نویسنده: ژولیت پیگوت
مترجم: باجلان فرّخی
مترجم: باجلان فرّخی
در اساطیر ژاپن روایات اسطوره ای تندیس موجودات مختلف بسیار و تندیس های بودائی دارای مفاهیم نمادین خاصی است. در بسیاری از این روایات سخن از تندیس قدیسانی است که به هنگام نیاز برای نجات رهروان از مرگ و پریشانی به هیأت زندگان در می آیند.
می گویند زن جوانی هر شامگاه به معبد کوان نون می رفت و در پیشگاه این خدابانوی رحمت به نیایش می پرداخت. شوهر حسود این زن بارها او را از این کار منع کرد و زن نتوانست ترک عادت کند. سرانجام شوهر حسوب شبی در راه بازگشت زن به خانه کمین کرد و با شمشیر به زن حمله کرد و او را از پای درآورد. وقتی مرد به خانه بازگشت حیرت زده و هراسان زن را در خانه منتظر خویش یافت. زن از حمله او به خود سخنی نگفت و گفت در راه بازگشت به خانه برای چند لحظه احساس سرما کرد. مرد آن شب را نگران سپری کرد و می اندیشید که دیگری را قربانی بی توجهی خود کرده است. فردا مرد به مکانی که به زن حمله کرده بود رفت و لکه های خون بسیاری را دید که تا معبد کوان نون ادامه داشت. به معبد رفت، لکه های خون تا پای تندیس ادامه داشت و از آن جا به بعد نشانی از خون نبود. مرد تندیس کوان نون را مورد بررسی قرار داد و حیرت زده دید که شانه و چند جای بدن کوان نون از زخم شمشیر او داغدار است. مرد به زانو درآمد و از کوان نون تمنای بخش کرد و الهه رحمت او را بخشید.
بر چهره یکی از تندیس های جیزو داغ زخمی را می توان دید. می گویند این حامی کودکان و زنان باردار وقتی به هیأت کودکی درآمد کودک همبازی او سنگی بر پیشانی او زد و داغ این زخم بر جای ماند. در روایتی سخن از پیرزن جادوگری است که کودکان را می رباید و آنان در ساحل رود استیکس [( رود جهان مردگان )] به گردآوری سنگ وامی دارد و هم به دلیل مردم در معابد جیزو و در کنار تندیس او توده ای از سنگ می انبارند تا با یاری جیزو به این کودکان بینوا کمک کنند.
نی چی رن در کاماکورا جایگاه معابد و نزدیکی معبد هاچیمان و کوان نون و مقبره یوریتومو، نخستین شوگون، به مرگ محکوم شد. می گویند وقتی جلاد خواست نی چی رن را گردن بزند تندیس خدایان و قدیسان و از آن شمار دای بوتسو به یاری محکوم شتافتند و شمشیر جلاد شکست. می گویند یوشیستونه از چنگ برادر ناتنی خود یوریتومو به شمال گریخت و یوریتومو فرمان داد معشوقه او را برای بازجویی و گفتن محل اختفای پوشیتسونه به کاماکورا و معبد هاچیمان آورند. زن تدبیری اندیشید و برای ارضای هاچیمان در معبد رقصید و یوریتومو از پرسیدن مخفی گاه منصرف شد.
تندیس کوان نون در کاماکورا در سال 736 و از نیمه ای از یک درخت کافور بلند ساخته شد. این تندیس بیش از ده متر ارتفاع دارد و نیمه دیگر درخت برای ساختن تندیس همین خدابانو در نارا به کار رفت. می گویند در کاماکورا پس از آماده شدن تندیس آن را برای تقدیس و پاک شدن زمین از گناه همراه با انسانی به دریا افکندند. می گویند این ماجرا در ساحل کاماکورا و جایی که یوریتومو قرن بعد تمرین تیراندازی می کرد اتفاق افتاد. محل رویداد این ماجرا در نزدیکی معبد کوان نون و جایی که یوشی سادا در 1333 شمشیرش را به دریا افکند اتفاق افتاد؛ و این رویدادی است که در فصل دیگر از آن سخن می گوئیم.
دای بوتسو
دای بوتسو (1) عظیم ترین تندیس مقدس کاماکورا و از تندیس هایی است که به سبب چاپ تصویر آن در بروشورهای جلب سیاحان برای غالب مسافران آشنا است. محیط دایره پائین این تندیس نزدیک به سی متر و بلندای آن بیش از پانزده متر است. دای بوتسو در 1253 از مفرغ قالب ریزی شد و بی شک این کار در دوره زنده بودن یوشیدا به انجام رسیده است. دای بوتسو را نخست در بنایی چوبین جای دادند و این بنا در توفان 1369 ویران شد. از تصاویر موجود از 1494 چنین برمی آید که این تندیس در آن توفان آسیبی ندید و با آن که جزر و مد در این سال نیز ساختمان مرمت شده معبد را دیگر بار ویران کرد تندیس بودا در همه این رویدادها سالم ماند. می گویند یوریتومو در مراسم تقدیس تندیسی از بودا در نارا بر آن شد که تندیسی عظیم از بودا بسازد و مقدمات آن را فراهم کرد اما پیش از آن که ئونوگوروئمون هنرمند و پیکرتراش این کار را به پایان برساند یوریتومو درگذشت. آثار این کار عظیم و از آن جمله 36 ستون چوبی و اصلی بنای معبد از میان رفته است اما برخی از سنگ های بنه هنوز هم در کاماکورا برجاست. دای بوتسو کاماکورا، همانند تندیس بودائی که در 552 به ژاپن آورده شد و هنوز پس از صدمات زیاد برجاست، از پس سالیان و حوادث بسیار و توفان های تاریخی 1369 و 1494 به سلامت رسته است.در افسانه ای که از عظمت دای بوتسو سخن می گوید: وقتی تندیس عظیم دای بوتسو بر پا شد وال از زائران و صیادان و ماهیان دریای شمال شنید که دای بوتسو از وال عظیم تر است. وال دریای شمال این خبر را شنید و چندان حسادت او برانگیخته شد که کوسه ماهی دوست خویش را مأمور کرد تا از چند و چون ماجرا آگاه شود. کوسه ماهی موش صحرایی را بر آن داشت تا دای بوتسو را اندازه بگیرد و او را از نتیجه کار باخبر سازد. موش در انبار کشتی مخفی شد و پس از رسیدن به کاماکورا به معبد دای بوتسو رفت. موش تندیس را دور زد و خبر برد که پیرامون دای بوتسو پنج هزار گام است و کوسه ماهی این خبر را به وال دریای شمال گزارش کرد. وال برای آگاهی از حقیقت و با سودائی بد کفش های جادوئی خود را پوشید و عازم کاماکورا شد. وال به یاری جادو به ساحل راه یافت و بر دروازه معبد از حرکت باز ایستاد. مشکل آن بود که وال نمی توانست با جثه عظیم خود به درون معبد برود. دای بوتسو در هیأت راهبی از معبد بیرون آمد و وال را در این ماجرا یاری کرد. تندیس از پایه خود به زیر آمد و راهب با تسبیح خود تندیس را اندازه گرفت و گفت دای بوتسو نیم متر از وال کوتاه تر و لاغرتر است. وال مغرور و شادمان به دریای شمال بازگشت و دای بوتسو نیز از این کار صلح آمیز خویش خشنود شد. می گویند اگر تندیس بودا را بدزدند تندیس ناله می کند. تا کنون هیچ کس ناله تندیس بودا را نشنیده و پس از گفتگوی با وال دای بوتسو همیشه خاموش بوده است.
ف . هدفیلد دیویس این نظر را مطرح کرده است که افسانه وال ناشی از این واقعیت است که تندیس غول پیکر دای بوتسو با هیچ یک از اشکال هنری و فلزکاری و کنده کاری بر چوب و عاج آثار هنرمندان ژاپنی و شاهکارهای ظریف آنان هماهنگی ندارد. هدفیلد در کتاب اسطوره ها و روایات ژاپنی از دو واحد اندازه گیری متفاوت، در ژاپن، سخن می گوید: واحد وال برای کارهای ظریف و فوت فلزی برای اندازه گیری مواد سخت و تفاوت میان این دو در حدود دو اینچ یعنی پنج سانتی متر است.
پی نوشت ها :
1. Daibutsu
منبع مقاله: پیگوت، ژولیت؛ (1373) شناخت اساطیر ژاپن، ترجمه باجلان فرخّی، تهران: اساطیر، چاپ دوم