بيخودي ميگفت در پيش خداي بيخودي ميگفت در پيش خدايشاعر : عطار کاي خدا آخر دري بر من گشايبيخودي ميگفت در پيش خدايگفت اي غافل کي اين در بسته بودرابعه آنجا مگر بنشسته بود