گرچه ز تو هر روزم صد فتنه دگر خيزد شاعر : عطار در عشق تو هر ساعت دل شيفتهتر خيزد گرچه ز تو هر روزم صد فتنه دگر خيزد گر در همه خوزستان زين شيوه شکر خيزد لعلت که شکر دارد حقا که يقينم من دل در خم زلف تو چون گوي به سر خيزد هرگه که چو چوگاني زلف تو به پاي افتد آخر ز چو من مفلس داني که چه زر خيزد گفتي به بر سيمين زر از تو برانگيزم اين قلب که برگيرد زان وجه چه برخيزد قلبي است مرا در بر رويي است مرا چون زر آري همه رسوايي اول ز نظر خيزد تا در...