رضا لک زایی (2)
چکیده
در این مقاله عملکرد و باورهای گروهک تروریستی - تکفیری موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی که در جنوب شرق کشور ایران - به ویژه در استان سیستان و بلوچستان - دست به ترور و کشتار مردم زده است بررسی و نقد میشود.در بخش عملکردهای تروریستی این گروهک؛ از منطقه تاسوکی در شمال استان تا عملیاتهای انتحاری کور در تاسوعای حسینی در جنوب استان در چابهار، تا عملیات انتحاری در زاهدان، در مسجد علی بن ابی طالب و مسجد جامع پرداخته میشود.
در بخش اندیشه، باورهای تروریستها از قبیل مشرک دانستن شیعه، معتقد بودن شیعه به تحریف قرآن، تحریم عزاداری امام حسین، بدعت دانستن عید نوروز، نسبت دادن شهادت امام حسین به شیعه و ... بررسی و نقد میشود.
روش مقاله، توصیفی - تحلیلی و بر اساس چارچوب نظری برگرفته از حدیث نبوی است. سعی شده است که ادعاهای تروریستها، بر اساس آیات قرآن و روایات اهل سنت نقد شود. از این رو هدف مقاله علاوه بر معرفی اقدامات جنایت کارانه این گروه تروریستی، تأکید بر افتراق عمل و باور آنان از آموزههای اهل سنت است. ضمن این که بر تناقض عمل آنان با آموزههای قرآنی و روایی تأکید میشود.
کلید واژه : تروریسم، سیستان و بلوچستان، گروه جندالله.
درآمد
به طور کلی جریانهای موجود در جهان اسلام را در سه دوره میتوان تقسیم بندی کرد: اسلام لائیک با محوریت ترکیه، اسلام تکفیری با محوریت و حمایت عربستان سعودی و اسلام ناب محمدی با محوریت ایران. تمام گروهکهای تروریستی که داعیهی اسلام و مسلمانی دارند و اکنون در نقاط مختلف دنیا از جمله سوریه، عراق، پاکستان، افغانستان و ... فعال هستند، ذیل جریان اسلام تفکیری قرار میگیرند. گروهک تروریستی جندالله که بعدها نامش را به «جنبش مقاومت مردمی ایران: تغییر داد، در جنوب شرق ایران - استان سیستان و بلوجستان - دستش را به خون آحاد مردم از شیعه و سنی آلوده کرده است، داخل همین جریان قرار دارد. البته میتوان این سه جریان را با استفاده از جریان شناسی جامع و کلان امام خمینی ذیل دو جریان اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) و اسلام آمریکایی قرار داد. آنچه این دو اسلام را از هم جدا میکند و مقابل یکدیگر قرار میدهد منافع آمریکا و صهیونیستهاست. این یک ملاک مهم است که به افراد قدرت تشخیص میدهد تا راه حقیقی را پیدا کنند و از طرفی با این رویکرد روشن میشود که دشمن اصلی آمریکاست و تفکیریها دشمن فرعی محسوب میشوند که رهبر انقلاب اسلامی ایران نیز بر آن تأکید داشته و دارد.آنچه که در این نوشته به آن میپردازیم، موشکافیهای کلامی و تاریخی نیست و فقط بیان عملکرد و سوابق این گروهک نیست، بلکه تلاش میشود تا از یک سو تناقض و تقابل صریح گروهک تروریستی ریگی را با استفاده از دلالتهای مطابقی آموزههای قرآنی و روایی کتب اهل سنت نشان دهیم و از سوی دیگر نشان دهیم که این گروهک در خدمت منافع شیطان بزرگ است که در راستای اهداف دشمنان اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) از هیچ جنایتی فروگذار نکرده است.
چارچوب نظری
بر اساس نظریهی طبقه بندی علوم از نگرگاه امام خمینی، هر سازمان و بلکه هر انسانی حداقل از سه دیدگاه قابل بررسی است: اندیشه، انگیزه و عمل. امام خمینی بر اساس فرمایش حضرت رسول الله که میفرمایند: «اتَّمَا العِلمُ ثَلَاثَة آیة مُحکَمَة وَ فَریضَة عادِلَة و سُنَّة قائِمَة» همانا دانش سه گونه است: آیتی محکم، فریضهای عادله، سنتی استوار» (3) معتقدند متعلِّق دانش سه مرتبه از مراتب وجود انسان است. در این نظریه بر اساس ساختمان ظاهری و باطنی وجود انسان و جهان، علوم سه بخش میشوند که البته این سه بخش، سه مرتبه وجودی هستند نه آن که قسیم هم باشند و اگر در وجود انسان یا در عرصه جامعه به گونهای در هم تنیده این سه بخش آشکار شد، آن گاه آن انسان و آن جامعه زندگی الهی را تجربه میکند. حضرت امام در کتاب شرح حدیث این را بحث کردهاند. (4)سازمانهای تروریستی و از جمله گروهک تروریستی موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی از این امر مستثنا نیست. در این مقاله پس از طرح پیشینه و اقدامات این گروهک، به بررسی و نقد آن از سه دیدگاه مؤلفههای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری میپردازیم.
پیشینه و ادبیات بحث
غربت خونبار (5) اولین کتابی بود که در چهلم شهدای فاجعه تروریستی تاسوکی منتشر شد در این کتاب گزارشی از این حادثهی تروریستی از زبان مجروحین، زندگی نامه و تصاویر شهدا، بازتاب این فاجعه در مطبوعات و رسانهها و اشعاری در رثای شهیدان تاسوکی آمده است. این کتاب 221 صفحه ای، پاسخی بود به تروریستهایی که بعد، به دروغ ادعا کردند، که در واقعهی تروریستی تاسوکی در جاده زابل به زاهدان به کاروان مسئولان حمله کردهاند؛ چرا که این شهدا مردم کوچه و بازار بودند از کشاورز تا دانشجو.دومین کتاب، خاطرات یکی از گروگانهای فاجعهی تروریستی تاسوکی بود. در این کتاب، به تفصیل آنچه به مدت 150 روز بر گروگانها گذشته، آمده است. در این کتاب تناقضهای فکری و رفتاری تروریستها با آموزههای دینی و مذهبی که خودشان مدعی آن بودند، نشان داده شده است. (6)
گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم (7) نیز از کتابهایی است که فعالیتهای تروریستی این گروهک را در 175 صفحه تحلیل و تبیین کرده است. شاید یکی از دلایلی که باعث شده است نویسنده کتاب در چارچوب جنگ نرم، اقدامهای این گروهک را تحلیل کند، جنگ روانی پس از اقدامات تروریستی این گروهک باشد، زیرا ترور در حیطهی جنگ سخت قرار دارد نه جنگ نرم. همین نویسنده در کتاب 175 صفحهای دیگری با عنوان مرداب انتحار (8) عملیات استشهادی را با انتحاری مقایسه کرده است. در این کتاب شخصیت هفت عامل انتحاری اخیر در استان سیستان و بلوچستان به همراه شخصیت عبدالمالک ریگی تحلیل شده است. ایشان سپس به تحلیل چهار شخصیتی که عملیاتهای استشهادی انجام دادهاند پرداخته است تا خواننده تفاوت عملیات استشهادی را از انتحاری دریابد.
کتاب در چنگال عقاب (9) گزارشی واقعی و مستندگونه از نحوه رهگیری و فرود هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی است که در 230 صفحه این مطلب را ضمن درج تصاویر برخی از شهدا بررسی کرده است.
نویسندهی دیگری در مقاله «گروه جندالله نماد افراط گرایی مذهبی در ایران» (10) به عوامل و زمینههای پیدایش این گروهک و فعالیتهای تروریستی پرداخته است. در این مقاله از عوامل شکل گیری این گروهک تروریستی و تاریخچه آن از آغاز تا دستگیری ریگی و هم چنین ویژگیهای جغرافیایی، ژئوپولوتیک، مواد مخدر، عامل ایدئولوژیک، عوامل بیرونی (بیگانه) و مسائل قومی و مذهبی سخن گفته شده است. (11)
سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز با چند فیلم مستند از جنایتهای این گروهک پرده برداشته است و صدای جمهوری اسلامی ایران در شبکه معارف با نمایشی رادیویی با عنوان تاسوکی در چندین قسمت توجهش را به این موضوع نشان داده است. مجمع جهانی اهل بیت هم با اختصاص ویژه نامه شماره 72 ماه نامه گنجینه مجمع در اسفند 1391 تلاش کرد تا از مظلومیت رسانهای شهدای ترور استان سیستان و بلوچستان بکاهد.
آنچه که در این مقاله ملاحظه میکنید نقد و بررسی این گروهک در سه حوزهی بینش، گرایش و کنش است که این کار با استناد به آیات قرآن و احادیث پیامبر اعظم – برگرفته از کتب معتبر اهل سنت – صورت گرفته است. چنین کاری در هیچ یک از آثار پیش گفته انجام نشده است. این موضوع به ویژه با تداوم اقدامات تروریستی این جریان تکفیری و تروریستی نیازمند بررسی است تا زمینههای ناگفتهای از کارهای جنایت کارانهی این گروهکهای تروریستی و تکفیری بازنمایی شود و حداقل تأکید شود که راه این گروهها از راه مسلمانان جداست و عمل و فکر آنها مبتنی بر آموزههای اسلامی نیست.
فهرست برخی از اقدامات تروریستی
ردیف |
تاریخ |
مکان |
شهدا |
زخمی ها |
گروگان ها |
توضیح |
|
1 |
7 دی 1384 |
|
1 |
|
9 |
گروگان گرفتن سربازان مرزی |
|
2 |
25 اسفند 1384 |
تاسوکی (واقع در 90 کیلومتری جاده زابل به زاهدان) |
22 |
7 |
7 |
تعداد زیادی از شهدا افراد معمولی مانند دانش آموز، دانشجو، روحانی، کاسب، معلم و ... بودند. |
|
3 |
23 اردیبهشت 1385 |
دارزین (جاده بم – کرمان) |
12 |
فاجعه تروریستی دارزین |
|||
4 |
22 فروردین 1385 |
پاکستان |
شهادت حمید رضا کاوه |
او سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی بود که طبق اطلاع، خانواده وی چهل میلیون تومان جهت آزادی او به تروریستها پرداخته بود. |
|||
5 |
12 خرداد 1385 |
پاکستان |
شهادت احمد زاهد شیخی |
وی مکانیک سپاه و مدتی گروگان تروریستها بود. |
|||
6 |
13 بهمن 1385 |
خیابان بزرگمهر زاهدان |
4 |
همه شهدا از کارکنان نیروی انتظامی بودند |
|||
7 |
25 بهمن 1385 |
بلوار ثارالله زاهدان |
11 |
18 |
انفجار اتوبوس حامل نیروهای سپاه و حماسه شهید مسلم کیخا |
||
8 |
25 مرداد 1386 |
چابهار |
|
|
21 |
همه غیر نظامی بودند که به پاکستان منتقل و بعد از چند روز آزاد شدند. |
|
9 |
27 بهمن 1386 |
مدرسه دختران معرفت زاهدان |
انفجار بمب صوتی که تلفاتی در بر نداشت. |
|
|||
10 |
23 خرداد 1387 |
سراوان |
16 |
|
16 |
سرباز و پرسنل نیروی انتظامی بودند که مدتی گروگان بودند و همه به شهادت رسیدند. |
|
11 |
2 اردیبهشت 1387 |
امام جمعه فهرج، «حجت الاسلام و المسلمین جواد طاهری» بعد از اقامهی نماز مغرب و عشا در دبیرستان دخترانهی آسیه، هنگام بازگشت، ربوده شد. وی پس از تحمل دو ماه اسارت آزاد شد. |
|||||
12 |
10 اردیبهشت 1387 |
امام جماعت مسجد چهارده معصوم زاهدان «حجت الاسلام و المسلمین حسین بیجاری» پس از ادای نماز مغرب و عشا، هنگام بازگشت از مسجد ترور شد. این ترور منجر به زخمی شدن وی شد. |
|||||
13 |
30 بهمن 1387 |
انفجار بمب صوتی در مسجد الغدیر زاهدان که تلفاتی در بر نداشت. |
|||||
14 |
16 فروردین 1388 |
«حجت الاسلام و المسلمین علی عبادی» در شهرستان خاش، که قبلاً شهید توکلی در یکی از روستاهای آن به شهادت رسیده بود، ترور و به شهادت رسید. |
|||||
15 |
7 خرداد 1388 |
مسجد علی بن ابی طالب (علیه السلام) زاهدان |
20 |
200 |
|
انفجار انتحاری |
|
16 |
26 مهر 1388 |
پیشین |
43 |
|
|
سردار شهید شوشتری و محمدزاده به همراه جمعی از فرماندهان و برادران اهل سنت به شهادت رسیدند. |
|
17 |
بهمن 1388 |
زاهدان |
2 |
ربودن و به شهادت رساندن رانندههای تاکسی توسط گروهک تروریستی جندالشیطان از جمله شهیدان فلاحتی و محمدعلی ثانی حیدری. |
|||
18 |
24 تیر 1389 |
مسجد جامع زاهدان |
27 |
307 |
|
مصادف با اعیاد شعبانیه این انفجار انتحاری در نزدیکی مسجد انجام شد. (حماسه شهید گلدوی)( |
|
19 |
24 آذر 1389 |
چابهار |
39 |
|
|
فاجعه تاسوعای چابهار و شهادت تعدادی از مردم از جمله کودک دو ماهه و کودکان و زنان و ... |
|
20 |
30 دی 1390 |
راسک |
«مولوی مصطفی جنگی زهی» امام جمعه مسجد جامع خضرا اهل سنت شهر راسک مرکز شهرستان سرباز ترور و به شهادت رسید. |
||||
21 |
3 اسفند 1390 |
شهادت رمضان سنچولی در مقابله با چهار تن از سرکردگان گروهک تروریستی جندالله. |
تأملی در عمق باورها
گروهک تروریستی جندالله در بُعدِ اندیشه که حوزه تفکر و باور است، دارای اعتقاداتی است که در نتیجهی آن، فضای زیست مسلمانی شیعیان با اهل سنت را مخدوش و با اختلال مواجه میسازد. برخی از اعتقاداتِ علیه شیعیان که این گروه بر آنها تأکید دارد در ادامه شمارش میشود.اعضای این گروه تروریستی و تکفیری، معتقد به کفر شیعیان است و کسی که حتی در کفر شیعه هم تردید کند کافر است. از نظر این گروه، به قتل رساندن چند شیعه هم ثواب زیادی دارد و هم مسیرِ رفتن به بهشت را هموار میکند. توسل و رفتن به زیارت قبور امامان و امام زاگان شرک است. هدف امام حسین امر به معروف نبوده، بلکه دست یافتن به حکومت چند روزه دنیا بوده است و متأسفانه یزید، با به شهادت رساندن ایشان مرتکب فسق شد. امام زمان به دنیا نیامده است. گاهی به گروگانها میگفتند این امام زمان شما کجاست تا سوار بر اسب سفید برای نجات شما بیاید.
از سویی معتقد بودند که قرآن تحریف نشده است و بر این باور بودند که شیعه معتقد به تحریف قرآن است. عزاداری و گفتن یا حسین و اضافه نمودن یای منادا قبل از هر اسم دیگری به جز «یا الله» شرک است. البته اگر انسانی را که دارای حیات ظاهری است، مورد خطاب قرار بدهید، این شرک محسوب نمیشود. در این مقاله به بررسی همهی این ادعاها نمیپردازیم اما به طور کلی پاسخهای این شبهات را میدهیم تا برای کسانی که به دنبال حقیقت باشند، راه را روشن تر نماید. (12)
پرسش کلیدی این است که آیا گوینده «لا اله اله الله» مسلمان است یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش به حدیثی از حضرت رسول توسل میجوییم:
اخیرنا یونس بن عبدالاعلی و الحرث بن مسکین قراءة علیه و انا اسمع معن ابن وهب قال اخبرنی یونس عن ابن شهاب قال حدثنی سیعد بن المسیّب أنّ أبا هریره أخبره أن رسول الله صلی الله علیه و سلم، قال أمرت أن أقاتل الناس حتی یقولوا لا إله إلا الله فمن قال لا إله إلا الله عصم منی ماله و نفسه إلا بحقه و حسابه علی الله؛ (13)
من مأمورم با کفار بجنگم تا این که لا اله الا الله بگویند. هر کس گفت لااله الا الله از طرف من مال و جانش محفوظ است، مگر به سبب حقی که بر [گردن] او میآید و حسابش با خداست.
بر اساس این حدیث که در کتاب سنن نسائی آمده، گویند «لا اله الا الله» مسلمان است و جان و مالش در امان است و کسی حق تعرض به او ندارد مگر در صورتی که آن مسلمان جرمی مرتکب شود؛ مثلاً کسی را به ناحق بکشد و اولیای دم خواستار قصاص شوند که در این جا حکم خدا که همان قصاص است باید جاری شود. نکتهی ظریفی که در این حدیث وجود دارد این است که پیامبر نمیفرماید گوینده «لا اله الا الله» کافر یا مشرک میشود بلکه گویا این طور میفرماید که وقتی کسی «لا اله الا الله» گفت جان و مالش در امان است؛ بعد هم که جرمی مرتکب شد از دایرهی اسلام بیرون نمیرود و باید حکم خدا را بر او اجرا کرد، مگر این که جرمش ارتداد و انکار قول «لا اله الا الله» و بیرون رفتن از دین باشد.
در سنن ابن داوود همین حدیث با اندک تفاوتی این گونه نقل شده است:
حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا أبو مُعَاوِیَة عَن الأعمَشِ عَن أبِی صَالِحِ عَن أبِی هُرَیرَة قَالَ قالَ رَسُولُ الله أمِرتُ أن إقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّی یَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَا الله فَإذا قَالُوهَا مَنَعُوا مِنِّی دِمَاءَهُم وَ أموَالَهُم إِلَّا بِحَقِّهَا وَ حِسَابُهُم عَلَی اللهِ تَعَالَی. (14)
این حدیث شریف را تطبیق میدهیم بر شهدای مسجد علی بن ابی طالب که در حال نماز با انفجار انتحاری به شهادت رسیدند، (15) یا بر رانندههای تاکسی بی گناه و بی دفاع که با فریب، ربوده و به دار آویخته شدند، یا شهدای تاسوعای چابهار که در حال عزاداری بر سالار شهیدان به شهادت رسیدند، یا بر نوزاد دو ماهه – ثنا پردل – و ده دانش آموز ده، دوازده ساله شهدای تاسوعای چابهار تطبیق بدهیم. و دیگر کودکانی که هنوز به سنّ تکلیف نرسیده بودند و تکلیفی متوجهشان نبوده است. بنابراین گروهک تروریستی تکفیری موسوم به جندالله، اعتقادی خلافِ اعتقاد پیامبر رحمت و رسول مهربانیها داشته است و بر اساس آن عمل کرده و خون گویندگان و معتقدان به لا اله الا الله را به ناحق ریخته است.
در این جا لازم است که متن فتوای یکی از علمای شیعه را که در همین باره است، نقل کنیم:
بسمه تعالی
ما جمعی هستیم ساکن در محلی که اهل سنت زندگی میکنند و آنها ما را کافر میدانند و میگویند شیعه کافر است. در این صورت آیا ما هم میتوانیم با آنها معامله به مثل کنیم و همان طوری که آنها ما را کافر میدانند ما هم با آنها معامله کفار کنیم. مستدعی است وظیفه شرعی ما را در مقابل این حملات بیان کنید. امضا: جمعی از مؤمنین.
آیت الله العظمی وحید خراسانی در پاسخ چنین مرقوم فرموده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدهد مسلمان است، و جان و عِرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسی که پیرو مذهب جعفری است محترم است. و وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسی از آنها مریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید، و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: (وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى) (16) و به فرمان خداوند متعال عمل کنید که فرمود: (وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا) (17) و السلام علیکم و رحمه الله. (18)
آنچه در این فتوا بر آن تأکید میکنیم این آیه از قرآن کریم است:
(تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا)
و به کسی که نزد شما [اظهارِ] اسلام میکند نگویید: تو مؤمن نیستی.» (19)
چنان که روشن است آیه میفرماید به کسی که اظهار اسلام میکند و خود را مسلمان میداند و شهادتین را بر زبان جاری میکند، نگویید که تو مؤمن نیستی. روشن است که این آیه به تنهایی، یک دلیل قرآنی در کنار ادله روایی محسوب میشود.
پرسش دیگر این است که: آیا نباید شهروندان و هم وطنان ایرانی از رهبر و یا اولی الامر خویش اطاعت کنند؟ در حدیثی که در سنن ابن ماجه از رسول خدا نقل شده، چنین میخوانیم:
... عن ابی هریره قال: قال رسول الله من اطاعتی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من اطاع الامام فقد اطاعنی و من عصی الامام فقد عصانی؛ (20)
هر کس از من اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس از من نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است و هر کس امام را اطاعت کند، از من اطاعت کرده است و هر کس از امام اطاعت نکند، از من اطاعت نکرده است.
بنابراین اگر شخص یا تشکیلاتی این حدیث حضرت ختمی مرتبت را خوانده و دانسته باشد، هیچ گاه با دشمنِ کشور متحد نمیشود و دست به سلاح نمیبرد و علیه هموطنان نظامی و غیر نظامی خویش جنایت نمیکند. این سخن، جدای از برخی نظریههای سیاسی تعدادی از متفکران اهل سنت؛ مثل فضل الله بن روزبهان خنجی است که معتقدند از حاکم ظالم که به زور حکومت را به دست آورده است باید اطاعت کرد، چرا که «الحقُّ لَمِن غَلَب» که وارد آن وادی نمیشویم. (21)
تأملی در مبانی اخلاقی
در بُعدِ انگیزه که حوزه اخلاق است از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی، بهره میگیریم. ایشان در بحث انسان شناسی که در کتاب شرح جنود عقل و جهل مطرح کرده، معتقد است در وجود انسان چهار قوه فعال است: شهویه، غضبیه، وهمیه یا شیطنت و عاقله. این چهار نیرو بر سر به دست آوردن ریاست بدن، با یکدیگر نزاع دارند. هر کدام از این قوا که ریاست را به دست گرفت، طبیعتاً سایر قوا تابع او میشوند. برای مثال کسانی که قوه غضبیه رئیس شان است، سایر قوا را تحت الشعاع و زیر سلطه خود قرار میدهد. نمونههای آن هم در طول تاریخ زیاد است؛ مانند هیتلر، صدام، چنگیز و ...این گونه افراد، از ارتکاب جنایت دچار عذاب وجدان نمیشوند، بلکه احساس رضایت میکنند، چون در دستگاه وجودی شان، قوه غضبیه ریاست را بر عهده دارد و در ایجاد گرایشها، رفتارها و باورها تأثیر خود را میگذارد. در مقابل، چه کسی دچار عذاب وجدان میشود؟ کسی که قوه عاقله حاکم بر وجود او باشد و به حکم عقل، به خیر و شر امور دنیایی و آخرتی توجه کند، ولی کسی که درنده خویی بر او حاکم باشد، از درنده خویی خوشحال هم میشود. شاید به لحاظ فلسفی به این شکل بتوان به این سؤال پاسخ داد. طبیعتاً مسائل دیگری نیز مزید بر علت است.
اما چرا یک قوهی خاص، مثلاً قوهی غضبیه در یک فرد شکوفا میشود و اداره وجود آدمی را بر عهده میگیرد. نقش مسائل تربیتی این جا آشکار میشود و از طرف دیگر تربیت در خلأ شکل نمیگیرد بلکه بر اساس اندیشه است که شاکلهی گرایش آدمی ساخته شود. پس تربیت که مبتنی بر اندیشه و اعتقاد و باور است، ساختار انگیزه انسان میشود.
اکنون نوبت آن است که این سخنان را به کار بندیم. مالک ریگی در اعترافاتش چنین میگوید:
من فکر میکردم که شیعیان کافرند، العیاذ بالله. مثلاً شیعه مسلمان نیست؛ خب! قلبم کور شده بود ولی آن تعصبات غلط، آن تعصبات، آن جمود سبب میشوند که انسان حتی یک جنایت بسیار بزرگی را میکند و بعد خوش هم هست. خوشحال هم میشود که من مثلاً خدا را راضی کردم و به خدا رسیدم و تقرب حاصل کردم. و اگر بشود هر انسانی که حرف مرا میشنود از دوست و غیر دوست، از نزدیک و دور، هر نوع تعصبی را کنار بگذارد همه کارها آسان میشود و دیگر میداند که این کار خطا بوده و این کار خطا نبوده است. من وقتی این جا آمدم [زندان]، برخورد دوستان و بچههای این جا را با خودم دیدم، خود به خود آن تعصبات شکست و بعضی وقتها فکر میکردم کهای کاش من را در همان روزهای اول [کتک] میزدند که در آن ذهنیتی که دارم بمانم و میگفتم در آن موقع درست است که جسم من ضربه میدید اما با همان تصوراتی که قبلاً داشتم میماندم ولی وقتی که اخلاق و رفتار خوب اینها را دیدم که نمیتوانست تصنعی باشد چرا که بالاخره تأثیر تصنعی در یک لحظه یا در یک ساعت است؛ ولی با یک شخص نشستم و غذا خوردیم، با همدیگر صحبت کردیم، با همدیگر خندیدیم و اصلاً در آن روزهای اول بزرگ ترین شکنجه روی من همین بود که چرا اینها با من این طور برخورد میکنند؟! یا این که با خودم مینشستم تلقین میکردم که اینها همه اش تصنعی است ولی نمیتوانستم خودم را قانع کنم و اولین چیزی که از بین رفت به نظر من آن تعصب بود. وقتی تعصب از بین میرود، انسان تمام جریانات را راحت میتواند بفهمد. اصلاً فهم مسئله، مشکل پیدا نمیکند. (22)
در این عبارتها به خوبی میتوان تأثیر عنصر شناخت و اندیشه را بر اخلاق و رفتارِ این تروریست مشاهده کرد. «تعصب غلط» چندین بار تکرار میشود، تعصبی که قلب را کور و اندیشه و بینش و شناخت او را دچار اختلال کرده و وقتی شناخت با درهم شکستن تعصب حاصل میشود، به خدا پناه میبرد که شیعه را کافر دانسته است.
بنابراین، در این گروهک، قوه غضبیه حرف اول را میزده است، گرچه پندارشان این بوده که این قوه عاقله است که ریاست دارد. اعتقادی هم که شکل گرفته مبتنی بر تعصب بوده است، نه شناخت صحیح. به ناچار تعصب کور و غلط که آمد کبر، دروغ، اعتماد به نفس کاذب و دیگر رذیلتهای اخلاقی را هم به دنبال دارد؛ برای مثال در واقعهی تروریستی تاسوکی در 24 اسفند 1384 که در آن عدهای از انسانهای بی گناه و بی دفاع – طلبه، دانشجو، دانش آموز، کاسب و ... به شهادت رسیدند، این گروهک مدعی شد که به کاروانی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است! در صورتی که راست گویی در تمام ادیان تأکید شده است و مؤمن و ملحد، راست گفتن را عملی نیک و انسانی میدانند. از بررسی دیگر رذیلتهای اخلاقی و جنود جهل که در این جا صف کشیدهاند، به دلیل اختصار صرف نظر میکنیم و خوانندگان را به کتاب تاسوکی؛ خاطرات یک گروگان ارجاع میدهیم.
تأملی در عرصهی رفتارها
آنچه در حوزهی رفتاری مطلوب است این است که رفتار انسان مطابق موازین شرعی و آیات و روایات باشد. در حوزهی رفتاری، افراد این گروهک در یک سطح نبودند ولی نماز جماعت میخواندند. برخی از آنها بعد از نماز سوره یس یا سوره رحمان میخواندند. تعدادی از آنها حافظ برخی از سورهها و آیات قرآن بودند. آنها اقدامهای تروریستی و شرارت آمیزشان علیه هموطنان را جهاد و خود را مجاهد میدانستند. رفتارهای شیعیان از جمله عزاداری سالار شهیدان را به شدت نکوهش میکردند و کاملاً مخالف با روضه خوانی و سینه زنی بودند. معتقد بودند که میتوان از اسرائیل و آمریکا پول گرفت و آن پول را در راه جهاد هزینه کرد. (23) عبدالمالک ریگی بعد از دستگیری اعتراف کرد که از ناتو چند هزار دلار دریافت کرده است. میگفتند سنت رسول الله این است که در جهاد، زنان، کودکان و پیرمردها را نمیکشته است، از این رو ما هم در تاسوکی به این افراد کاری نداشتیم؛ در حالی که در موارد متعددی این گروهک موجب شهادت کودکان و زنان شده است؛ از جمله در هفتم خرداد 1388 در مسجد علی بن ابی طالب شهرستان زاهدان، در بیست و چهارم تیر 1389 در مسجد جامع (24) شهرستان زاهدان، در 26 مهر 1388 در شهرستان پیشین، (25) در چابهار در تاسوعای 1389 و ... . در موارد گفته شده، این گروهک تروریست زنان، کودکان و کهن سالان را به خاک و خون کشیدند و سنت نبوی را که قائل به آن بودند، نقض کردند.آیا میتوان از مشرک پول گرفت و با آن پول جهاد کرد؟ پاسخ را از کلام پیامبر اکرم در سنن ابن ماجه میشنویم: «إنا لا نستعین بمشرکٍ؛ ما از مشرک یاری نمیطلبیم.» (26)
شاید از این که «مشرک» نکره آمده بتوان استظهار سالبه کلیه کرد و گفت پیامبر فرمودهاند ما از هیچ مشرکی، کمک نمیخواهیم؛ و از این که فرمودهاند «ما» و نه من، استظهار کنیم که هر کس محمدی منش و پیرو اسلام ناب است به پیامبر اقتدا میکند؛ گویی پیامبر فرمودهاند ما مسلمانان از هیچ مشرکی، کمکی نمیخواهیم.
اکنون باید بررسی کنیم آیا این گروهک از مشرکین یاری طلبیدهاند یا خیر. برای یافتن پاسخ، اعترافات برادر مالک ریگی را مرور میکنیم:
منابع درآمدی گروه، هزینههای سفرهای عبدالمالک، سیستمهای ماهواره ای، تجهیزات نظامی، تأمین مربی و استاد برای آموزش، ایجاد پایگاه و دفاتر در دبی، امارات، لندن و آمریکا، ماهوارههای خبری و پوششهای ماهواره ای، گوشیهای ماهوارهای و شارژ آنها با دلار رایگان و سایر امکانات، مستقیماً از آمریکا تأمین میشد. (27)
مایلیم بر چند کلمه «مستقیماً از آمریکا» تأکید کنیم و علاوه بر حدیث نبوی، بگوییم که آمریکا از برخی اسلامها حمایت میکند، اسلامی که امام خمینی آن را اسلام آمریکایی نامید.
این گروهک که از امکانات آمریکا بهره برده، دستش به خون زنان و کودکان آغشته است؛ حال آن که پیامبر رحمت از کشتن زنان و کودکان به وضوح نهی فرمودهاند و در صحیح بخاری است چنین آمده که:
اسحاق بن ابراهیم قال قلت لاب اسامه: حدثکم عبیدالله عن نافع عن ابن عمر رضی الله عنهما قال وجدت امراة مقتولة فی بعض مغازی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فنهی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) عن قتل النساء و الصبیان. (28)
حال آنکه ریگی به برادرش دستور میدهد که همسر خودش را به قتل برساند و او همسرش خانم فائزه منصوری را که مادر سه فرزند – یک پسر و دو دختر دوقلو – است در خواب به ضرب گلوله میکشد. (29) کاملاً واضح است که دستور عبدالمالک ریگی در چه نسبتی با فرمایش پیامبر قرار دارد و روشن میشود که وقتی امام خمینی از اسلام آمریکایی نام میبرد این عنوان چه طور مصادیق خودش را در آیندههای دور و نزدیک و در طول تاریخ پیدا میکند.
آنچه باید بر آن تأکید کنیم این است که سنت رسول الله به عنوان یک اصل ثابت رفتاری توسط این گروهک به رسمیت شناخته نمیشود؛ مثلاً وقتی یکی از گروگانها به حدیثی در کتابی که خودشان در اختیار گروگانها قرار دادهاند، استناد میکند، پاسخ میشنود که از این چیزها زیاد مینویسند و لحظاتی بعد کتاب را از دست رس گروگانها خارج کرده و پس میگیرند. (30) نمونه دیگر زمانی است که یکی از گروگانها میپرسد: این رفیق شما چرا از ما این قدر کار میکشد؟ مگر نگفتید که سنت رسول الله این بوده که از اسیر کار نمیکشیده است؟ پاسخ میشنود که هر کدام از ما قانون خودش را دارد. (31)
همه مسلمانان میدانند که ماه محرم ماه حرام است و جهاد در آن حرام اعلام شده است. قرآن صریحاً میفرماید:
(إِنَّ عِدَّة الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی كِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَة حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَكُمْ)
در حقیقت شمار ماهها (ی قمری) نزد خداوند (در علم ازلی و لوح محفوظ او) دوازده ماه است که در کتاب خدا (جهان هستی که کتاب تکوینی است) از روزی که آسمانها و این زمین را آفریده ثابت و محقق است (و از کیفیت تنظیم کره زمین و ماه در منظومه شمسی نشأت یافته) ، چهار ماه از آنها (رجب، ذی قعده، ذی حجّه و محرّم) حرام است (محترم است و جنگ در آنها حرام است) این دستور آیینی است استوار و پایدار، پس در این ماهها (با شکستن حرمت آنها و جنگ با یکدیگر) بر خود ستم مکنید. (32)
مدعیان عمل به قرآن، در ماه محرم که جنگ – و نه دفاع – در آن حرام است، در تاسوعای حسینی 1389 در شهرستان چابهار حدود چهل نفر از هم وطنان را در اقدامی انتحاری به شهادت رساندند و مرتکب جنایت شد و به فرمایش خداوند عمل نکردند. در میان این چهل نفر و اگر دقیق تر بگوییم این 39 نفر، یک کودک چهار ساله و یک نوزاد دو ماهه و هفت خانم و ده دانش آموز بودند.
این گروهک مدعی بود که گروههایی در ایران به ما ظلم کردهاند و به همین دلیل ما به جای آمریکا و صهیونیست با ایران مبارزه میکنیم، در صورتی که قرآن میفرماید: اگر گروهی به شما ظلم کردند، شما به عدالت رفتار کنید و ظلم نکنید:
(وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ) ؛
دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. (33)
حال کسانی که به قرآن معتقدند و این آیه را قبول دارند، ما هم فرض میگیریم که نهادی هم به آنها ظلم کرده است، در این فرض – که به درستی و نادرستی اش کاری نداریم – مردم عادی چه گناهی کردهاند که به خاک و خون کشیده میشوند؟! این هم نکتهی دیگری است که نشان میدهد این گروهک بر خلاف قرآن عمل کرده است. نباید فراموش کرد که خون دانش آموزها و پیران اهل سنت آمیخته با خون نوزادها، کودکان و پیران شیعه توسط این گروهک ریخته شد. (34)
قرآن میفرماید:
(فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِینَ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ)
مشرکها را هر جا که یافتید بکشید (در داخل حرم و بیرون آن، در ماههای حرام و خارج آن) و آنها را دستگیر نمایید و در محاصره قرار دهید و برایشان در هر کمین گاهی بنشینید.) (35)
یعنی مشرکها را هر کجا یافتید با آنان بجنگید. در این جا باید تفاوت کافر حربی و غیر حربی را توضیح داد و گفت آیه در مقام بیان حکم چه کسانی است و یا سخن از مشرکهایی است که مسلمانها با آنها پیمانی امضا کرده و آن را نقض کردهاند که ما از آن میگذریم، آنچه به بحث ما مربوط است ادامهی آیه است.
(فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَة وَآتَوُاْ الزَّكَاة فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ) ؛
پس اگر توبه کردند و نماز را برپا داشتند و زکات دادند راهشان را باز گذارید، که همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. (36)
غایت قتال در این آیه توبه، اقامه نماز و دادنِ زکات تعبیر شده حال آن که اگر مصداق این آیه را شیعه بدانیم که این گروهک این طور میگوید، این که تحصیل حاصل است! چون شیعه همهی این کارها را انجام میدهد؛ یعنی هم نماز میخواند و هم زکات میدهد. از سوی دیگر، وقتی عدهای نماز میخوانند، زکات میدهند و در مسجد در حال عبادت هستند، یا در جاده در حال تردد، یا در خیابان – شیعه و سنی – در حال عزاداری برای فرزند پیامبر و یا در بانک مشغول انجام خدمت به مردم میباشند، این آیه بر این افراد چه طور دلالت میکند؟ آیا وجدان هر انسان آزادهای شهادت نمیدهد که مصداق بارز این آیه رژیم غاصب صهیونیستی است؟ در این جا بار دیگر تعصب است که در عدم درک آیههای قرآن خود را نشان میدهد از طرف دیگر گفته شد که پیامبر میفرمایند گوینده «لا اله الا الله» مسلمان و در امان است.
خاتمه
از آنچه گذشت میتوان دریافت که گروهک تروریستی تکفیری و شرورِ به اصطلاح جندالله و یاوران آنها و دیگر گروهکهای تروریستی تفکیری، نه در حوزهی باورها، اعتقادات صحیح دارند و نه در حوزهی اخلاق و عمل دارای رفتار شایسته و مبتنی بر قرآن و شریعت هستند. به برخی از نمونهها که از مشاهدات عینی بود در متن اشاره شد. از این رو میتوان به اهداف اختلاف افکنانه و انگیزههای غیر الهی آنها پی برد. انگیزههایی که در پرتو حمایت از قومی خاص تبلور یافته است، در حالی که خواستههای دشمنان این مرز و بوم را اجرا میکند.در جمع بندی و نتیجه گیری نهایی شاید بتوان گفت ایجاد این گروهک تروریستی و دیگر گروهکها برای مشغول کردن مسلمانها و غفلت از دشمنهای اصلی ملتهای اسلامی است. به طور قطع منافع اقدامات چنین گروههایی نه برای خود آنها و نه برای جوامع مسلمان است، بلکه برای کسانی است که هیچ نسبتی با اسلام و مسلمانها ندارند و در اندیشه غارت منابع آنان هستند. روشن است که فقر فرهنگی و اقتصادی و به ویژه باورهای نادرست اعتقادی عامل جذب افراد به این گروهها است.
پینوشتها
1. استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ sharif_lakzaee@yahoo.com.
2. پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی جامعة المصطفی - صلوات الله علیه و آله - العالمیه؛ rlakzaee@gmail.com؛ گفتنی است که وی به مدت پنج ماه گروگان گروهک تروریستی جندالله بوده است و وقایع این پنج ماه را در کتابی با عنوان «تاسوکی؛ خاطرات یک گروگان» (چاپ چهارم، قم، بوستان کتاب، 1391) منتشر نموده است.
3. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 37، حدیث 1.
4. امام خمینی، چهل حدیث، حدیث بیست و چهارم، ص 384.
5. اعضای کمیته علمی ستاد یادواره شهدای تاسوکی سیستان، غربت خونبار.
6. رضا لک زایی، تاسوکی. خاطرات یک گروگان.
7. علیرضا کیخا، گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم.
8. علیرضا کیخا، مرداب انتحار.
9. سید حکمت قاضی میرسعید (به کوشش) ، در چنگال عقاب. گزارشی واقعی و مستند از نحوه رهگیری و فرود هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی.
10. برای مطالعه این مقاله ر.ک.
http://www.tasooki.com.index.php?option=com_content&task=view&id=752&Itemid=42
11. همچنین برای مطالعه این مقاله ر.ک. «گروه جندالله نماد افراط گرایی مذهبی در ایران»، محسن ساجدی، در گفتار نهم کتاب تروریسم در ایران معاصر (مطالعه موردی پس از انقلاب اسلامی) ، به کوشش حمیدرضا اسماعیلی، ص 239.
12. این باورها را نگارنده در ایامی که در گروگان این گروهک تروریستی بود بارها از زبان اعضای آن شنیده است. برای تفصیل بیشتر ر.ک. تاسوکی. خاطرات یک گروگان، پیشین.
13. سنن النسائی، ج 6، (باب وجوب الجهاد) بشرح الحافظ جلال الدین السیوطی و حاشیه الامام السندی، ص 4-5.
14. حدیث 2270 به نقل از https://www.islamware.com/app/hadith/4/114؛ ملاحظه شده در تاریخ 1393/2/13 در این باره احدیث دیگری هم هست که میتوانید به همین آدرس مراجعه کنید.
15. برای مطالعه راجع به جزئیات این فاجعه تروریستی و زندگی نامه شهدا ر.ک. فاطمه قاسمی و یونس اربابی، گلدستههای خونین، مشهد، نشر شاملو، 1390.
16. مائده، آیه 8.
17. نسا، آیه 94.
18. به نقل از سایت تابناک. http://www.tabnak.ir/pages/?cid=25383؛ ملاحظه شده در تاریخ 1393/2/13.
19. نساء، آیه 94.
20. الحافظ أبی عبدالله محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، علّق علیه محمد فؤاد عبدالباقی، الجزء الثانی، کتاب الجهادب، باب 39، حدیث 2859، ص 954.
21. ر.ک. فضل الله بن روزبهان خنجی، سلوک الملوک، به تصحیح و با مقدمه محمدعلی موحد.
22. ر.ک. سایت بنیادهابیلیان، ویژه نامه شهدای تاسوکی، بخش اعترافات، ملاحظه شده در 1392/12/26.
23. ر.ک. مصاحبه رضا لک زایی با پگاه حوزه با عنوان امید به تقریب، شماره 203، ص 14 به بعد.
24. برای مطالعه راجع به جزئیات فاجعه تروریستی انتحاری مسجد علی بن ابی طالب (علیه السلام) و مسجد جامع و زندگی نامه شهدا ر.ک. گلدستههای خونین، فاطمه قاسمی و یونس اربابی.
25. برای مطالعه بیشتر ر.ک. شهیدان همبستگی . سرگذشتی از سرلشکر پاسدار شهید نورعلی شوشتری و دیگر شهیدان فاجعه تروریستی مهرماه 1388 منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول، پیشوای پیشین، مصطفی محمدی، 1390.
26. الحافظ أبی عبدالله محمدبن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، علّق علیه محمد فؤاد معبدالباقی، الجزء الثانی، کتاب الجهاد، باب 27، حدیث 2832، ص 945.
27. سایت بنیادهابلیان، ویژه نامه شهدای تاسوکی، بخش اعترافات، ملاحظه شده در 1393/2/13.
28. ابی عبدالله محمدبن اسماعیل البخاری، صحیح بخاری، المجلد الثانی، کتاب الجهاد و السیر، باب قتل النساء فی الحرب، ص 172.
29. ر.ک. اعترافات عبدالحمید ریگی در کتاب در چنگال عقاب، به کوشش. سید حکمت قاضی میرسعید، ص 150.
30. رضا لک زایی، تاسوکی، خاطرات یک گروگان، ص 185-186.
31. همان، ص 195.
32. توبه، آیه 36.
33. مائده، آیه 8.
34. به عنوان نمونه برای مطالعه راجع به مطهره نارویی دانش آموز اهل سنت ر.ک. نرم افزار حبیب دلها، قم. مؤسسه عرشیان کویر تاسوکی و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 1392؛ و یا ر.ک. حبیب دلها، دفتر چهارم، به کوشش رضا لک زایی، تهران. ابناء الرسول، 1392، ص 285؛ و ر.ک. حبیب دلها، دفتر دوم، مصاحبه با پدر و مادر علی صیاد، شهید چهارساله تاسوعای چابهار، به کوشش رضا لک زایی، تهران. ابناء الرسول 1392، ص 376 و برای آشنایی با شهدای کهن سال و خردسال اهل سنت ر.ک. شهیدان همبستگی. سرگذشتی از سرلشکر پاسدار شهید نورعلی شوشتری و دیگر شهیدان فاجعه تروریستی مهرماه 1388 منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول، پیشوای پیشین، مصطفی محمدی، تهران. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، معاونت روابط عمومی و انتشارات، 1390.
35. توبه، آیه 5.
36. همان.
1. قرآن کریم.
2. اسماعیلی، حمیدرضا (به کوشش) ، تروریسم در ایران معاصر (مطالعه موردی پس از انقلاب اسلامی) ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران 1390.
3. بخاری، ابی عبالله محمدبن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالمعرفة، [بی تا].
4. خنجی، فضل الله بن روزبهان، سلوک الملوک، به تصحیح و با مقدمه محمدعلی موحد، خوارزمی، تهران 1362.
5. قاسمی، فاطمه و اربابی، یونس، گلدستههای خونین، شاملو، مشهد 1390.
6. قاضی میرسعید، سید حکمت (به کوشش) ، در چنگال عقاب، نشر مکعب، تهران، 1390.
7. قزوینی، بحافظ ابی عبدالله محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، تعلیق محمد فؤاد عبدالباقی، [بی نا، بی جا، بی تا].
8. کیخا، علیرضا، گروهک عبدالمالک قطعه پازل جنگ نرم، سپهر آذین، قم 1389.
9. ــــــــــــــــ ، مرداب انتحار، سپهر آذین، قم 1391.
10. لک زایی، رضا، تاسوکی؛ خاطرات یک گروگان، چاپ چهارم، بوستان کتاب، قم 1391.
11. ـــــــــــــــــ ، حبیب دلها، دفتر دوم، ابناء الرسول، تهران 1392.
12. ــــــــــــــــ ، حبیب دلها، دفتر چهارم، ابناء الرسول، تهران 1392.
13. سایت بنیادهابیلیان، ویژه نامه شهدای تاسوکی، بخش اعترافات، ملاحظه شده در 1392/12/26.
14. محمدی، مصطفی، شهیدان همبستگی: سرگذشتی از سرلشکر پاسدار شهید نورعلی شوشتری و دیگر شهیدان فاجعه تروریستی مهر ماه 1388 منادیان وحدت، امنیت، خدمت، دفتر اول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، معاونت روابط عمومی و انتشارات، 1390.
15. اعضای کمیته علمی ستاد یادواره شهدای تاسوکی سیستان، غربت خونبار، دستان، تهران 1385.
16. ماهنامه گنجینه (وابسته به مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) ، شماره 72، اسفند 1391.
17. مؤسسه عرشیان کویر تاسوکی و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، حبیب دلها (نرم افزار) ، قم 1392.
18. https://www.islamware.com/app/hadith/4/114/.
19. http://www.tabnak.ir/pages/?cid=25383.
20. http://www.tasooki.com/index/php?option=com-content&task=view&id=752
منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان، (1393)، کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه اسلام، قم: دارالإعلام لمدرسة اهل البیت، چاپ اول