ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم

ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم شاعر : عطار پس در قمارخانه مناجات مي‌کنيم ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم گاهي ز صاف ميکده هيهات مي‌کنيم گاهي ز درد درد هياهوي مي‌زنيم مست و خراب کار خرابات مي‌کنيم چون يک نفس به صومعه هشيار نيستيم از بهر درديي چه مراعات مي‌کنيم پيرا بيا ببين که جوانان رند را ما بي‌نفاق توبه ز طامات مي‌کنيم طاماتيان ز دردي ما توبه مي‌کنند نه دعوي مقام و مقامات مي‌کنيم نه لاف پاک‌بازي و مردمي همي زنيم بر آرزوي کشف و کرامات...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم
ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم
ما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم

شاعر : عطار

پس در قمارخانه مناجات مي‌کنيمما ره ز قبله سوي خرابات مي‌کنيم
گاهي ز صاف ميکده هيهات مي‌کنيمگاهي ز درد درد هياهوي مي‌زنيم
مست و خراب کار خرابات مي‌کنيمچون يک نفس به صومعه هشيار نيستيم
از بهر درديي چه مراعات مي‌کنيمپيرا بيا ببين که جوانان رند را
ما بي‌نفاق توبه ز طامات مي‌کنيمطاماتيان ز دردي ما توبه مي‌کنند
نه دعوي مقام و مقامات مي‌کنيمنه لاف پاک‌بازي و مردمي همي زنيم
بر آرزوي کشف و کرامات مي‌کنيمما را کجاست کشف و کرامات کين همه
بر اهل دين به کفر مباحات مي‌کنيمدردي کشيم و تا به نباشيم مرد دين
با کس نه داوري نه مکافات مي‌کنيمگو بد کنيد در حق ما خلق زانکه ما
مي‌ده که کار مي به مهمات مي‌کنيماي ساقي اهل درد درين حلقه حاضرند
بي يک پياده بر رخ تو مات مي‌کنيمسلطان يک سواره‌ي نطع دو رنگ را
با شاهدان روح ملاقات مي‌کنيمما شب‌روان باديه‌ي کعبه‌ي دليم
هم يک دو روز کار خرابات مي‌کنيمدر کسب علم و عقل چو عطار اين زمان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط