فرياد از آن دو چشمک جادوي دلفريب فرياد از آن دو چشمک جادوي دلفريبشاعر : سنايي غزنوي فرياد از آن دو کافر غازي با نهيبفرياد از آن دو چشمک جادوي دلفريبوان پيش دو شمامهي کافور يا دو سيباين همبر دو ترکش دلگير جان ستانچون کيقباد و قيصر پانصدش در رکيببردوش غايه کش او زهره ميرودچون سامري هزارش چاکر گه فريبيوسف نبود هرگز چون او به نيکوييتا روي او بديد پس آن طرفهها و زيبآسيب عاشقي و غم عشق و گمرهيهر روز مي برآرد نوعي دگر ز جيبغمخانه برگزيد و ره عشق و گمرهيبنبشت در هواي غم عشق صد کتيببسترد و گفت چون که سنايي همه ز جهل