بروي خوب مرا ديده روشنست ولي

بروي خوب مرا ديده روشنست ولي شاعر : عبيد زاکاني به هيچ وجه مهيا نمي‌تواند کرد بروي خوب مرا ديده روشنست ولي مقام بر لب دريا نمي‌تواند کرد برفت دوش خيالش ز چشم من چه کند چو صبر در دل ما جا نمي‌تواند کرد به صبر کام توان يافتن وليک چه سود که توبه ميکند اما نمي‌تواند کرد عبيد گه گهي از بهر مصلحت ميگفت صبوري از رخ زيبا نمي‌تواند کرد دلم ز عشق تبرا نمي‌تواند کرد که ترک مسکن و ماوي نمي‌تواند کرد غم از درون دل من برون نمي‌آيد ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بروي خوب مرا ديده روشنست ولي
بروي خوب مرا ديده روشنست ولي
بروي خوب مرا ديده روشنست ولي

شاعر : عبيد زاکاني

به هيچ وجه مهيا نمي‌تواند کردبروي خوب مرا ديده روشنست ولي
مقام بر لب دريا نمي‌تواند کردبرفت دوش خيالش ز چشم من چه کند
چو صبر در دل ما جا نمي‌تواند کردبه صبر کام توان يافتن وليک چه سود
که توبه ميکند اما نمي‌تواند کردعبيد گه گهي از بهر مصلحت ميگفت
صبوري از رخ زيبا نمي‌تواند کرددلم ز عشق تبرا نمي‌تواند کرد
که ترک مسکن و ماوي نمي‌تواند کردغم از درون دل من برون نمي‌آيد


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط