تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم

تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم شاعر : عطار زخم زير پرده پنهان مي‌خورم تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم چون شکر زهر غمت زان مي‌خورم چون غم تو کيمياي شادي است دردي دردت فراوان مي‌خورم چون ز درد توست درمان دلم کين زمان صد بار چندان مي‌خورم چند گويم کز تو غم خوردم بسي خون خود خندان و گريان مي‌خورم در ميان پيرهن مانند شمع خون دل سر در گريبان مي‌خورم تا نداند سر من تردامني کز کف خضر آب حيوان مي‌خورم کي بود کاواز بردارم تمام جام جم از دست...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم
تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم
تير عشقت بر دل و جان مي‌خورم

شاعر : عطار

زخم زير پرده پنهان مي‌خورمتير عشقت بر دل و جان مي‌خورم
چون شکر زهر غمت زان مي‌خورمچون غم تو کيمياي شادي است
دردي دردت فراوان مي‌خورمچون ز درد توست درمان دلم
کين زمان صد بار چندان مي‌خورمچند گويم کز تو غم خوردم بسي
خون خود خندان و گريان مي‌خورمدر ميان پيرهن مانند شمع
خون دل سر در گريبان مي‌خورمتا نداند سر من تردامني
کز کف خضر آب حيوان مي‌خورمکي بود کاواز بردارم تمام
جام جم از دست جانان مي‌خورمدرنگر اي جان که در جشن وفا
خوش خوشي زنهار بر جان مي‌خورمخوش خوشم جان مي‌دهد تا لاجرم
بر اميد ذوق درمان مي‌خورمهر غمي کان هست بر عطار سخت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.