گر علي بود و اگر صديق بود

گر علي بود و اگر صديق بود شاعر : عطار جان هر يک غرقه‌ي تحقيق بود گر علي بود و اگر صديق بود خفت آن شب بر فراشش مرتضا چون بسوي غار مي‌شد مصطفا تابماند جان آن صدر کبار کرد جان خويشتن حيدر نثار هم براي جان او در باخت جان پيش يار غار، صديق جهان جان فشانان در پناه او شدند هر دو جان بازان راه او شدند هر دو جان کردند بر جانان نثار تو تعصب کن که ايشان مردوار کو ترا يا درد اين يا درد آن گر تو هستي مرد اين يا مرد آن يا خموش و ترک اين انديشه...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر علي بود و اگر صديق بود
گر علي بود و اگر صديق بود
گر علي بود و اگر صديق بود

شاعر : عطار

جان هر يک غرقه‌ي تحقيق بودگر علي بود و اگر صديق بود
خفت آن شب بر فراشش مرتضاچون بسوي غار مي‌شد مصطفا
تابماند جان آن صدر کبارکرد جان خويشتن حيدر نثار
هم براي جان او در باخت جانپيش يار غار، صديق جهان
جان فشانان در پناه او شدندهر دو جان بازان راه او شدند
هر دو جان کردند بر جانان نثارتو تعصب کن که ايشان مردوار
کو ترا يا درد اين يا درد آنگر تو هستي مرد اين يا مرد آن
يا خموش و ترک اين انديشه گيرهمچو ايشان جان فشاني پيشه گير
وز خداي عقل و جاني بي‌خبرتو علي داني و بوبکر اي پسر
مرد حق شو روز و شب چون رابعهتو رها کن سر به مهر اين واقعه
از قدم تا فرق عين درد بوداو نه يک زن بود او صد مرد بود
از فضولي رسته، مستغرق شدهبود دايم غرق نور حق شده


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط