رهي کان ره نهان اندر نهان است شاعر : عطار چو پيدا شد عيان اندر عيان است رهي کان ره نهان اندر نهان است که اين بالاي پيدا و نهان است چه ميگويم چه پيدا و چه پنهان که اين بيرون ازين است و از آن است چه ميگويم چه بالا و چه پستي که بيرون و درون گفت زبان است چه ميگويم چه بيرون چه درون است چه دانم آنکه هرگز کس ندانست چگويم آنچه هرگز کس نگفته است نشاني چون دهم چون بينشان است گماني چون برم چون کس نبرده است خموشي پيشه کن کين ره عيان است ...