پدر یا مرد عنکبوتی؟ مسئله این است!

رابطه پدر و فرزند از اهمیت زیادی برخوردار است و پدران همواره برای فرزندان خود یک الگو هستند به طوری که در دوره‌های حساس زندگی فرزندان، پدر موثرترین نقش را در شکل گیری شخصیت آن ها دارد.
شنبه، 13 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : شاهرخ بایرامی
تصویر گر : محمدصادق کرایی
موارد بیشتر برای شما
پدر یا مرد عنکبوتی؟ مسئله این است!
روز پدر شاید برای خیلی‌ها خصوصاً خود پدرها بوی جوراب و زیرپوش نو بدهد؛ امّا اشتباه همین جاست، جوراب یا زیرپوش نو که بو نمی‌دهد؛ یعنی قرار است که بو ندهد؛ به همین مناسبت ما در این‌جا می‌خواهیم چند نکته‌ی بسیار ظریف و شاید هم ضخیم درخصوص روابط پدر و فرزندان برای‌تان مطرح کنیم؛ بلکه این بحث بوی پا و جوراب از ذهن‌مان پاک شود. اکیداً توصیه می‌شود نکته‌ها را با پدرجان بخوانید.

اوّلین و اصلی‌ترین نکته، در روابط پدر و فرزندی و حتی مادر و فرزندی، احترام است! تقریباً همه می‌دانیم که خداوند در قرآن کریم، اطاعت و احترام به پدر و مادر را هم‌سنگ اطاعت از خودش قرار داده، مگر در مواقعی که پدر یا مادر حرفی برخلاف سخن خداوند بزنند! شاید باورش برای‌تان سخت باشد؛ ولی این‌که پدرتان از شما بخواهد دو دقیقه آن تبلت وامانده را کنار بگذارید و به حرف‌هایش توجّه کنید، برخلاف هیچ‌یک از فرموده‌های خداوند نیست و از قضا توجّه کردن به آن نه تنها لازم بلکه واجب است! حالا شما خوب موقعی به دنیا آمده‌اید؛ قدیم‌ترها خیلی پیش می‌آمد که طرف والدینش یهودی، مسیحی یا کافر بودند و خودش مسلمان! فکر کنید بعضی وقت‌ها اتّفاق می‌ا‌فتاد که مسلمانان با کفّار وارد جنگ می‌شدند، بعد طرف باید با پدر خودش می‌جنگید و در عین حال احترامش را هم حفظ می‌کرد!! امّا حالا چی؟ همه چیز سوسول‌بازی شده است! ته اختلاف سلیقه‌ی پدر با فرزندان، سر نپوشیدن شلوار جین پاره به جای شلوار جین سالم است. گوش کنید آقاجان! پدر که بد آدم را نمی‌خواهد، حتماً باید با شمشیر سراغ‌تان بیاید؟

دوّمین نکته برای پدرهاست! البتّه نه همه‌ی پدرها‌ ها! پدرهای کمیابی که معمولاً در سیّارات دیگر یا جنگل‌های باران‌زای استوایی زندگی می‌کنند! درست است که بچّه‌ها را لک‌لک می‌آورد، ولی این دلیل نمی‌شود که پدرها هم به فرزندان‌شان به چشم جوجه‌لک‌لک نگاه کنند. خُب این بچّه غیر از لباس و غذا و جای خواب، چیزهای دیگر هم می‌خواهد! حتماً الآن با خودتان فکر کردید منظورم توجّه و محبّت و عاطفه است، نه خیر! بچّه‌ها به گوشی هوشمند و اشتراک اینترنت هم نیاز دارند! شوخی کردم آقا! همان توجّه و محبت! در این دوره و زمانه شما اگر به حیوان خانگی‌تان هم توجّه نکنید و با آن وقت نگذرانید، از سازمان حمایت از حقوق حیوانات و سازمان محیط زیست می‌آیند شما را خِفت می‌کنند و می‌برند! آن وقت این طفل معصوم‌ها گناه ندارند که بهشان توجّه نمی‌کنید؟! اگر بدانید بازی کردن با بچّه‌های‌تان در خاک‌های نرم سیّاره‌ی مرّیخ چه لذّتی دارد! اگر بدانید گردش با فرزندان در جنگل‌های استوایی چه کیفی می‌دهد! کلّی هم موز می‌توانید بخورید! باور نمی‌کنید از پدرهای ایرانی بپرسید!

نکته‌ی بعد درباره‌ی کولر و بخاری و کنترل تلویزیون و این صحبت‌هاست! همین اوّل کاری بگویم که این بحث‌ها همه‌اش نقشه‌ی دشمنان است برای از بین بردن سنّت‌های پایدارکننده‌ی خانواده! و الّا این بحث خاموش کردن کولر و بخاری و تلویزیون، سنّت‌هایی است که سینه‌به‌سینه به پدرهای ما به ارث رسیده است! همین شما آقا پسری که داری این مطلب را می‌خوانی، فردا روز که ازدواج کردی و صاحب اولاد شدی، پدرت شمار را کنار می‌کشد و این موارد را به شما می‌آموزد! شاید بگویید قبلاًها که کولر و بخاری و تلویزیون نبوده! خب بادگیر، پنجره، شومینه و نمایش‌های معرکه‌گیری که بوده! پدرها سابقاً آب می‌ریختند توی شومینه یا پنجره‌ها را می‌بستند! دلیلش هم این است که مثلاً وقتی بخاری خاموش شود اعضای خانواده برای گرم‌تر شدن به هم‌دیگر نزدیک می‌شوند و این‌گونه کانون خانواده گرم می‌شود؛ ولی برای این‌که کانون خانواده زیادی گرم نشود که بخواهد بسوزد یا ته بگیرد، در تابستان هم کولر را خاموش می‌کنند که اعضا قدری از هم فاصله بگیرند و کانون خانواده به دمای تعادل برسد! به‌جز این بحث کانون، بحث آمادگی برای بحران انرژی هم هست! این کارهایی که پدرها می‌کنند مثل یک مانور واقعی، ما را برای منابع محدود آینده آماده می‌کند! حالا که یاد گرفتید، خودتان پیش‌پیش بروید تلویزیون را خاموش کنید!
 
و امّا نکته‌ی آخر! در دنیای پیشرفته‌ی امروز ما به شدّت با کمبود الگوی نمونه برای فرزندان مواجهیم. نه این‌که کمبود داشته باشیم‌ها، الگو زیاد است؛ ولی متأسّفانه کیفیّت لازم را ندارد! الآن شما فرض کنید نوجوانی الگویش مرد عنکبوتی باشد! خب این الگو، تمام کارهای خوبش، وابسته به تار عنکبوتش است، حالا این بچّه تار از کجایش دربیاورد؟ یا باید برود یک عنکبوت رادیواکتیوشده پیدا کند که نیشش بزند یا این‌که دویست، سیصد متر طناب همیشه همراهش داشته باشد! پسرِ خودِ مرد عنکبوتی هم از عهده‌اش برنمی‌آید چه برسد به بچّه‌های معمولی! بابا نیم‌متر سیم هندزفری را دو دقیقه در جیبت می‌گذاری 52 تا گره می‌خورد، 200 متر طناب که جای خود دارد! اگر دنبال الگوی اَبَرقهرمان هم نرود چه الگوهایی برایش باقی می‌ماند؟ احسنت! باب‌اسفنجی و پاتریک! حالا این‌ها هم بیش‌تر به درد الگو شدن برای موجودات دریایی می خورند! هرچند خود آقای پلانگتون و خرچنگ هم، باب‌اسفنجی را الگوی خود قرار نمی‌دهند و بیش‌تر دنبال دستورالعمل پخت همبرگر مخصوص هستند. پس با این همه مشکل در پیدا کردن الگو، پدرها بهترین کسانی هستند که الگوی مناسبی از خود برای فرزندان‌شان خلق می‌کنند. نکته‌ی حائز اهمیت این است فرزندان معمولاً از رفتار والدین می‌آموزند نه از گفتارشان! البته از گفتارشان هم می‌آموزند‌ ها؛ ولی بیش‌تر در مواقعی که پدر پشت فرمان ماشین، حیوانات باغ وحش را صدا می‌زند. پس هم پدرها باید حواس‌شان باشد که الگوی خوبی باشند و هم فرزندان راه دور نروند! الگو در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم!
 

منبع: مجله باران


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما