جریان شناسی سه دهه تقابل جناح چپ و راست دانشجویان خط امام

رویایی انجمن با انجمن

از همان آغاز فعالیت دفتر تحکیم وحدت در شهریور ماه1358،اختلافاتی میان اعضای انجمن های اسلامی وجود داشت. اولین نمود این اختلافات در جریان تسخیر لانه جاسوسی بود که دو عضو شورای مرکزی، محمود احمدی نژاد و محمدعلی سیدی نژاد
چهارشنبه، 17 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
رویایی انجمن با انجمن

رويايي انجمن با انجمن
 


 

نویسنده: رضا نساجی
 
از همان آغاز فعالیت دفتر تحکیم وحدت در شهریور ماه1358،اختلافاتی میان اعضای انجمن های اسلامی وجود داشت. اولین نمود این اختلافات در جریان تسخیر لانه جاسوسی بود که دو عضو شورای مرکزی، محمود احمدی نژاد و محمدعلی سیدی نژاد از دانشگاه های علم و صنعت و تربیت معلم، مخالفت خود را با تسخیر سفارت آمریکا اعلام کرده و پیشنهاد تسخیر سفارت شوروی را دادند. اما از آن جا که رأی آقایان اصغرزاده و میردامادی بر رأی جناح مخالف چربید و تسخیر سفارت آمریکا انجام شد، قدرت و قاطبه جناح تسخیر کننده تحت الشعاع اهمیت کاری که انجام داده بودند، بیشتر شد. در مقابل جناح راست در غیاب نیروهای حاضر در لانه جاسوسی که مسأله گروگان ها را از کار در تحکیم مهم تر می دانستند، دومین دوره شورای مرکزی تحکیم را به دست گرفت. مهم ترین اقدام آن ها هم انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بود. این افراد در اواخر سال1359،فراکسیونی از چند انجمن اسلامی با حضور دانشجویان دانشگاه های ملی، علم و صنعت ایران، واجه نصیر، لویزان و چند انجمن اسلامی دیگر به وجود آوردند. مبنای این اکثریت و اقلیت در بین نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی، بیشتر پذیرش یا رد نظرات آرای دکتر بهشتی و مرحوم مطهری و یا دیدگاه های امثال بنی صدر و موسوی خوئینی ها بود. همان اختلافاتی که در انتخابات مجلس دوم، جناح بندی موسوم به راست و چپ را در احزاب و گروه های مختلف از قبیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و دفتر تحکیم وحدت رقم زد
در این زمان، شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی، به رهبری اشخاصی چون مهندس فیاض بخش که از اوان پیروزی انقلاب فعالیتش را آغاز کرده بود، از نظر خط امامی ها، رقیب انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم محسوب می شد. حزب می خواست که شاخه دانشجویی اش جریان دانشگاه را در دست داشته باشد، اما با وجود تحکیم و عدم همکاری شورای مرکزی با شاخه دانشجویی، اختلاف زیادی نمایان شد. تا جایی که حزب، بدون هماهنگی با دفتر، به طور مستقل با انجمن های اسلامی دانشگاه ها به فعالیت پرداخت. در جریان سخنرانی حسن آیت (دبیر سیاسی حزب)و بیان این شبهه که انقلاب فرهنگی دست آویزی برای منفعت جریانی خاص است، شورای مرکزی تحکیم، بیانیه شدید اللحنی در رابطه با حزب منتشر کرد. درباره دعوت از شهید بهشتی برای شرکت در اردوی تابستانی تحکیم، اختلاف نظر فراوان به وجود آمد و مخالفت هایی با دعوت وی مشاهده شد، اما در عین حال تعدادی مصر بر همکاری با حزب بودند. در این اثنا بودکه زمزمه عدم صلاحیت شورای مرکزی دفتر در شورای عمومی شنیده می شد، بدین خاطر شورای مرکزی با انتشار بیانیه ای از حزب عذرخواهی کرد. به هر حال دو جبهه مخالف و موافق با حزب جمهوری در دفتر تحکیم در حال شدت گرفتن بود. با انفجار هفت تیر و شهادت شهید بهشتی بود که اختلافات تا حدی و به صورت موقتی برطرف شد.
پایان ماجرای تسخیر و پس از آن بازگشایی دانشگاه ها، پس از دو سال فرایند عملیاتی انقلاب فرهنگی، به معنای رهایی دانشجویان خط امام از دو اقدام عمده خود بود. در شرایطی که دانشگاه ها در این مدت تعطیل شده و فعالیت های دانشجویی هم افول پیدا کرده بود، دانشجویان چپ گرایی که از لانه جاسوسی برگشته و شورای مرکزی دفتر تحکیم را بعد از رفتن خود مسئول کوتاهی در قبال فضای دانشگاه ها می دانستند،کوشیدند تحکیم را از نو در دست گیرند. دکتر علی شکوری راد در این باره می گوید:«آن زمان به تبع اختلافی که در حزب جمهوری اسلامی میان جناح چپ و راست حزب و همین طور در سازمان مجاهدین انقلاب و جامعه روحانیون مبارز وجود داشت، اختلافاتی هم در تحکیم بود. جناح راست تحکیم، افرادی مثل آقای احمدی نژاد در شورای اول و حسین رحیمی و این ها در شورای مرکزی دوم در آن زمان با جناح چپ وزن برابری داشتند، اما این ها خیلی در مسائل سیاسی وارد نبودند و لذا یک طرحی توسط شورای عمومی 15نفره تحکیم مطرح شد که 15نفر از نیروهای با تجربه دانشجویان خط امام لانه به شورای عمومی اضافه شوند که من هم جزوشان بودم. مخالفت هایی هم شد که البته از جهتی درست بود و از جهتی هم نه. از این جهت درست بود که بالاخره اگر قرار بود براساس اساس نامه عمل شود، نباید کسی جز نمایندگان انجمن ها که در مجموع15نفر بودند وارد شورای عمومی می شد، اما از این جهت هم که قرار بود شورای مذکور کمیته انتخاباتی تحکیم باشد، لازم بود که نیروهای سیاسی تر وارد شوند، برخلاف نیروهای شورای دوم که بیشتر وجهه فرهنگی داشتند.»
ورود این افراد به شورای عمومی و سپس شورای مرکزی تحکیم ، اختلافات را دو چندان کرد و سرانجام به تصفیه نیروهای راست گرا انجامید، چپ گرایان علاقه مند بودند تا علاوه بر احیای فعالیت های سیاسی دانشگاه ها ، در فعالیت های انتخاباتی هم شرکت کنند ولذا برای کسب اجازه به خدمت حضرت امام(رحمت الله علیه)رسیدند. ایشان استقبال کرده و می گویند: «شما اقدام کنید و من به موقعش حمایت می کنم.» لذا پس از ورود این 15نفر، شورای عمومی جدید(مرکب از 30عضو) به کمیته انتخاباتی تحکیم تبدیل شد و شروع به فعالیت های انتخاباتی کرد. این در حالی بود که دودیدگاه متفاوت درباره نحوه حضور در انتخابات وجود داشت، گروهی معتقد به پرهیز از معرفی مصداق بوده و برتبیین معیارهای انقلابی اصرار می ورزیدند و گروه دیگر که عمدتا از نیروهای چپ بودند، معتقد به حضور مستقیم و ارائه لیست انتخاباتی مشترک یا مستقل بودند در این میان با حضور15نفر از خط امامی ها در شورای عمومی تحکیم، این طیف دیدگاه خود را غالب کرد و دفتر تحکیم لیست انتخاباتی جداگانه ای ارائه داد که حاشیه هایی درباره آن هم وجود داشت. این لیست مورد حمایت جناح چپ حزب جمهوری اسلامی (که نماد آن مهندس موسوی بود)قرار گرفته و هفت تن از وزرا و معاونین موسوی در کابینه نخست وی، با صدور اطلاعیه ای از آن حمایت کردند. انجمن های اسلامی در بیانیه ای انگیزه خود از شرکت در انتخابات مجلس دوم را این گونه بیان کردند: «واقعیت این است که در مقاطع حساسی که بیم از دست رفتن کامل انقلاب می رود، ناچار گردانندگان انقلاب مجبورند، با اتکا به اعتماد کل مردم به آنان، در امور جزیی تر و دقیق تری، خود رأسا تصمیم گیری نمایند و یا تکلیف خود را به صورت مشخص تری به مردم معرفی کنند تا مبادا عناصر منحرف و خائن با توجه به عدم شناخت مردم از آنان، بتوانند در ارکان انقلاب رخنه کنند.»
حمایت چپ های تحکیم از لیست مورد حمایت نخست وزیر، مخالف گروه مقابل ایشان را به همراه داشت. دکتر احمدی نژاد در این باره می گوید: «در سال 62،در جریان انتخابات مجلس دوم، یک لیستی به نام تحکیم داده شد که همین امر سبب ایجاد دعوا شد و منجر به این شد که دو لیست جداگانه منتشر شود.» در نتیجه این اختلاف عقیده که مدتی پس از نشست سال 61دفتر تحکیم بود، سه طیف درون تحکیم شکل گرفت:
طیف راست :مجتبی ثمره هاشمی، محمد علی سید نژاد، صادق محصولی، حشمت الله طبرزدی و..(طیف تربیت معلم، علم و صنعت و برخی چهره های تهران و امیرکبیر)
طیف میانه: سید عباس نبوی، حسین محمدی، وحید احمدی، علی مقاری و...
طیف چپ: ابراهیم اصغر زاده ، علی شکوری راد، محمد رضا خاتمی، علی صفاریان ، شمس وهابی، شریف زادگان و..(کسانی که از لانه جاسوسی بازگشته بودند)
در این میان کسانی چون مرتضی سرخو، حسین محمدی، شهاب الدین صدر و مخبر دزفولی که بیشتر فعالان انجمن تهران بودند، توسط طیف چپ گرای تحکیم از انجمنها و شورای عمومی و مرکزی تحکیم اخراج شدند.آخرین این انجمن ها، انجمن علم و صنعت بود که سرانجام در سال65به وسیله نیروهای چپ گرای خار ج از دانشگاه سرکوب و تصفیه می شود. اعتراضات آنان به وزارت علوم و نخست وزیری هم تحت فشار با درنظر گرفتن هژمونی سیاسی چپ ها در دهه60،درخواست های آن ها مورد توجه قرار نگرفت. وجود جنگ و مسائل مهم تر کشور هم باعث شد که دیگر پیگیر ماجرا نباشند. در هر حال در آن ایام هر دو گروه به هر حال به نظام و انقلاب و امام معتقد بود، و اکثرا در جبهه های جنگ حضور داشتند و بیش از 30 نفر از آنان به شهادت رسیدند.
بدین ترتیب، جناح راست دفتر تحکیم و حدت از خط امامی های جناح چپ جدا شد. پس از تصفیه های سال61و به خصوص اخراج آنان از انجمن دانشگاه تهران، اکثر جناح راستی های حاضر در شورای عمومی تحکیم، وارد فعالیت های اجرایی شده و رغبتی چندانی به کارهای تشکیلاتی نداشتند، لذا عمده بار فعالیت ها روی دوش حشمت الله طبرزدی افتاد که به همراه یک نفر دیگر از فراکسیون اقلیت در شورای مرکزی دفتر تحکیم در سال 61-62عضویت داشت. از سال 1362تا1364، فراکسیون اقلیت دفتر که به صورت جداگانه به اعلام مواضع می پرداخت ، تصمیم گرفت به یک مرکزیتی برسد . دلیل این امر، تک صدایی بودن فعالیت دفتر تحکیم وحدت پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاه بود. از این رو، «اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان و فارغ التحصیلات» یا «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی» در سال1364تشکیل شد که طبرزدی هم عضو آن بود. اما این تشکل تا زمانی که میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر در قدرت بود و چپ ها همه امور را قبضه کرده بودند، نتوانست اقدامی مهمی انجام دهد و به ویژه پس از تصفیه های دانشگاه تهران و علم و صنعت، عملا بایکوت شد.»
با انتخاب هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس جمهوری ، که به حاکمیت جناح راست و تضعیف جناح چپ انجامید، قدرت دفتر تحکیم وحدت هم روبه افول گذاشت و انجمن های راست گرا هم فرصت ابراز وجود یافتند. کار به جایی رسید که دفتر تحکیم وحدت در موضع اقلیت و مظلومیت قرار گرفت و طبرزدی و هاشمی دست به دست هم دادند تا هیمنه دفتر تحکیم را در هم شکنند. هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه در تیرماه 70علیه انحصار طلبی تحکیمی ها سخن گفت و تشکیلات طبرزدی هم با بیانیه ای از این موضع حمایت کرد. تحکیمی ها پاسخ هاشمی و طبرزدی را دادند و بلافاصله پس از این واکنش، دفتر تشکیلات تحکیم واقع در ساختمان دانکشده قوه قضاییه در خیابان خارک به اشغال درآمد و تحکیمی ها از ساختمان اخراج شدند. اگر نبود وساطت رهبر انقلاب، که فرمودند:«خدا لعنت کند کسانی را که نمی گذارند دانشگاه های ما سیاسی باشند»،شاید این بار معادله به طور کامل یک طرفه می شد و نه تنها تحکیم که کل جنبش دانشجویی، از میان می رفت.
البته در همین ایام، گروهی از فعالان «اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان و فارغ التحصیلان»همچون محسن سهلانی، از این تشکل خارج و اتحادیه جدیدی با عنوان کاملا متفاوت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان را تشکیل دادند که این انشعاب موجب یک طرفه شدن اتحادیه به نفع شخص طبرزدی شد. طبرزدی که ریاست ستاد انتخاباتی دانشجویی هاشمی در سال68و سپس ریاست ستاد انتخاباتی هاشمی در سال72را برعهده داشت ، انتظار داشت که در دولت دوم هاشمی به او پست وزارت دهند، اما این اتفاق رخ نداد و او به یک باره منتقد هاشمی شد. پس از بروز رادیکالیسم و انحراف در طبرزدی، اتحادیه فارغ التحصیلان دو شاخه شدو انشعابی از آن ، تحت عنوان «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی»که دبیر کلی آن را لطفعلی عیوضی برعهده داشت، در انتخابات بعدی از لیست جامعه روحانیت مبارز حمایت کرد. این اتحادیه امروزه به نام «جنبش اعتدال اسلامی» شناخته می شود.
پس از تغییر نگرش کلی طبرزدی و سه تن از دوستانش که افراد اصلی تشکیلات به شمار می آمدند، نام«جبهه متحد دانشجویی» را برای خود برگزیده و سعی کردن تا تشکل های دیگری منجمله تحکیم و «اتحادیه ملی دانشجویان» (به دبیر کلی منوچهر محمدی) را به خود جذب کنند که البته در جذب تحکیم ناکام ماندند. رهبران جریان مذکور امروزه خود را جبهه دموکراتیک ایران نیز می نامند. این تشکل در انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری(دوم خرداد1376)دبیر کل خود حشمت الله طبرزدی را نامزد کرد و پس از رد صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، انتخابات را تحریم کرد. طبرزدی پس از این جریانات متوجه نیروهای ملی-مذهبی شد، اما با عدم توجه آن ها رو به رو و به سمت جبهه ملی متمایل شد. طبرزدی امروزه دبیر کل چندین تشکل دموکراتیک و دانشجویی و حقوق بشر است که روهم رفته،50نفر عضو ندارند.
این سرنوشت جناح راست تحکیم وحدت بود. البته جناح کوچکی از تحکیم وحدت هم بعدها در دهه70به انتقاد از جناح چپ پرداخته و به همراه برخی انجمن های اسلامی که هیچ گاه عضو تحکیم وحدت نشده بودند و نیز برخی انجمن های تازه تأسیس، اتحادیه جدیدی را با عنوان«اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل»در13آبان سال1378و در انتقاد از استحاله دفتر تحکیم وحدت تشکیل دادند. یک ماه بعد از این ماجرا، و در آذرماه 78جناح میانه رو تحکیم وحدت که گرایش های چپ اما موافق نظام داشت، باردیگر خود را سازمان دهی کرد و در انتخابات شورای مرکزی تحکیم وحدت به پیروزی رسید. دخالت های اصلاح طلبان و نیز جریانات ملی -مذهبی در امور شورای عمومی و مرکزی تحکیم وحدت در طی سال های 78تا80مانع، از فعالیت منسجم و مؤثر این گروه شد، و به انشقاق تحکیم وحدت به دو طیف شیراز(میانه رو)و علامه(رادیکال)در اسفند1380انجامید.
طیف علامه چهارسال بعد به سه شاخه(فراکسیون)مدرن، دموکراسی خواه، و روشنگری(سنتی)بدل شد و از تمام آن شاخه ها امروز فقط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران باقی مانده است که خود را«خط امامی»می داند، هر چند که همچون اسلاف دهه شصتی خود، بد طولایی در انحصار طلبی دارد. طیف شیراز، امروزه به عنوان تنها باقی مانده از دفتر تحکیم وحدت که به اساس نامه و مرام نامه آن نیز وفادار مانده ، فعالیت خود را تحت عنوان«دفتر تحکیم وحدت» در دانشگاه ها ادامه می دهد.
منبع: پنجره شماره 114



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.