شاخصه هاي توسعه از منظر اسلام، قانون اساسي و امام خميني (ره) (2)
نويسنده: عليرضا رضايي
در اين قسمت پس از بررسي اجمالي الگوهاي مرسوم توسعه و طرح اصول ثابت توسعه که در قسمت اول اين مقاله به آن پرداختيم، وارد بحث اصلي اين نوشتار مي شويم.
اسلام مكتبي است كه بر جنبه هاي مادي انسان نيز تاكيد نموده، لكن آنها را به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف متعالي انسان در نظر گرفته است. بدين سان، اگر ما رسيدن به اهداف متعالي را كه از خلقت انسان مدنظر بوده است، هدف توسعه در اسلام تلقي نماييم، بدون شك، رسيدن به اين اهداف مستلزم در دست داشتن ابزار مادي و معنوي است؛ يعني توسعه در اسلام (رسيدن به اهداف متعالي انسان) داراي ابعاد مادي و معنوي مي باشد. در مورد ابعاد مادي توسعه، در قرآن كريم آمده است «هُوَ انْشاكُم مِنَ الْارضِ وَاسْتَعْمَرْكُمْ فِيهَا» (هود: 61)؛ او (خدا) شما را از زمين ايجاد كرد و به آباداني در آن گماشت.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان در ذيل اين آيه مي فرمايند: عمارت، تغييردادن زمين به محصولي است كه بدان گونه بتوان از فوايد مورد انتظار از آن استفاده كرد. (20) با توجه به آيه مذكور، خدا انسان را مامور آباداني زمين قرار داده است، طبعا اين ماموريت مستلزم در اختيار قرار دادن امكانات و ابزارهاي لازم براي عمران و آبادي زمين است كه ظاهرا اعطاي منصب خلافت الهي به انسان در زمين به همين منظور است: «وَاِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَهِ اِنَّي جَاعِلٌ فِي الْارضِ خَلِيفَهٌ» (بقره: 30) به ياد آر هنگامي كه خداوند به فرشتگان فرمود: من در روي زمين خليفه قرار مي دهم. و با توجه به اينكه انسان خليفه خدا بر روي
توسعه پايداري معنوي و مادي تقوا + ايمان
زمين است، پس خداوند زمين و آنچه را در آن است براي زندگي او آفريده: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الاَرضِ جَميعا» (بقره: 29)؛ خداوند براي شما، همه آنچه در زمين وجود دارد آفريده است.
همچنين خداوند مي فرمايد: «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُم الْارضَ ذَلُولاً» (ملك: 15)؛ او (خدا) است كه براي شما زمين را رام قرار داد.
از آيات قران استفاده مي شود كه عمران و توسعه مورد نظر اسلام تنها داراي بعد مادي و اقتصادي نيست، بلكه براي عمران و توسعه ابعاد انساني، اخلاقي، رواني و معنوي نيز در نظر گرفته شده است. بر اين اساس، زمين آن گاه آباد (توسعه يافته) است كه رشد و افزايش ثروت انسان ها همراه با آرامش و آسايش آنان باشد. به همين خاطر، برخي آيات قرآن يك رابطه معنوي بين ايمان به خدا، عبادت او و آبادي زمين و رفاه مادي انسان ها را مطرح مي سازد: «وَلَوْ انَّ اَهْلَ الْقُرَي آمَنُوا وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماء وَالاَرْضِ» (اعراف: 96)؛ و چنانچه اهل آبادي ها ايمان آورده و تقوا پيشه مي كردند، به يقين
(درهاي) بركات آسماني (توسعه معنوي) و زميني (توسعه مادي) را به روي ايشان مي گشوديم. امام علي عليه السلام در خطبه 91 نهج البلاغه مي فرمايند: «فاحبطه بعد التوبه ليعمر ارضه بنسله»؛ خداوند پس از توبه، آدم را به زمين فرود آورد تا زمين را با نسل او آباد كند.
همچنين ايشان در نامه خود به مالك مي فرمايد: «بايد نگريستن به آباداني بيشتر از گرفتن خراج باشد، كه گرفتن خراج جز با آباداني ميسر نشود. و آنكه خراج گيرد و به آباداني نپردازد، شهرها را ويران كند و بندگان را هلاك سازد.» (21)
در مقدمه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز آمده است: «در تحكيم بنيادهاي اقتصادي، اصل رفع نيازهاي انسان در جريان رشد و تكامل اوست نه همچون ديگر نظام هاي اقتصادي تمركز و تكاثر ثروت و سودجويي؛ زيرا كه در مكاتب مادي، اقتصاد خود هدف است و بدين جهت، در مراحل رشد اقتصاد عامل تخريب و فساد و تباهي مي شود، ولي در اسلام اقتصاد وسيله است و از وسيله انتظاري جز كارآيي بهتر در راه وصول به هدف نمي توان داشت.» (22)
امام خميني (قدس ره) ضمن تاكيد بر دو بعدي بودن اسلام مي فرمايند: «مكتب اسلام يك مكتب مادي نيست، يك مكتب مادي و معنوي است. ماديت را در پناه معنويت اسلام قبول دارد. معنويات، اخلاق، تهذيب نفس. اسلام براي تهذيب نفس آمده است.» (23) ايشان در جايي ديگر مي فرمايند: «اسلام هم آمده است اين انسان را درستش كند و بسازد و همه بعدهايش را، نه يك بعد فقط، نه همان بعد روحاني تنها، كه غفلت كند از اين جهان طبيعت، و نه فقط بعد طبيعت كه اكتفا كند به اين. اين وسيله است، آن مقصد.» (24) نيز مي فرمايند: «اسلام علاوه بر اينكه بشر را در روحيات غني مي كند در ماديات غني مي كند. اسلام دين سياست است، قبل از اينكه دين معنويات باشد اسلام همان طوري كه به معنويات نظر دارد و همان طوري كه به روحيات نظر دارد و تربيت ديني مي كند و تربيت نفساني مي كند و تهذيب نفس مي كند، همان طور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مي كند در عالم كه چطور از ماديات استفاده كنند و چه نظري داشته باشند در ماديات. اسلام ماديات را چنان تعديل مي كند كه به الهيات منجر مي شود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر مي كند و در الهيات به نظر ماديات نظر مي كند. اسلام جامع ما بين همه جهات است. (25)
مفهوم و هدف توسعه و پيشرفت در اسلام را مي توان اين گونه جمع بندي نمود كه برخلاف هدف توسعه در غرب كه تنها جنبه مادي زندگي را در نظر مي گيرد، هدف توسعه در اسلام رسيدن به ارزش هاي متعالي انسان مي باشد و رشد انسان ها هدف فعاليت هاي مادي انسان قرار مي گيرد. (26) به عبارت ديگر، مكتب اسلام يك مكتب مادي نيست، بلكه يك مكتب مادي- معنوي است و ماديت را در پناه معنويت قبول دارد. (27) در مكتب اسلام، هدف توسعه جز به حداكثر رساندن سعادت انسان ها در تمام زمينه ها از جمله اقتصاد، اخلاق و فرهنگ نيست. به عبارت ديگر، از نظر اسلام مفهوم كلي توسعه فقط رفاه و آسايش در اين جهان را جست و جو نمي كند، بلكه رفاه در هر دو جهان را مدنظر دارد و بين اين دو هيچ فرقي وجود ندارد. (28)
پس از بررسي مفهوم و هدف توسعه در اسلام، در اين قسمت ضمن بررسي شاخص هاي توسعه از ديد اسلام، هماهنگي تعاليم اسلامي را با اصول ثابت توسعه نيز مشخص مي سازيم.
در آيه 96 سوره «اعراف» داشتن تقوا و ايمان، عملي مهم براي توسعه پايدار معنوي و مادي معرفي مي شود. همچنين تقوا در كردار و رفتار اقتصادي يك مسلمان نقش هدايت كننده و جهت دهنده را دارد؛ چرا كه خدا متقين را دوست دارد و مشكلات آنها را زودتر و آسان تر حل مي نمايد و به آنها وعده هاي نيكو مي دهد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مِنْ امْرِهِ يُسْرا» (طلاق: 4)؛ هر كس متقي و خداترس باشد خدا مشكلات كار او را (در دو عالم) آسان گرداند.
در برخي آيات قرآن كريم، تقوا رمز شكوفايي و بركت معرفي شده است. (31)
امام علي عليه السلام در اين رابطه مي فرمايند:
پس هر كه تقوا و پرهيزكاري پيشه گيرد لطف و كرامت (خداوند متعال) بعد از نايابي براي او بسيار، و رحمت و مهرباني پس از دور شدن به او بازگشت كند و نعمت ها پس از كم شدن بر او فراوان گردد و بركت مانند باران بزرگ قطره پس از اندك باريدن به او برسد. (32)
در اصول 5، 109، 115 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز يكي از شرايط رهبري و حاكم اسلامي و همچنين رئيس جمهوري كه به عنوان انتخاب كنندگان و تصميم گيرندگان امر توسعه مطرح اند، تقوا معرفي شده است.
قرآن كريم در جاهاي مختلف تعميم و تعميق دانش و بينش را فلسفه ي بعثت انبيا معرفي نموده است (35) و عالمان و ژرف انديشان، مخاطبان آشناي قرآن معرفي شده اند. (36) قرآن ضمن معرفي دانش و بينش به عنوان امتياز پيامبران، (37) ارزش دانش و بينش را در مقايسه با زور و زر مشخص نموده است. (38)
امام علي عليه السلام در اين رابطه مي فرمايند: «خير آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود، بلكه خير آن است كه علمت فراوان گردد.» (39)
امام خميني (قدس ره) ضمن سفارش به جديت در كسب علم مي فرمايند: «بايد كوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته هاي مختلفه، اساس فعاليت جوانان دانشجوي عزيز ما باشد كه نيازمندي هاي ميهن به دست خود آنها برآورده و كشور ما با كوشش شما خودكفا شود.» (40)
در اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، استفاده از علوم پيشرفته بشري و تلاش در پيشبرد آنها مورد تاييد قرار گرفته است. در اصل سوم هم بر تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار در زمينه هاي علمي تاكيد شده است. همچنين در اصل 43، استفاده از علوم و فنون و تربيت افراد ماهر نسبت به احتياج براي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور مطرح شده است، ضمن آنكه در اصل 109 يكي از شرايط و صفات رهبر، صلاحيت علمي لازم براي افتاء در ابواب مختلف فقه دانسته شده است.
ادامه دارد ...
منبع: دو فصلنامه علمي - تخصصي معرفت سياسي (3)
مفهوم و هدف پيشرفت و توسعه در اسلام
اسلام مكتبي است كه بر جنبه هاي مادي انسان نيز تاكيد نموده، لكن آنها را به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف متعالي انسان در نظر گرفته است. بدين سان، اگر ما رسيدن به اهداف متعالي را كه از خلقت انسان مدنظر بوده است، هدف توسعه در اسلام تلقي نماييم، بدون شك، رسيدن به اين اهداف مستلزم در دست داشتن ابزار مادي و معنوي است؛ يعني توسعه در اسلام (رسيدن به اهداف متعالي انسان) داراي ابعاد مادي و معنوي مي باشد. در مورد ابعاد مادي توسعه، در قرآن كريم آمده است «هُوَ انْشاكُم مِنَ الْارضِ وَاسْتَعْمَرْكُمْ فِيهَا» (هود: 61)؛ او (خدا) شما را از زمين ايجاد كرد و به آباداني در آن گماشت.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان در ذيل اين آيه مي فرمايند: عمارت، تغييردادن زمين به محصولي است كه بدان گونه بتوان از فوايد مورد انتظار از آن استفاده كرد. (20) با توجه به آيه مذكور، خدا انسان را مامور آباداني زمين قرار داده است، طبعا اين ماموريت مستلزم در اختيار قرار دادن امكانات و ابزارهاي لازم براي عمران و آبادي زمين است كه ظاهرا اعطاي منصب خلافت الهي به انسان در زمين به همين منظور است: «وَاِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَهِ اِنَّي جَاعِلٌ فِي الْارضِ خَلِيفَهٌ» (بقره: 30) به ياد آر هنگامي كه خداوند به فرشتگان فرمود: من در روي زمين خليفه قرار مي دهم. و با توجه به اينكه انسان خليفه خدا بر روي
توسعه پايداري معنوي و مادي تقوا + ايمان
زمين است، پس خداوند زمين و آنچه را در آن است براي زندگي او آفريده: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الاَرضِ جَميعا» (بقره: 29)؛ خداوند براي شما، همه آنچه در زمين وجود دارد آفريده است.
همچنين خداوند مي فرمايد: «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُم الْارضَ ذَلُولاً» (ملك: 15)؛ او (خدا) است كه براي شما زمين را رام قرار داد.
از آيات قران استفاده مي شود كه عمران و توسعه مورد نظر اسلام تنها داراي بعد مادي و اقتصادي نيست، بلكه براي عمران و توسعه ابعاد انساني، اخلاقي، رواني و معنوي نيز در نظر گرفته شده است. بر اين اساس، زمين آن گاه آباد (توسعه يافته) است كه رشد و افزايش ثروت انسان ها همراه با آرامش و آسايش آنان باشد. به همين خاطر، برخي آيات قرآن يك رابطه معنوي بين ايمان به خدا، عبادت او و آبادي زمين و رفاه مادي انسان ها را مطرح مي سازد: «وَلَوْ انَّ اَهْلَ الْقُرَي آمَنُوا وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماء وَالاَرْضِ» (اعراف: 96)؛ و چنانچه اهل آبادي ها ايمان آورده و تقوا پيشه مي كردند، به يقين
(درهاي) بركات آسماني (توسعه معنوي) و زميني (توسعه مادي) را به روي ايشان مي گشوديم. امام علي عليه السلام در خطبه 91 نهج البلاغه مي فرمايند: «فاحبطه بعد التوبه ليعمر ارضه بنسله»؛ خداوند پس از توبه، آدم را به زمين فرود آورد تا زمين را با نسل او آباد كند.
همچنين ايشان در نامه خود به مالك مي فرمايد: «بايد نگريستن به آباداني بيشتر از گرفتن خراج باشد، كه گرفتن خراج جز با آباداني ميسر نشود. و آنكه خراج گيرد و به آباداني نپردازد، شهرها را ويران كند و بندگان را هلاك سازد.» (21)
در مقدمه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز آمده است: «در تحكيم بنيادهاي اقتصادي، اصل رفع نيازهاي انسان در جريان رشد و تكامل اوست نه همچون ديگر نظام هاي اقتصادي تمركز و تكاثر ثروت و سودجويي؛ زيرا كه در مكاتب مادي، اقتصاد خود هدف است و بدين جهت، در مراحل رشد اقتصاد عامل تخريب و فساد و تباهي مي شود، ولي در اسلام اقتصاد وسيله است و از وسيله انتظاري جز كارآيي بهتر در راه وصول به هدف نمي توان داشت.» (22)
امام خميني (قدس ره) ضمن تاكيد بر دو بعدي بودن اسلام مي فرمايند: «مكتب اسلام يك مكتب مادي نيست، يك مكتب مادي و معنوي است. ماديت را در پناه معنويت اسلام قبول دارد. معنويات، اخلاق، تهذيب نفس. اسلام براي تهذيب نفس آمده است.» (23) ايشان در جايي ديگر مي فرمايند: «اسلام هم آمده است اين انسان را درستش كند و بسازد و همه بعدهايش را، نه يك بعد فقط، نه همان بعد روحاني تنها، كه غفلت كند از اين جهان طبيعت، و نه فقط بعد طبيعت كه اكتفا كند به اين. اين وسيله است، آن مقصد.» (24) نيز مي فرمايند: «اسلام علاوه بر اينكه بشر را در روحيات غني مي كند در ماديات غني مي كند. اسلام دين سياست است، قبل از اينكه دين معنويات باشد اسلام همان طوري كه به معنويات نظر دارد و همان طوري كه به روحيات نظر دارد و تربيت ديني مي كند و تربيت نفساني مي كند و تهذيب نفس مي كند، همان طور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مي كند در عالم كه چطور از ماديات استفاده كنند و چه نظري داشته باشند در ماديات. اسلام ماديات را چنان تعديل مي كند كه به الهيات منجر مي شود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر مي كند و در الهيات به نظر ماديات نظر مي كند. اسلام جامع ما بين همه جهات است. (25)
مفهوم و هدف توسعه و پيشرفت در اسلام را مي توان اين گونه جمع بندي نمود كه برخلاف هدف توسعه در غرب كه تنها جنبه مادي زندگي را در نظر مي گيرد، هدف توسعه در اسلام رسيدن به ارزش هاي متعالي انسان مي باشد و رشد انسان ها هدف فعاليت هاي مادي انسان قرار مي گيرد. (26) به عبارت ديگر، مكتب اسلام يك مكتب مادي نيست، بلكه يك مكتب مادي- معنوي است و ماديت را در پناه معنويت قبول دارد. (27) در مكتب اسلام، هدف توسعه جز به حداكثر رساندن سعادت انسان ها در تمام زمينه ها از جمله اقتصاد، اخلاق و فرهنگ نيست. به عبارت ديگر، از نظر اسلام مفهوم كلي توسعه فقط رفاه و آسايش در اين جهان را جست و جو نمي كند، بلكه رفاه در هر دو جهان را مدنظر دارد و بين اين دو هيچ فرقي وجود ندارد. (28)
پس از بررسي مفهوم و هدف توسعه در اسلام، در اين قسمت ضمن بررسي شاخص هاي توسعه از ديد اسلام، هماهنگي تعاليم اسلامي را با اصول ثابت توسعه نيز مشخص مي سازيم.
زمينه هاي فرهنگي توسعه و پيشرفت در اسلام
تقوا
در آيه 96 سوره «اعراف» داشتن تقوا و ايمان، عملي مهم براي توسعه پايدار معنوي و مادي معرفي مي شود. همچنين تقوا در كردار و رفتار اقتصادي يك مسلمان نقش هدايت كننده و جهت دهنده را دارد؛ چرا كه خدا متقين را دوست دارد و مشكلات آنها را زودتر و آسان تر حل مي نمايد و به آنها وعده هاي نيكو مي دهد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَهُ مِنْ امْرِهِ يُسْرا» (طلاق: 4)؛ هر كس متقي و خداترس باشد خدا مشكلات كار او را (در دو عالم) آسان گرداند.
در برخي آيات قرآن كريم، تقوا رمز شكوفايي و بركت معرفي شده است. (31)
امام علي عليه السلام در اين رابطه مي فرمايند:
پس هر كه تقوا و پرهيزكاري پيشه گيرد لطف و كرامت (خداوند متعال) بعد از نايابي براي او بسيار، و رحمت و مهرباني پس از دور شدن به او بازگشت كند و نعمت ها پس از كم شدن بر او فراوان گردد و بركت مانند باران بزرگ قطره پس از اندك باريدن به او برسد. (32)
در اصول 5، 109، 115 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز يكي از شرايط رهبري و حاكم اسلامي و همچنين رئيس جمهوري كه به عنوان انتخاب كنندگان و تصميم گيرندگان امر توسعه مطرح اند، تقوا معرفي شده است.
علم محوري
قرآن كريم در جاهاي مختلف تعميم و تعميق دانش و بينش را فلسفه ي بعثت انبيا معرفي نموده است (35) و عالمان و ژرف انديشان، مخاطبان آشناي قرآن معرفي شده اند. (36) قرآن ضمن معرفي دانش و بينش به عنوان امتياز پيامبران، (37) ارزش دانش و بينش را در مقايسه با زور و زر مشخص نموده است. (38)
امام علي عليه السلام در اين رابطه مي فرمايند: «خير آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود، بلكه خير آن است كه علمت فراوان گردد.» (39)
امام خميني (قدس ره) ضمن سفارش به جديت در كسب علم مي فرمايند: «بايد كوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته هاي مختلفه، اساس فعاليت جوانان دانشجوي عزيز ما باشد كه نيازمندي هاي ميهن به دست خود آنها برآورده و كشور ما با كوشش شما خودكفا شود.» (40)
در اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، استفاده از علوم پيشرفته بشري و تلاش در پيشبرد آنها مورد تاييد قرار گرفته است. در اصل سوم هم بر تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار در زمينه هاي علمي تاكيد شده است. همچنين در اصل 43، استفاده از علوم و فنون و تربيت افراد ماهر نسبت به احتياج براي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور مطرح شده است، ضمن آنكه در اصل 109 يكي از شرايط و صفات رهبر، صلاحيت علمي لازم براي افتاء در ابواب مختلف فقه دانسته شده است.
ادامه دارد ...
منبع: دو فصلنامه علمي - تخصصي معرفت سياسي (3)