بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد

بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد شاعر : عطار جان همي آسايد و دلدارم اينک مي‌رسد بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد وآخرين انديشه و تيمارم اينک مي‌رسد اولين شب صبحدم با يارم اينک مي‌دمد سرو سيمين آن گل بي خارم اينک مي‌رسد در کنار جويباران قامت و رخسار او چون نباشم شاد چون غمخوارم اينک مي‌رسد اي بسا غم کو مرا خورد و غمم کس مي نخورد لاجرم چندين نظر در کارم اينک مي‌رسد مدتي تا بودم اندر آرزوي يک نظر آنچه هست از اندک و بسيارم اينک مي‌رسد دين...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد
بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد
بوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد

شاعر : عطار

جان همي آسايد و دلدارم اينک مي‌رسدبوي زلف يار آمد يارم اينک مي‌رسد
وآخرين انديشه و تيمارم اينک مي‌رسداولين شب صبحدم با يارم اينک مي‌دمد
سرو سيمين آن گل بي خارم اينک مي‌رسددر کنار جويباران قامت و رخسار او
چون نباشم شاد چون غمخوارم اينک مي‌رسداي بسا غم کو مرا خورد و غمم کس مي نخورد
لاجرم چندين نظر در کارم اينک مي‌رسدمدتي تا بودم اندر آرزوي يک نظر
آنچه هست از اندک و بسيارم اينک مي‌رسددين و دنيا و دل و جان و جهان و مال و ملک
همچو ماه از مشرق ره يارم اينک مي‌رسدروي تو ماه است و مه اندر سفر گردد مدام
پسته و عناب شکر بارم اينک مي‌رسدبزم شادي از براي نقل سرمستان عشق
يار مي‌گويد کنون عطارم اينک مي‌رسدمن به استقبال او جان بر کف از بهر نثار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط