موضوع هویت شهری از موضوعاتی است که سالهای متمادی و زیادی است که در میان اندیشمندان و علاقهمندان به حوزه مدیریت شهری و سیاست مُدُن تحت عناوین مختلف مطرح است و از نظریه مدینه فاضله و آرمانشهر فارابی گرفته تا نوشتههای معماران مطرح و نظریه پردازن مشهور جهانی مانند "کریستوفر الکساندر" و "هارولد پروشانسکی" همگی بخشی از تلاش خود را معطوف به مسئله هویت شهری، از چیستی تا چرایی و چگونگی کردهاند.
پراختن به موضوع هویت شهری خود یک پروژه مفصل است که نه در یک مقاله، که در چندین جلد کتاب باید به آن پرداخته شود؛ اما یقینا آشنایی با مقدمات مسئله هویت شهری لازمه مطالعات آتی افراد در این موضوع است.
هویت شهری چیست؟
در مورد تعریف هویت شهری نظریههای متفاوتی وجود دارد؛ برخی در تعریف آن میگویند هویت شهری ذهنیت و استنباط ساکنان شهر از زبان خاص و محسوسات و ادراکات شهر است؛ معنایی است که مردم به محیط انتزاعی شهر میدهند و از آن میگیرند و گروهی دیگر آن را استعارهای برای توصیف کیستی و چیستی ذات و عرض نظامهای پدیده شهر میدانند و برخی دیگر آن را واقعیت جاری شهر در راستای جهتمندی شهر تعریف کرده اند؛ البته اختلافات در مورد تشریح مفهوم هویت شهری به همین جا ختم نمیشود و در اینکه این مفهوم از چه مقولهای است نظریات فراوانی وجود دارد؛ عدهای آن را از مقوله ماده و ثمره چینش هندسی مصالح میدانند و عدهای دیگر آن را از مقوله معنویات و روح حاکم بر زمان و مکان برشمردهاند و گروهی دیگر هویت را همان جهت شهر میدانند که اگر مادی بود هویت شهری مادی و اگر معنوی بود آن هویت معنوی تفسیر میشود.مؤلفههای تاثیر گذار در هویت شهری
دایره متغیرها در حوزه هویت شهری بسیار گسترده است؛ البته عمق تاثیرگذاری تمام این متغیرها یکسان نیست ولی بدیهی است که تغییر هرکدام از آنها، حتی آنها که تاثیر چندانی ندارند، میتواند انسجام منطقی عوامل تاثیرگذار را به هم بریزد؛ به هین دلیل شناخت عوامل تاثیرگذار و متغیرهای هویت شهری بسیار ضروری و لازم است.متغیرهای منظر شهری
اصلیترین چیزی که در بدو ورود به یک شهر نظر هر تازه واردی را جلب میکند جلوههای بصری و ظاهر شهر است، که باعث میشود تا او به بسیاری از مؤلفههای فرهنگی، آداب و رسوم، سبک زندگی و اعتقادات اهالی آن شهر آگاهی اجمالی پیدا کند و اگر کمی در موضوعاتی چون تاریخ و فرهنگ عامه اطلاعات گستردهتری داشته باشد چه بسا بتواند به برخی از اندیشههای ساکنان آن شهر اطلاع پیدا نماید. این دقیقا همان چیزی است که به آن هویت شهری گفته میشود یعنی فرد با دیدن نماها و نمادهای شهری به مفاهیمی منتقل شود که جهت شهر را بدون مذاکره و مطالعه کشف کند.1. نمای ساختمانها
یکی از اصلیترین متغیرهای منظر شهری نمای ساختمانهای شهر مخصوصا آن ساختمانهایی است که در محلات قدیمی و اصیل شهرها قرار دارند. بدیهی است در صورتی که نمای ساختمانها بر خلاف جهت و روح حاکم بر شهر ساخته شوند در گذر زمان چهره یا همان منظر شهر که یکی از اصلیترین متغیرهای هویت شهری است از بین خواهد رفت؛ به همین دلیل در برخی از شهرهای دنیا قوانین خاصی برای نمای ساختمان وجود دارد؛ مثلا در ایتالیا و در شهر رم محدویتهای اساسی برای نماهای اسلیمی وجود دارد و در واتیکان استفاده از نماهایی که با روح حاکم بر واتیکان در تعارض باشد ممنوع است. جالب این است که دولت ایتالیا در سال 2001 دستور تغییر نمای ساختمانهایی را که بر خلاف فرهنگ رومی است را صادر کرد این در حالی است که نمای رومی در حال حاضر در ایران جزء طرح هایی است که علاقه مندان زیادی دارد و به عنوان آپشن در ساختمانهای مدرن به حساب میآید.
2. نمادها و نشانهها
از دیگر متغیرهای منظر شهر مسئله تزئین شهری است که نمادها، المانها یا همان نشانهها از اصلیترین ابزار آنها است. نمادها و نشانهها معمولا ساختهای رمزآلود است که در دل خود یکی از مفاهیم بلند مانند آزادی، کمک به هم نوع، ارزش دانش، استقلال و دها مفهوم ارزشمند دیگر را نهفته است و به صورت ساکت آنها را فریاد میزند. علاوه بر این ساختههای رمزآلود تندیس رهبران مذهبی، پیشگامان اجتماعی، عالمان و اندیشمندان و سایر شخصیتهای شاخص و نیز نمادهایی از اتفاقات تاریخی مانند پیروزی ها و یا شکستهای تاریخی میتواند از جمله این نمادهای هویتبخش باشد.
جالب این است که برای حفظ عظمت و دایره تاثیرگذاری نشانهها در دنیا، برای نمادهای اصلی مکاتب و کشورها قوانین خاصی وضع کردهاند به عنوان مثال در منهتن امریکا مجسمه آزادی با ارتفاع 46 متر بر روی پایهای 93 متری نصب شده است که در مجموع ارتفاع آن 139 متر میشود و کسی در منهتن حق ساخت ساختمانی بلندتر از آن را ندارد. در موردنماد خرس و درخت در مادرید و مجسمه مسیح در ریودوژانیرو برزیل و برج ایفل در پاریس فرانسه قوانین مشابهی وجود دارد.
در حال حاضر در ایران بر خلاف ایران باستان از قابلیت نمادها و المانها و سایر ابزارهای تزئین شهری در هویت بخشی به شهرها استفاده کمی میشود و اگر گاهی در گوشهای تندیسی ساخته و نصب میشود به دلیل نداشتن شاخصه ممیزهای مانند ویژگیهای هنری خاص و یا ابهت و اندازه خیره کننده و سایر چیزهایی که نظر بیننده را جلب میکند کارآمدی لازم را ندارد؛ علاوه بر اینکه در ساخت این تندیسها معمولا مولفههای زیبایی شناختی، روانشناختی و جامعه شناختی رعایت نشده و گاه حتی تناسب حکم و موضوع نیز مورد توجه قرار نگرفته است.
کوچهها، معابر،میدانها و سایر اماکن عمومی و حتی عمارتهای خصوصی از گذشته دارای نام بودند و افراد از روی همین نامها نشانیها را پیدا میکردند و به مقصد میرسیدند. یکی از چیزهایی که در موضوع هویت شهری مهم است مسئله نام نمادهای متناسب با هویت شهری است. در شهرهایی مثل اصفهان و شیراز این نام نمادها تا حدود قابل توجهی مراعات شده است سبزه میدان، چهار باغ بالا و پائین، خیابان مسجد سید، عبدالرزاق و دها اسم دیگر روی تابلوهای اصفهان شما را به دوره ای میبرد که اصفهان از آن دوره هویت گرفته است با دیدن این نام نمادها شما به سادگی به جهت تاریخی شهر اصفهان پی میبرید؛ اگرچه شاید بتوان نام نمادها را به صورت مستقل فصلی جدا در موضوع هویت شهری مطرح کرد اما بیتناسب نیست که از آن جهت که این نام نمادها که به نوعی تاریخ صامت شهر است و روی تابلوها نوشته شدهاند زیر مجموعه منظر شهری قرار بگیرد.
چینش شهری یا مدل توسعه
چینش شهری یا مدل توسعه شهر یکی دیگر از موضوعات مهم در هویت شهری است. نقطه کانونی شهر و نحوه چینش سایر عناصر مانند بازار، عبادتگاه، دارالحکومه یا همان استانداری و فرمانداری، مراکز اداری و خدماتی، مدرسه، دانشگاه، حوزه علمیه، مراکز تفریحی و دها عنوان دیگر در مجموعه یک شهر نشان از اندیشهی محوری، اولویتها، دغدغهها، سبک زندگی و شیوه تعامل مردم یک شهر با یکدیگر دارد که مجموع اینها بخشی عظیمی و یا همه هویت شهری را تشکیل میدهند.در شهر اسلامی آنچه از گذشته محور شهر بوده مسجد جامع شهر است که در مرکزیترین نقطه شهر و در کانون توجهات ساخته میشده و به همین دلیل اهل بازار به اطراف آن به خاطر رونق آمد و شد رغبت بیشتری داشتند و از این رو بازار در شوارع منتهی به مسجد جامع پدید میآمد و از آنجا که اهل بازار معمولا از بانیان خیر برای ساخت حوزههای علمیه بودند و به دلیل آنکه بازاریان برای داشتن کسب حلال و آموزش فقه مکاسب با حوزههای علمیه در ارتباط بودند معمولا حوزههای علمیه درون بازار و یا در کنار آن ساخته میشد که مجموعه مسجد، مدرسه و بازار کانون شهر را تشکیل میدادند و تمام شهر بر مبنای این محوریت ساخته میشد. البته نکات دیگری مانند رو به قبله ساختن شهر نیز در آداب و سنن شهرسازی گذشته برخی از شهرها وجود داشته که امروزه جای خود را به جهت جغرافیایی شمالی و جنوبی داده است.
متغیرهای فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی یک جامعه در واقع تابلویی از هویت و چیستی آن جامعه است و وقتی این جامعه شهر باشد فرهنگ عمومی میشود یکی از متغیرهای اساسی هویت شهری که در مرحله دوم و بعد از مسئله منظر شهری مورد توجه افراد قرار میگیرد؛ چرا که شناخت و تجربه آن کمی زمانبرتر از منظر شهری است. در میان متغیرهای فرهنگ عمومی شاید بتوان موارد زیادی را به صورت جزئی نام برد اما اصلی ترین متغیر ها عبادرتند از:1. پوشش
پوشش مردم یک شهر؛ البته نه امروزه که دنیا به سمت یک دست شدن فرهنگی میرود؛ نشانی از آداب، رسوم، قومیت، اعتقادات مذهبی و تاریخچه جوامع به حساب میآید؛ بهصورتی که هر منطقه و شهر و گاه در بعضی از نقاط هر محله برای خود لباس مشخصی دارد؛ دشداشه عربی، دبیت بختیاری، روبنده زنانه بندری، کت کمر تنگ تهرانی، پیراهن بلند چاکدار بلوچی، کلاه ترکمنی و دها مدل لباس دیگر که در پیشینه خود یک تاریخ و فرهنگ را نهفته بودند از چیزهایی بودند که در هویت بخشی به یک شهر دخیل بودند، چیزی که امروزه بسیار کمرنگ شده است.
گویش از دیگر متغیرهای فرهنگ عمومی است که در هویت شهری بسیار دخیل است. لهجهها که منشعب از زبانها هستند تقریبا در تمام شهرهای ایران متغیراند؛ در ایران گویش تهرانی با گویش قمی و گویش اصفهانی با گویش شیرازی و هر گویش دیگری بخشی از فرهنگ و تمدن به حساب میآیند که گوشهای از هویت شهری نشستهاند؛ البته این بخش از هویت نیز با گسترش زبان فجازی و ورود واژههای ناهنجار جدید در سالهای گذشته، نه به اندازه پوشش، ولی تا حد زیادی دستخوش تغییر شدهاند که در فرهنگ شناسی به عنوان ضایعه شناخته میشود.
غیر از گویش و پوشش متغیرهای فرهنگ عمومی دیگری مانند شیوه های تعامل، سبک زندگی و چندین و چند مؤلفه دیگر وجود دارد که خود فصلی مفصل میطلبد.