در حوزۀ علوم بشرى، پزشکى، سرآمدِ همۀ دانشهاست، امام باقر(ع) مىفرماید: «وَاعلَم أنَّه لا عِلمَ کَطَلَبِ السَّلامَةِ و لا سَلامَةَ کَسَلامَةِ القَلبِ»؛[1] بدان که هیچ دانشى چون جُستن سلامت، و هیچ سلامتى چون سلامتِ دل نیست. خربزه بخورید؛ عرق و شیر را زیاد مىکند، ادرارآور و قاعدهآور است، دماغ را مرطوب مىکند، سلولهاى بدن را ترمیم مىکند و کمخونىهاى مختلف را برطرف مىسازد، بدن را چاق مىکند، جوانى را تجدید مىکند، براى کلیه مفید است و سنگ مثانه را خارج مىکند، سِل ریوى، استسقا، یرقان، نقرس، بواسیر و رماتیسم را درمان مىکند.
تعداد کلمات 1179/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
خربزه
از نظر ترکیبات شیمیایى در تخم خربزه میریستیک اسید، املاح فسفات، ماده گالاکتان[2]، لیزین[3]، سیترولین[4]، هیستیدین[5]، تریپتوفان[6] و سیستین[7] گزارش شده است و در میوۀ آن اورهآز، پپتیداز[8]، پروتهآز و ویتامینهاى B، A و C یافت مىشود. در ریشۀ آن ملونامتین[9] یافت مىشود. در مغز تخم خربزه، مقدار قابل ملاحظهاى روغن ثابت وجود دارد.
در میوۀ خام خربزه و طالبى، در هر صد گرم گوشت شیرین خوردنىِ آن، این مواد وجود دارد: آب 91 گرم، هیدراتهاى کربن 5/7 گرم، کلسیم 14 میلىگرم، پتاسیم 251 میلىگرم، فسفر 16 میلىگرم، ویتامین A 3400 واحد بینالمللى، تیامین 04/0 میلىگرم، رایبوفلاوین 03/0 میلىگرم، نیاسین 6/0 میلىگرم و ویتامین C 33 میلىگرم. همانگونه که ملاحظه مىشود، خربزه و طالبى از نظر ویتامینهاىB ، A و C غنى هستند.[10]
خواصّ خربزه در روایات
عَلَیکُم بِالبِطّیخِ فَإِنَّ فیهِ عَشرَ خِصالٍ: هُوَ طَعامٌ و شَرابٌ و اشنانٌ و رَیحانٌ و یَغسِلُ المَثانَةَ و یَغسِلُ البَطنَ و یُکثِرُ ماءَ الظَّهرِ و یَزیدُ فِی الجِماعِ و یَقطَعُ البُرودَةَ و یُنَقِّی البَشَرَةَ؛[11] بر شما باد خربزه، چراکه در آن، ده ویژگى است: خوراک است؛ نوشیدنى است؛ شستوشودهنده است؛ خوشبوکننده است؛ مثانه را مىشوید؛ شکم را مىشوید؛ آب کمر را فراوان مىسازد؛ نیروى همبسترى را مىافزاید؛ سردىِ مزاج را از میان برمىدارد و پوست را تمیز مىکند.
ایشان همچنین میفرمایند:
تَفَکَّهوا بِالبِطّیخِ فَانها فاکِهَةُ الجَنَّةِ و فیها ألفُ بَرَکَةٍ و ألفُ رَحمَةٍ و أکلُها شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ؛[12] نیاز خود به میوه را با خربزه برآورید، چراکه میوۀ بهشت است؛ در آن، هزار برکت و هزار رحمت است و خوردنش شفاى هر درد است.
به پیامبر(ص) خربزهاى از طائف، هدیه دادند. آن را بویید و بوسید و سپس فرمود:
عَضُّوا البِطّیخَ فَإِنَّهُ مِن حُلَلِ الأَرضِ و ماؤُهُ مِن رَحمَهِ الله و حَلاوَتُهُ مِنَ الجَنَّهِ[13]؛ خربزه را دندان بزنید، چراکه از زیورهاى زمین است؛ آبش از رحمت خداوند و شیرینىاش از بهشت است.
ایشان همچنین فرمودند:
ما مِنِ امرَأَةٍ حامِلَةٍ أکَلَتِ البِطّیخَ، إلّا یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الوَجهِ وَ الخُلُقِ؛[14] هیچ زنِ باردارى نیست که خربزه بخورد، مگر اینکه نوزادش خوشچهره و خوشخوى خواهد شد.
امام صادق(ع) درباره ویژگىهاى خربزه میفرمایند: «یُذیبُ الحَصى فِی المَثانَةِ»؛[15] سنگ را در مثانه، ذوب مىکند.
در کتابهای طبی آمده است: خربزه بخورید؛ عرق و شیر را زیاد مىکند، ادرارآور و قاعدهآور است، دماغ را مرطوب مىکند، سلولهاى بدن را ترمیم مىکند و کمخونىهاى مختلف را برطرف مىسازد، بدن را چاق مىکند، جوانى را تجدید مىکند، براى کلیه مفید است و سنگ مثانه را خارج مىکند، سِل ریوى، استسقا، یرقان، نقرس، بواسیر و رماتیسم را درمان مىکند.[16]
خوردن خربزه پیش از غذا
البِطّیخُ قَبلَ الطَّعامِ یَغسِلُ البَطنَ غَسلًا، و یَذهَبُ بِالدّاءِ أصلًا؛[17] خربزه پیش از غذا، شکم را کاملاً مىشوید و بیمارى را از ریشه مىکَند.
نهى از خوردن خربزه در حالت ناشتا
امام صادق)ع) فرمودند: «أکلُ البِطّیخِ عَلَى الرِّیقِ یورِثُ الفالِجَ»؛[18] خوردن خربزه در ناشتا، سستاندامى مىآورد.
امام رضا)ع) نیز فرمودند:
البِطّیخُ عَلَى الرِّیقِ یورِثُ الفالِجَ، نَعوذُ بِالله مِنهُ؛[19] خوردن خربزه در حالت ناشتا، سستاندامى ـ پناه بر خدا ـ بر جاى مىگذارد.
مهرداد مهرین مىنویسد:
خوردن خربزه با شکم خالى مضر است، زیرا رودهها را متورم و تولید اسهال مىکند. همیشه خربزه باید پس از غذا خورده شود؛ همچنین خوردن خربزه با معدۀ خالى براى اشخاص مبتلا به آرتریت (Arterite) زیانهاى بیشترى به بار خواهد آورد، که شاید یکى از آنها فلج و درد مفاصل باشد.[20]
بیشتر بخوانید: خواص خربزه
آداب خوردنِ خربزه
عَضَّ البِطّیخَ ولا تَقطَعها قطعاً فَانها فاکِهَةٌ مُبارَکَةٌ طَیِّبَةٌ مُطَهِّرَةٌ الفَمِ، مُقَدِّسَةُ القَلبِ تُبَیِّضُ الأَسنانَ و تُرضِی الرَّحمنَ ریحُها مِنَ العَنبَرِ و ماؤُها مِنَ الکَوثَرِ و لَحمُها مِنَ الفِردَوسِ و لَذَّتُها مِنَ الجَنَّةِ و أکلُها مِنَ العِبادَةِ؛[21] خربزه را دندان بزن و آن را قطعه قطعه مخور، چراکه میوهاى است خجسته، خوش، مایۀ پاکى دهان و تقدّسبخش دل؛ دندانها را سفید مىکند، خداى را خرسند مىسازد، بویش از عنبر و آبش از کوثر است، گوشت آن از پردیس، لذت آن از بهشت و خوردن آن، عبادت است.
خواصّ طبی خربزه
ـ تخم آن براى کمک به هاضمه و تسکین سرفه به کار مىرود.
ـ گرد پوست خربزه براى زود پختن گوشت مصرف مىشود.
ـ طبیعت خربزه از نظر حکماى طبّ سنتى، معتدل و تر و شیرینِ آن گرم و تر است و گرمک، از نظر حرارت و رطوبت معتدل است.
ـ دماغ را مرطوب مىکند و براى چاق کردن بدن مؤثر است و براى یرقان و استسقا مفید است.
ـ مدر است، قاعدهآور و ترشح شیر را نیز زیاد مىکند.
ـ براى اخراج سنگ مثانه مفید است.
ـ اسراف در خوردن آن مسهل و براى کلیه نافع است.
ـ اگر ناشتا خورده شود، ایجاد تبهاى صفراوى مىکند و اگر بعد از طعام خورده شود، موجب ترش کردن غذا مىشود و بهترین وقت خوردن آن بین دو طعام است.
ـ ضماد گوشت خربزه، براى تسکین ورم و درد چشم و ورمهاى سخت نافع است.
ـ خوردن هشت گرم از گرد پوست خشک آن، براى خرد کردن سنگ مثانه مفید است و اگر در دیگ انداخته شود، موجب تسریع در پختن گوشت مىشود.
ـ پنج تا دَه گرم از ریشۀ آن قىآور است.
ـ تخم آن از نظر طبیعت گرم و تر و بازکنندۀ گرفتگىهاى کبد و زیادکنندۀ ترشح ادرار است. کلیه و مثانه را پاک مىکند و ملین است و نیروى جنسى را افزایش مىدهد.
ـ براى سرفههاى گرم، درد سینه، خشونت زبان و حلق، تبهاى گرم، تشنگى، سوزش مجراى ادرار و التیام زخم و خراش حادث در مجراى آلت مرد، که در اثر عبور سنگ مثانه ایجاد شده باشد، بسیار مؤثر است. [22]
خواصّ درمانىِ پوست خربزه
خواصّ درمانىِ گل خربزه:
ـ آن را بو دهید، بعد بکوبید و به صورت گرد درآورید و در ظرفى چینى یا شیشهاى نگه دارید. براى پاک کردن شکم در موارد سنگینى معده و یا در موارد مسمومیتها که احتیاج به قى و استفراغ باشد، از آن بخورید.
ـ اگر آن گرد را در بینى کسى فوت کنید، براى رفع زخمهاى داخل بینى مفید است.
ـ کشیدن آن در بینى، براى معالجۀ یرقان خوب است.
خواصّ درمانى ریشۀ خربزه:
ـ ملون امتین دارد.
ـ اگر مىخواهید استفراغ کنید، آب دمکردۀ آن را بنوشید و یا هفت ـ هشت گرم از خشکِ کوبیدهشدۀ آن را بخورید.[23]
نمایش پی نوشت ها:
[1]. تحفالعقول، ص286 و بحارالانوار، ج78، ص164، ح1.
[2]. Galactan.
[3]. Lysine.
[4]. Citrulline.
[5]. Histidine.
[6].Tryptophan.
[7]. Cystine.
[8]. Peptidase.
[9]. Melonemetine.
[10]. معارف گیاهى، ج2، ص113.
[11]. طبّ النبی(ص)، ص8، بحارالانوار، ج62، ص297؛ الفردوس، ج3، ص138، ح4371 و کنزالعمّال، ج10، ص46، ح28288.
[12]. طبّ النبی(ص)، ص8 و بحارالانوار، ج62، ص296.
[13]. طبّ النبی(ص)، ص10 و بحارالانوار، ج62، ص298.
[14]. طبّ النبی(ص)، ص10، بحارالانوار، ج62، ص299.
[15]. الخصال، ص443، ح36.
[16]. اسرار گیاهان دارویى، ص454.
[17]. تاریخ دمشق، ج6، ص102 و ج36، ص141؛ کنزالعمّال، ج10، ص46، ح28287؛ طبّ النبی )ص)، ص10 و بحارالانوار، ج62، ص299.
[18]. الخصال، ص443، ح36؛ مکارمالأخلاق، ج1، ص400، ح1361؛ روضة الواعظین، ص341 و بحارالانوار، ج66، ص196، ح14.
[19]. الکافی، ج6، ص361، ح1؛ المحاسن، ج2، ص376، ح2316؛ مکارمالأخلاق، ج1، ص401، ح1367 و بحارالانوار، ج62، ص203، ح3.
[20]. دانشنامۀ طب اهلبیت(ع)، ص260.
[21]. طبّ النبی)ص)، ص8 و بحارالانوار، ج62، ص296.
[22]. معارف گیاهى، ج2، ص115.
[23]. اسرار گیاهان دارویى، ص456.
کتابنامه:
ـ قرآن کریم.
ـ جمعى از نویسندگان، کتب طبى انتزاعى، بیجا، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، بیتا.
ـ حاجىشریف، احمد، اسرار گیاهان دارویى، تهران: حافظ نوین، چهارم، 1386.
ـ دریایى، محمد، دانشنامۀ طب اهلبیت(ع) بر اساس طب الأئمه(ع)، تهران: پیام کتاب، اول، 1388.
ـ صانعى، صفدر، همیشه لاغر و سلامت باشید، تهران: حافظ نوین، دوم، 1386.
ـ عباسنژاد، محسن، قرآن و طب، مشهد: مؤسسه انتشاراتى بنیاد پژوهشهاى قرآنى حوزه و دانشگاه، اول، 1385.
ـ محمدىرىشهرى، محمد، دانشنامۀ احادیث پزشکى، قم: دارالحدیث، ششم، 1385.
ـ مفضلبنعمر، توحید مفضل؛ شگفتیهاى آفرینش، ترجمۀ: نجفعلى میرزایى، قم: هجرت، پنجم، 1377.
ـ میرحیدر، حسین، معارف گیاهى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، هفتم، 1385.
ـ ابنبابویه، محمد بن على(شیخ صدوق)، علل الشرائع، ترجمه: محمدجواد ذهنى تهرانى، قم: انتشارات مؤمنین، اول، 1380ش.
ـ ابنبابویه، محمد بن على(شیخ صدوق)، الخصال، قم: جامعه مدرسین، اول، 1382ش.
ـ پاداش نیکیها و کیفر گناهان (ترجمۀ ثواب الأعمال)، قم: دفتر انتشارات اسلامی، اول، 1381ش.
ـ من لا یحضره الفقیه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، اول، 1367ش.
ـ عیون أخبار الرضا(ع)، تهران: نشر صدوق، اول، 1378ق.
ـ احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم: دار الکتب الاسلامیه، دوم، 1371ق.
ـ بروجردى، آقا حسین، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع الأحادیث الشیعه)، ترجمه: عدهاى از فضلا، تهران: فرهنگ سبز، اول، 1386.
ـ پاینده، ابوالقاسم، نهجالفصاحه، تهران: دنیای دانش، چهارم، 1382ش.
ـ تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1366ش.
ـ تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، تحقیق و تصحیح: سیدمهدى رجائى، قم: دار الکتاب الإسلامی، دوم، 1410ق.
ـ حلوانى، حسین بن محمد بن حسن بن نصر، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، قم: بنیاد امام مهدی(ع)، اول، 1408ق.
ـ حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آلالبیت(ع)، قم: مؤسسة آلالبیت(ع)، اول، 1413ق.
ـ دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، قم: شریف الرضی، اول، 1412ق.
ـ قطبالدین راوندى، سعید بن هبةالله، الدعوات، قم: انتشارات مدرسه امام مهدى(ع)، 1407ق.
ـ محمدی ریشهری، محمد، منتخب میزانالحکمه، قم: دار الحدیث، 1387.
ـ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آلالبیت(ع)، قم: مؤسسة آلالبیت(ع)، اول، 1409ق.
ـ طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، تهران: دوم، 1365ش.
ـ طوسى، محمد بن حسن، الأمالی، قم: دارالثقافه، اول، 1414ق.
ـ کراجکى، محمد بن على، گنجینۀ معارف شیعه إمامیه (ترجمۀ کنزالفوائد و التعجب)، تهران: فردوسی، اول، بىتا.
ـ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چهارم، 1407ق.
ـ کوفى اهوازى، حسین بن سعید، زاهد کیست؟ وظیفهاش چیست؟ (ترجمۀ الزهد)، قم: نور السجاد(ع)، اول، 1387ش.
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت: دار احیاء التراث علمی، دوم، 1403ق.
ـ مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، لوامع صاحبقرانى (مشهور به شرح فقیه)، قم: اسماعیلیان، دوم، 1414ق.
ـ نورى، حسین بن محمدتقى مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آلالبیت(ع)، قم: مؤسسة آلالبیت(ع)، اول، 1408ق.