریخ تطبیقی و جامعه‌شناسی را دربر می‌گرفت و مقدار زیادی از مطالعاتش درباره سرمایه‌داری امروزی بود. ماکس وبر در تثبیت جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی در آلمان در دهه‌های اول قرن بیستم نقش عمده‌ای بازی کرد. جامعه‌شناسان آلمانی بر خلاف جامعه‌شناسان فرانسوی و انگلیسی زبانان بجای تقلید از روش مدل سازی رایج در علوم فیزیکی بیشتر متأثر از تحلیل‌های تاریخی و تحت تأثیر دیدگاه‌های مارکسیستی قرار داشتند. به نظر او تصور اینکه می‌توانیم انسان‌ها را با استفاده از همان روش‌هایی مطالعه کنیم که در مورد پژوهش جهان فیزیکی به‌کار می‌بریم، گمراه‌کننده است. انسان‌ها موجوداتی متفکر و استدلال‌گرا هستند. ما غالباً به کارهایی که انجام می‌دهیم معنی و اهمیت می‌بخشیم، و هر رشته‌ای که با رفتار انسان سر و کار دارد باید این نکته را مدنظر داشته باشد. بنابراین در جامعه‌شناسی باید به نیت و انگیزه رفتار انسان نیز توجه کنیم. از این رو وبر معرف اصلی جامعه‌شناسی ادراکی یا تفهمی است البته ریشه این مکتب را باید در اندیشه‌های "ویلهلم دیلتای" و "هانریش ریکرت"جستجو کرد و وبر در آراء و نظرات خود از این دو دانشمند تأثیر پذیرفته است. به این ترتیب ماکس وبر مابین جامعه‌شناسی عینی که توجه خود را صرفاً محدود به بررسی عینی پدیده‌ها می‌کرد و نوع جامعه‌شناسی ایده‌آلیسم که به بررسی ذهنی پدیده‌ای اجتماعی می‌پرداخت راهی میانه و بینابین را برگزیده است.
برخلاف دورکیم، ماکس وبرمعتقد بود که روش های علوم طبیعی را نمی توان درباره مسائل مورد بررسی در علوم اجتماعی بکار بست. وبر استدلال می کرد که چون دانشمندان اجتماعی جهان اجتماعی محیط زندگی خودشان را بررسی می کنند، همیشه قدری برداشت ذهنی در بررسی هایشان دخالت دارد. او معتقد بود که جامعه شناسان باید فارغ از ارزش هایشان کار کنند و هرگز نباید اجازه دهند که تمایلات شخصی شان در پژوهش ها و نتیجه گیری هایشان دخالت کنند.
- هربرت اسپنسر
هربرت اسپنسر (1903- 1820)؛ یکی دیگر از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی است که جامعه‌شناسی با انتشار آثار اجتماعی او استقلال پیدا کرده است. اسپنسر در مطالعه عوارض اجتماعی از روش استقراء استفاده کرده است و به مطالعه و تجزیه و تحلیل معلوماتی که در مورد انسان اولیه وجود داشت به نتایج درخشانی دست یافت.وی حاصل مطالعاتش را در کتابی به‌نام فلسفه ترکیبی منتشر کرد که قسمت اجتماعی آن اصول جامعه شناسی نام دارد. اسپنسر در مطالعه حوادث اجتماعی شیوه های مختلف را به کار برد و با مطالعه و معلومات که آن زمان درباره زندگی انسان اولیه وجود داشت به نتایج گران بهایی رسید. یکی از جالب ترین نظریه های اسپنسر نظریه تحول و تکامل است. وی در این نظریه بیان می‌کند که: «همان‌گونه که بدن انسان تحول و تکامل می‌یابد و از یکسانی به اختلاف و تنوع می‌گراید در اجتماع نیز قانون سیر تکامل جاری است، به این معنی که از نظر اسپنسر انسان اولیه از نوع انسان ساده بود که به‌تدریج انسان متمدن از وی پدید آمد.»
هربرت اسپنسر انگلیسی در سال 1876 نظریه تکامل اجتماعی را تحول بخشید که پس از پذیرش و رد اولیه ، اکنون بصورت تعدیل شده دوباره پذیرفته شده است. اسپنسر در نظریاتش تحت تأثیر نظریه تکامل دانشمند همزمان خود چارلز داروین (Charles Darwin: 1809-1882)، بوده است و نظریه تکاملی داروین را در مورد جوامع بشری به کار بسته بود. او معتقد بود که جوامع انسانی، از طریق یک تکامل تدریجی، از ابتدایی به صنعتی تکامل می یابند. او در نوشته هایش یادآور شده بود که این جریان یک فراگرد تکاملی طبیعی است که انسان ها نباید در آن دخالت کنند. همچنین وی تحت تاثیر مکتب زیست‌شناسی انگلستان و عقاید پیروان تکامل بوده و اصل تطور را از آن‌ها اخذ کرده است و از این‌رو جزء پیروان مکتب تطور اجتماعی به‌شمار می‌رود.
و نظریه جالب دیگری اسپنسر نظریه مقایسه جانی است که بر طبق آن جامعه انسانی را با اعضای بدن انسان ها مقایسه می نماید که طی و سیر و تکامل جامعه شناسی بسیاری از نظریات اسپنسر قابل قبول و عده دیگر آن در زمان معاصر رد شده است.
- کارل مارکس
کارل مارکس (1883- 1818)؛ نیز متفکر بعدی است که در زمینه جامعه‌شناسی مطالعات زیادی را انجام داده است. مارکس به پیوند و زیربنایی اقتصاد برای اجتماع، سیاست و فرهنگ تأکید کرد. «کارل مارکس» هم اگرچه هرگز خود را جامعه‌شناس ننامید و چنین کرسی‌ای را هم در دانشگاه و بیرون آن از آن خود نکرد، اما به عنوان سومین رهبر جامعه‌شناسی معرفی شده که بنیان‌گذار رویکرد خاصی به جامعه‌شناسی شده است. مارکس نیز مانند کنت، در مطالعات خود مسائل متافیزیکی را کنار می‌نهد و با دیدی عینی و مثبت به بررسی پدیده‌های اجتماعی می‌پردازد. وی برای تجزیه و تحلیل پدیده‌های اجتماعی، مفهوم "تضاد" را به میان می‌کشد. از نظر وی، تضاد همیشه در جامعه وجود داشته و موجب بروز اختلاف‌ها، ستیزها و نبردهای خونین نیز شده است. وی اصل و اساس تضاد اجتماعی را در تضاد طبقاتی می‌دانست و ریشه تمام مخاصمات اجتماعی را مبارزه طبقاتی جامعه می‌دانست.مارکس برای تبیین پدیده‌ها و واقعیت‌های اجتماعی و تاریخی، اساس را بر عوامل زیربنایی و نیروهای مادی تولید می‌دانست و مطالعات خود را در این زمینه، با مبانی ماتریالیسم دیالکتیک دنبال می‌کرد. این بخش از مطالعات مارکس، تحت عنوان "ماتریالیسم تاریخی" نام‌گذاری شده است.
- لستر وارد
لستر وارد آمریکایی کتاب جامعه شناسی پویا را در سال 1883 منتشر کرد. او در این کتاب از پیشرفت اجتماعی از طریق کنش اجتماعی با هدایت جامعه شناسان ، هواداری کرد.
درس جامعه شناسی در دهه ۱۸۹۰ در بسیاری از دانشگاه‌ها ارائه شد. در ۱۸۹۵، مجلة آمریکایی جامعه شناسی انتشارش را آغاز کرد و در ۱۹۰۵ انجمن جامعه شناسی آمریکا بنیان گذاشته شد.
در ایران
جامعه‌شناسی در ایران توسط غلامحسین صدیقی (تولد: ۱۲۸۴ هجری شمسی) در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی بنیان نهاده شد. صدیقی که مدرک دکترای خود را در فلسفه و علوم اجتماعی از دانشگاه پاریس اخذ کرده بود، پس از بازگشت به ایران در دانشسرای عالی دانشگاه تهران به تدریس جامعه‌شناسی و تاریخ فلسفه پرداخت. تلاش‌های اصلی صدیقی «اشاعه و کاربردی نمودن شناخت علمی پدیده‌های اجتماعی و بستر سازی و برپایی ساختارهای سازمانی مناسب برای توسعه علوم اجتماعی» بود. از آن سال تاکنون جامعه شناسی همچنان به رشد و گسترش خود ادامه داده است.
منابع
- کوزر، لوئیس؛ زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1379.
- گیدنز، آنتونی؛ جامعه‌شناسی، منوچهر صبوری، تهران، نی، 1373.
- كوئن،بروس؛مبانی جامعه شناسی،ترجمه غلامعباس توسلی ورضافاضل،انتشارات سمت،چاپ پنجم، تهران،1374.
- ریتزر، جرج؛ نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1374.
- آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، باقر پرهام، تهران، علمی-فرهنگی، 1377.
- ساروخانی، باقر؛ دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1375.
- نراقی،یوسف؛جامعه شناسی وتوسعه،نشروپژوهش فرزان روز،چاپ اول،تهران،1380
- سیف‌اللهی، سیف‌الله؛ مبانی جامعه‌شناسی، گناباد، مرندیز، 1373.
- قلی‌زاده، آذر؛ مبانی جامعه‌شناسی، کاشان، محتشم، 1374.
- ربانی، رسول و مجتبی شاهنوشی؛ مبانی جامعه‌شناسی، تهران، آوای نور، 1385.
- وب سایت علوم اجتماعی ایران ( www.socialsciences.ir)
- جامعه‌شناسی از ویکی‌پدیا
- معرفی رشته جامعه شناسی، مکاتب و کاربرد آن - پایگاه علمی تحلیلی گذار www.gozaar.ir

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط