هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد

هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد شاعر : عطار صد واقعه پيش آرد صد فتنه برانگيزد هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد اندوه دل‌افزايت تف جگر انگيزد عشقت که ازو دل را پر خون جگر ديدم تا چشم زني بر هم از سنگ برانگيزد هرگه که برون آيد از چشم تو اخباري سوداي سر زلفت صفراي سر انگيزد سرخي لب لعلت سرسبزي جان دارد هر لحظه به شيريني شوري دگر انگيزد چون پسته‌ي شيرينت شوري چو شکر دارد کان بحر چو موج آرد سيل گهر انگيزد عطار به وصف تو چون بحر دلي دارد ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد
هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد
هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد

شاعر : عطار

صد واقعه پيش آرد صد فتنه برانگيزدهر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد
اندوه دل‌افزايت تف جگر انگيزدعشقت که ازو دل را پر خون جگر ديدم
تا چشم زني بر هم از سنگ برانگيزدهرگه که برون آيد از چشم تو اخباري
سوداي سر زلفت صفراي سر انگيزدسرخي لب لعلت سرسبزي جان دارد
هر لحظه به شيريني شوري دگر انگيزدچون پسته‌ي شيرينت شوري چو شکر دارد
کان بحر چو موج آرد سيل گهر انگيزدعطار به وصف تو چون بحر دلي دارد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط