قصد کرد از سرکشي يارم به جان

قصد کرد از سرکشي يارم به جان شاعر : عطار قصد او را من خريدارم به جان قصد کرد از سرکشي يارم به جان راز عشقش را نگه دارم به جان گر بسوزد همچو شمعم عشق او دل بدادم چون گرفتارم به جان عشق او دل خواهد و زين چاره نيست جان ببر چند آوري کارم به جان ماه‌رويا جان من در حکم توست من ز جان خويش بيزارم به جان ني چو عشقم هست جانم گو مباش گر دهي اي ماه زنهارم به جان جانم از شادي نگنجد در جهان من وفاي تو به جان دارم به جان گر بسوزي بند بندم از جفا...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قصد کرد از سرکشي يارم به جان
قصد کرد از سرکشي يارم به جان
قصد کرد از سرکشي يارم به جان

شاعر : عطار

قصد او را من خريدارم به جانقصد کرد از سرکشي يارم به جان
راز عشقش را نگه دارم به جانگر بسوزد همچو شمعم عشق او
دل بدادم چون گرفتارم به جانعشق او دل خواهد و زين چاره نيست
جان ببر چند آوري کارم به جانماه‌رويا جان من در حکم توست
من ز جان خويش بيزارم به جانني چو عشقم هست جانم گو مباش
گر دهي اي ماه زنهارم به جانجانم از شادي نگنجد در جهان
من وفاي تو به جان دارم به جانگر بسوزي بند بندم از جفا
پيشباز آيم به جاي آرم به جانهرچه فرمايي وگر جان خواهيم
کم طلب زين بيش آزارم به جانچون دل عطار از زاري بسوخت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.