دوره بندي تحليلي يك جريان
نويسنده: هانيه نعمت الهي
سال هاي پاياني دهه ۵۰ را مي توان نقطه اوج جنبش دانشجويي ايران به شمار آورد، زيرا در اين برهه جنبش دانشجويي توانست ضمن نمايش همدلي خود با مطالبات مردم، از تأثيرگذاري بالايي در سياست داخلي و خارجي كشور برخوردار گردد. انجمن هاي اسلامي دانشجويان و دانشجويان مسلمان پيرو خط امام كه زماني- به تعبير ابوالحسن بني صدر رئيس جمهور مخلوع- در كنار شوراي انقلاب قدرت اصلي در سياست كشور بودند، از سال هاي ميانه دهه ۶۰ و پس از آن كه تغييراتي در انديشه، سازمان و عملكردهايشان رخ داد رو به افول نهادند. پرسش از چرايي اين روند، پرسشي اساسي در تاريخ جمهوري اسلامي است كه در اين نوشتار براي روشن شدن برخي زواياي آن كوشش شده است.
مجموعه انجمن هاي اسلامي دانشگاه هاي كشور داراي دو هويت جداگانه و مستقل مي باشند؛ گرچه يكي از اين دو در طول ديگري و به نوعي دنباله آن ديگري است. انجمن هاي اسلامي دهه ۵۰ از يكسو پا در فضاي مدرن داشت و از سويي دل در گرو سنت و اين واقعيت را در ساختار تشكيلاتي انجمن هاي اسلامي دانشجويان مي توان ديد. وقتي كه تشكلي با هدف فعاليت سياسي به منظور تقويت ارزش هاي اسلامي مبارزه، سازوكارهاي دموكراتيك نظير روندهاي انتخابي و تصميم سازي از پايين به بالا را براي خود برمي گزيند از اين دوگانگي هويتي حكايت كرده است چرا كه براي دفاع از آن چه سنت مي داند، لااقل در حوزه روش فعاليت سياسي اقتضائات انديشه مدرن و به دنبال آن برخي مفاهيم مدرن را پذيرا مي شود.
انجمن هاي اسلامي دانشجويان كه در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، برخي اتحاديه هاي منطقه اي همچون انجمن هاي اسلامي دانشجويان اروپا و آمريكا را تشكيل داده بودند، تنها در شرايط شكوفايي سياسي پس از پيروزي انقلاب توانستند در اتحاديه اي سراسري با نام «دفتر تحكيم وحدت حوزه و دانشگاه» گرد هم آيند. شايد زماني كه نخستين نسل از دانشجويان مذهبي مبارز در سال هاي دهه ۳۰ با تأسيس نمازخانه دانشكده فني دانشگاه تهران يك كار منظم و تشكيلاتي را آغاز كردند، تشكيل چنين اتحاديه سراسري قدرتمندي را كه هزاران عضو فعال داشت، آرزويي محال مي پنداشتند.
به هرحال بايد گفت كساني كه در اين اتحاديه سراسري گردهم آمدند تا مانيفستي براي فعاليت مجموعه انجمن هاي اسلامي بنويسند، براي خود اهداف دوگانه اي تعريف كرده بودند. آنان گرچه هدف خود را اشاعه فرهنگ اسلامي در اجتماع و به خصوص در دانشگاه مي دانستند اما تمايلات مدرنيستي ايشان مانع از آن مي شد كه مدافع حضور و كارآمدي حداكثري اسلام در اجتماع باشند.
به ويژه در سال هاي پيروزي انقلاب اسلامي كه روح اسلامي حاكم بر انجمن هاي اسلامي در همراهي با گرايش مذهبي عموم مردم كشور موجب تشديد تمايلات مذهبي در اين تشكل هاي دانشجويي مي شد روند خالص سازي ايدئولوژي ديني اين تشكل ها از ناخالصي هاي احتمالي شتاب بيشتري يافت و اقبال دانشجويان انجمن هاي اسلامي به امام خميني به عنوان رهبر مذهبي انقلاب اسلامي در همين راستا قابل ارزيابي است. به گونه اي كه در هنگامه پيروزي انقلاب اسلامي روح اسلامي حاكم بر اين تشكل ها در طنين با تمايلات چپ رايج در آن دوره، شكل گيري يك جنبش دانشجويي انقلابي از درون انجمن هاي اسلامي را رقم زد. مهم ترين اقدام عملي اين جنبش دانشجويي انقلابي يعني تسخير لانه جاسوسي در آبان ماه ۱۳۵۸ با تصميم قبلي دانشجويان و در قالب عنواني جديد (دانشجويان مسلمان پيرو خط امام) اجرا شد اما اعضا و كادرهاي اصلي اين تشكل از اعضاي دفتر تحكيم وحدت بودند. به نظر مي رسد براي بررسي تحولاتي كه در سال هاي بعد در مجموعه دانشجويان پيرو خط امام رخ داد راهي جز اين نيست كه به بررسي روند تحولات در دفتر تحكيم وحدت بسنده كنيم. زيرا «دانشجويان مسلمان پيرو خط امام» عنواني هميشگي براي يك سلسله اقدام سياسي پيوسته نبود و از همين رو طبيعتاً پيگيري تحولات بعدي اين تشكل غيرممكن يا بسيار سخت مي نمايد.
دانشجويان مسلمان پيرو خط امام حدود ۴۰۰ دانشجوي دانشگاه هاي تهران بودند كه پس از پايان كارشان در سفارت آمريكا، در بخش هاي نظامي، سياسي و اجرايي كشور مشغول به فعاليت شدند. شناخت بعدي جامعه ايران از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام تنها از طريق ارتباط با برخي «چهره هاي سياسي» ميسر مي شد و اين چهره هاي سياسي البته بخش محدودي از دانشجويان بودند و البته آنان در مقايسه با ديگر دوستان خود كه مديران نظامي و اجرايي بودند، تمايل بيشتري براي وقايع نگاري و ثبت تاريخ حركت دانشجويان خط امام داشتند و اين خود موجب شد كه رفته رفته عنوان دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در يك پاسكاري سياسي در عده اي اندك محدود شود.
از اين رو اگرچه برخي اظهارات تجديد نظر طلبانه كه در سال هاي بعد از سوي چند تن از اين «چهره هاي سياسي» انجام شد، نظر تمامي يا اكثريت اين دانشجويان نيست اما حكايت گر اين واقعيت است كه برخي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، بعدها مسيري متفاوت را پيمودند كه نمود بارز آن را مي توان در تجديدنظرطلبي هاي ساليان اخير اعضاي دفتر تحكيم وحدت مشاهده كرد. صرف نظر از تاريخچه پراهميت انجمن هاي اسلامي دانشجويان در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، مي توان با نگاهي به ادوار حيات سياسي- فكري دفتر تحكيم وحدت، دوره هاي متفاوتي را براي فعاليت اين دفتر در نظر گرفت تا سير دگرگوني ها و فراز و نشيب هاي فكري- سياسي اين تشكل تأثيرگذار سياسي- دانشجويي بهتر فهميده شود.
دفتر تحكيم وحدت كه در سال هاي مياني دهه ،۶۰ عملاً ضميمه جناح چپ شده بود با فروكش كردن فعاليت هاي سياسي اين جناح، دچار رخوت و ركود شد. اين ركود كه با انزواي سياسي همراه بود تا اواخر سال ۷۴ ادامه داشت.اين دوره همزمان با اعلام مجمع روحانيون مبارز مبني بر محدود ساختن فعاليتش در صدور بيانيه هاي دفتر سياسي آغاز مي شود و با اعلام حضور دوباره مجمع روحانيون در عرصه رقابت هاي انتخاباتي مجلس پنجم پايان مي يابد.
منبع: روزنامه همشهری
مجموعه انجمن هاي اسلامي دانشگاه هاي كشور داراي دو هويت جداگانه و مستقل مي باشند؛ گرچه يكي از اين دو در طول ديگري و به نوعي دنباله آن ديگري است. انجمن هاي اسلامي دهه ۵۰ از يكسو پا در فضاي مدرن داشت و از سويي دل در گرو سنت و اين واقعيت را در ساختار تشكيلاتي انجمن هاي اسلامي دانشجويان مي توان ديد. وقتي كه تشكلي با هدف فعاليت سياسي به منظور تقويت ارزش هاي اسلامي مبارزه، سازوكارهاي دموكراتيك نظير روندهاي انتخابي و تصميم سازي از پايين به بالا را براي خود برمي گزيند از اين دوگانگي هويتي حكايت كرده است چرا كه براي دفاع از آن چه سنت مي داند، لااقل در حوزه روش فعاليت سياسي اقتضائات انديشه مدرن و به دنبال آن برخي مفاهيم مدرن را پذيرا مي شود.
انجمن هاي اسلامي دانشجويان كه در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، برخي اتحاديه هاي منطقه اي همچون انجمن هاي اسلامي دانشجويان اروپا و آمريكا را تشكيل داده بودند، تنها در شرايط شكوفايي سياسي پس از پيروزي انقلاب توانستند در اتحاديه اي سراسري با نام «دفتر تحكيم وحدت حوزه و دانشگاه» گرد هم آيند. شايد زماني كه نخستين نسل از دانشجويان مذهبي مبارز در سال هاي دهه ۳۰ با تأسيس نمازخانه دانشكده فني دانشگاه تهران يك كار منظم و تشكيلاتي را آغاز كردند، تشكيل چنين اتحاديه سراسري قدرتمندي را كه هزاران عضو فعال داشت، آرزويي محال مي پنداشتند.
به هرحال بايد گفت كساني كه در اين اتحاديه سراسري گردهم آمدند تا مانيفستي براي فعاليت مجموعه انجمن هاي اسلامي بنويسند، براي خود اهداف دوگانه اي تعريف كرده بودند. آنان گرچه هدف خود را اشاعه فرهنگ اسلامي در اجتماع و به خصوص در دانشگاه مي دانستند اما تمايلات مدرنيستي ايشان مانع از آن مي شد كه مدافع حضور و كارآمدي حداكثري اسلام در اجتماع باشند.
به ويژه در سال هاي پيروزي انقلاب اسلامي كه روح اسلامي حاكم بر انجمن هاي اسلامي در همراهي با گرايش مذهبي عموم مردم كشور موجب تشديد تمايلات مذهبي در اين تشكل هاي دانشجويي مي شد روند خالص سازي ايدئولوژي ديني اين تشكل ها از ناخالصي هاي احتمالي شتاب بيشتري يافت و اقبال دانشجويان انجمن هاي اسلامي به امام خميني به عنوان رهبر مذهبي انقلاب اسلامي در همين راستا قابل ارزيابي است. به گونه اي كه در هنگامه پيروزي انقلاب اسلامي روح اسلامي حاكم بر اين تشكل ها در طنين با تمايلات چپ رايج در آن دوره، شكل گيري يك جنبش دانشجويي انقلابي از درون انجمن هاي اسلامي را رقم زد. مهم ترين اقدام عملي اين جنبش دانشجويي انقلابي يعني تسخير لانه جاسوسي در آبان ماه ۱۳۵۸ با تصميم قبلي دانشجويان و در قالب عنواني جديد (دانشجويان مسلمان پيرو خط امام) اجرا شد اما اعضا و كادرهاي اصلي اين تشكل از اعضاي دفتر تحكيم وحدت بودند. به نظر مي رسد براي بررسي تحولاتي كه در سال هاي بعد در مجموعه دانشجويان پيرو خط امام رخ داد راهي جز اين نيست كه به بررسي روند تحولات در دفتر تحكيم وحدت بسنده كنيم. زيرا «دانشجويان مسلمان پيرو خط امام» عنواني هميشگي براي يك سلسله اقدام سياسي پيوسته نبود و از همين رو طبيعتاً پيگيري تحولات بعدي اين تشكل غيرممكن يا بسيار سخت مي نمايد.
دانشجويان مسلمان پيرو خط امام حدود ۴۰۰ دانشجوي دانشگاه هاي تهران بودند كه پس از پايان كارشان در سفارت آمريكا، در بخش هاي نظامي، سياسي و اجرايي كشور مشغول به فعاليت شدند. شناخت بعدي جامعه ايران از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام تنها از طريق ارتباط با برخي «چهره هاي سياسي» ميسر مي شد و اين چهره هاي سياسي البته بخش محدودي از دانشجويان بودند و البته آنان در مقايسه با ديگر دوستان خود كه مديران نظامي و اجرايي بودند، تمايل بيشتري براي وقايع نگاري و ثبت تاريخ حركت دانشجويان خط امام داشتند و اين خود موجب شد كه رفته رفته عنوان دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در يك پاسكاري سياسي در عده اي اندك محدود شود.
از اين رو اگرچه برخي اظهارات تجديد نظر طلبانه كه در سال هاي بعد از سوي چند تن از اين «چهره هاي سياسي» انجام شد، نظر تمامي يا اكثريت اين دانشجويان نيست اما حكايت گر اين واقعيت است كه برخي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، بعدها مسيري متفاوت را پيمودند كه نمود بارز آن را مي توان در تجديدنظرطلبي هاي ساليان اخير اعضاي دفتر تحكيم وحدت مشاهده كرد. صرف نظر از تاريخچه پراهميت انجمن هاي اسلامي دانشجويان در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، مي توان با نگاهي به ادوار حيات سياسي- فكري دفتر تحكيم وحدت، دوره هاي متفاوتي را براي فعاليت اين دفتر در نظر گرفت تا سير دگرگوني ها و فراز و نشيب هاي فكري- سياسي اين تشكل تأثيرگذار سياسي- دانشجويي بهتر فهميده شود.
دوره اول- قدرت چپ گراها (۶۸-۵۷)
دوره دوم- انحطاط چپ گراها (۷۴-۶۸)
دفتر تحكيم وحدت كه در سال هاي مياني دهه ،۶۰ عملاً ضميمه جناح چپ شده بود با فروكش كردن فعاليت هاي سياسي اين جناح، دچار رخوت و ركود شد. اين ركود كه با انزواي سياسي همراه بود تا اواخر سال ۷۴ ادامه داشت.اين دوره همزمان با اعلام مجمع روحانيون مبارز مبني بر محدود ساختن فعاليتش در صدور بيانيه هاي دفتر سياسي آغاز مي شود و با اعلام حضور دوباره مجمع روحانيون در عرصه رقابت هاي انتخاباتي مجلس پنجم پايان مي يابد.
دوره سوم- آغاز دوباره تحكيم وحدت با پيام رهبري (۷۶-۷۴)
دوره چهارم- قدرت دوباره(۷۹-۷۶)
دور پنجم- ديكتاتوري سكولارها (۸۳-۷۹)
منبع: روزنامه همشهری