خورشيد تويي و ذره ماييم شاعر : سنايي غزنوي بي روي تو روي کي نماييم خورشيد تويي و ذره ماييم از کوي برآي تا برآييم تا کي به نقاب و پرده يک ره شهري و گلي تويي و ماييم چون تو صنم و چو ما شمن نيست آخر نه ز باغ تو گياييم آخر نه ز گلبن تو خاريم هم هيزم ديگ را بشاييم گر دستهي گل نيايد از ما در پيش سگ تو خاکپاييم بادي داريم در سر ايراک با خاک در تو آشناييم آب رخ ما مبر ازيراک تا عاشق چشم و توتياييم از خاک در تو کي شکيبيم کاخر تو...