باز ترک عهد و پيمان کرده بود شاعر : عبيد زاکاني کشتن ما بر دل آسان کرده بود باز ترک عهد و پيمان کرده بود گوش با گفتار ايشان کرده بود دشمنانم بد همي گفتند و او بس که خاطرها پريشان کرده بود زلف مشکينش پريشان گشته بود آنکه بي ما عزم بستان کرده بود تا شنيدم آتشي در من فتاد رحمتي در کار ياران کرده بود نالهي دلسوز ما چون گوش کرد بخت ما بازش پشيمان کرده بود گفت با بيچارگان صلحي کنيم بيگناهي کان مسلمان کرده بود خاطرش ناگه برنجيد از عبيد...