جمال و جلال انسان کامل

از مقامات ولایت تکوینی ولی الله، احاطه او بر عوالم هستی می باشد. این مقام شامخ روح القدس نام دارد که انسان کامل با آن احاطه قیومی به تمامی ذرات کائنات دارد.
پنجشنبه، 28 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جمال و جلال انسان کامل
انسان کامل چون دارای مقام جمعی است، پس جمال و جلال در او جمع است. بدون آن که یا محو جمال شود و یا در هیبت جلال بماند و از سایر هستی غافل شود. او با نیروی ولایت و تکوین در جهان، فیوضات عالم بالا را به نحو کامل دریافت نموده و تمام به مستفیض می رساند. جامع الکلم بودن حضرت ختمی مرتبت نیز از همین جهت است که ایشان کامل ترین موجودات بوده و با این که جمال را به تمامه درک می کند، اما محو جمال نمی گردد؛ تا از مخلوقات ریز و کوچک غافل گردد.
 
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حتی به نباتات و ذرات و جمادات هم رسیدگی داشته و آخرین درجه کشف هم برای او دست داده است.. یکی از اوقات مهم برای فیض رسانی به تمامی مخلوقات شب قدر است. انسان کامل در لیله مبارک قدر با سلطنت ملکوتیه و روح و نفس ولایتی خویش در تمام هستی تصرف نموده و تقاضای خلقت را بر حسب ظرف استعداد آن پر می کند.
 
چون «لیلة القدر» لیله توجه تام ولی کامل و ظهور سلطنت ملکوتیه او است، به توسط نفس شریف ولی کامل و امام هر عصر و قطب هر زمان - که امروز حضرت بقیة الله فی الأرضین، سیدنا و مولانا و امامنا و هادینا، حجة بن الحسن العسکرى ارواحنا لمقدمه فداء است به تغییرات و تبدیلات در عالم طبع واقع شود. در این شب است که ولی کامل به هرکه بخواهد رزق وسیع و به هرکه بخواهد ضیق و تنگ دستی را معین می نماید. این در واقع اراده حق تعالی است و این تصرفات غیبیه در همه ذرات از الطاف الهیه است.
 
باید به این نکته توجه داشت که تفویض دلیل بر استقلال اراده واسطه فیض نیست. بلکه همه چیز به اذن و اراده قاهره خداوند متعال است؛ عبد هرگز نمی تواند با قدرت و اراده خویش به طور مستقل و بی اذن الهی، کم ترین تصرفی را در عالم انجام دهد. تمام ذرات کائنات مسخر در تحت اراده کاملۂ حق و به هیچ وجه و در هیچ کاری استقلال ندارند، و تمامت آنها در وجود و کمال وجود و در حرکات و سکنات و اراده و قدرت و سایر شئون محتاج و فقیر، بلکه فقر محض و محض فقرند. یکی دیگر از جنبه های ولایت تکوینی، دریافت فیض معنوی موجودات از انسان کامل می باشد که همه موجودات جز به طفیل و تبع انسان کامل که جامع معارف و علوم الهیه است به مقام فنای ذات مقدس واصل نمی گردند.
 
یکی دیگر از مقامات ولایت تکوینی ولی الله، احاطه او بر عوالم هستی می باشد. این مقام شامخ روح القدس نام دارد که انسان کامل با آن احاطه قیومی به تمامی ذرات کائنات دارد. هیولای عالم امکان و اولین ماده که خلق از آن آغاز گشت، مسخر و تحت اراده انسان کامل است که به هر گونه که بخواهد آن را تغییر داده و در آن تصرف می کند. این قدرت تصرف تکوینی است که خداوند به ولی کامل در هر دو دنیا عنایت فرموده است. همچنین حضرت رسول و فرمود:
 
وإن الملائکة لخدامنا وخدام محبینا شاهد على ما ذکرنا من أن العالم بجمیع أجزائه وجزئیاته، من القوى العلامة والعمالة، للولى الکامل. فبعض الملائکة من قواه العلامة، کجبرئیل التی ومن فی طبقته؛ وبعضهم من العمالة، کعزرائیل ومن فی درجته، وکالملائکة السماویة والأرضیة المدبرة. وخدمة الملائکة لمحبیهم أیضا بتصرفهم کخدمة بعض الأجزاء الإنسانیة لبعض بتصرف النفس می تواند گواهی بر این ادعا باشد که عالم با همه اجزا و جزئیاتش اعم از قوای علمی و عملی در اختیار ولی کامل است؛ همه زمین ملک ولی کامل است.
 
انسان کامل اراده اش تحت اراده کامله الهی است. از آنجا که او عالم صغیر بوده و به نوعی تمام هستی را در خود جمع نموده است، با اراده غالبه خویش بر جهان خلقت می تواند هر نوع تصرفی را انجام دهد و همه هستی در برابر او خاضع‌اند.
 
اسم اعظم دارای قدرتی است که جهان در برابر آن خاضع و مقهور است و به وسیله اسم اعظم هر چیز که اراده شود انجام خواهد گرفت. آصف بن برخیا نیز تنها یک حرف از اسم اعظم را می دانست و با تکلم آن تخت بلقیس را نزد سلیمان حاضر نمود و ائمه طاهرین و هفتاد و دو حرف آن را می دانند و هستی به امر الهی خاضع و خاشع امر آنان است.
 
بنابر مذهب شیعه رسول گرامی اسلام و ائمه اطهار علاوه بر ولایت تکوینی دارای ولایت تشریعی می باشند. همان گونه که در ولایت تکوینی انسان کامل دارای اختیارات و توانایی هایی در تصرف در عالم هستند؛ در ولایت تشریعی هم ایشان دارای جایگاه ولایی هستند. على المذهب الحق فی أن الأئمة والولاة بعد النبی صلى الله علیه و آله و سلم سید الوصیین أمیر المؤمنین، وأولاده المعصومون صلوات الله علیهم أجمعین، خلفا بعد سلف إلى زمان الغیبة، فهم ولاة الأمر، ولهم ما للنبی صلى الله علیه وآله وسلم من الولایة العامة، والخلافة الکلیة الإلهیة. شریعت و احکام و عقاید و اعمال شرعی، هیولی هستند و آنچه به آنها حقیقت و صورت می بخشد، ولایت است. به همین دلیل ولایت علوی را خداوند مایه کمال دین و اتمام نعمت بر بندگان خود قرار داد. عبادات و عقاید و ملکات، ظاهرند و ولایت، باطن آنهاست. از این روست که اگر کسی بمیرد، اگرچه که تمام اعمال و عقاید و عبادات خود را به انجام رسانده باشد، اما ولایت نداشته باشد و امام خود را نشناسد به مرگ دوران جاهلیت و به مرگ کفر و نفاق و گمراهی مرده است. این جایگاه ولایت تشریعی است که همه شریعت به آن وابسته است.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص182-178، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط