در عشق همي بلا همي جويم شاعر : عطار درد دل مبتلا همي جويم در عشق همي بلا همي جويم يک درد به صد دعا همي جويم در مان چه طلب کنم که در عشقش از درد مغان صفا همي جويم از صوف صفاي دل نمييابم زنار و کليسيا همي جويم از خرقه و طيلسان دلم خون شد غرقه شده و آشنا همي جويم در بحر هزار موج عشق او يک ذره از آن بقا همي جويم جانا به لقا چو آفتابي تو تو با من و من که را همي جويم تا چند دوم به گرد عالم در من گرد جهان تورا همي جويم تو دست به...