نویسنده: ژولیت پیگوت
مترجم: باجلان فرّخی
مترجم: باجلان فرّخی
ایناری، خدای برنج
ایناری (1) خدای مزارع برنج را گاه به هیأت مردی ریش دار نشان می دهند، اما در جنسیت او تردید است و گاه او را خدابانو می دانند. روباه پیام آور ایناری و این خدا یا خدابانو گاه به هیأت روباهی ترسیم می شود. ایناری را حامی شمشیرسازان و در دوره اخیر غالباً حامی بازرگانان می دانند.خدای برنج هر بهار از مأوای کوهستانی خود فرود می آید و هر خزان به کوهساران باز می گردد و این اعتقاد ممکن است با باورهای کهن شینتو که کوهساران را جایگاه ارواح خدایان می داند پیوند داشته باشد. از کیش های کوهستانی در این کتاب سخنی نیست اما گفتنی است که بسیار از کوه ها در اسطوره ها نماد آلت نرینگی و این نماد نقش خاصی در مراسم آئینی این آئین ها دارد. خدای جاده ها نیز با نیایش آلت نرینگی پیوند دارد اما این رابطه در حد رابطه با کوهساران نیست. وقتی ایزاناگی پیش از تطهیر در سرزمین یومی توسط هشت تندر تعقیب شد ایزاناگی عصای جادوئی خود را بر جاده افکند و عصا راه هیولاها را سد کرد. عصا در کیش های نیایش نرینگی، نماد نرینگی و عصا شینتای (2) فالیسیسم [( نرینه گرایی )] جاده ها است. شینتای وسیله ای است برای یکی شدن خدا و معتقدان به خدا.
هفت خدای نیکبختی
هفت خدای نیکبختی یا سعادت نزد ژاپنی ها بسیار مشهورند. این هفت خدا عبارتند از: هوته ئی خدای بودائی که مشخصه او شکمی برآمده و جامه ای است که در بالای شکم قرار می گیرد. این ویژگی بر خلاف سرزمین های دیگر نماد قناعت و خوش سیرتی و روح بزرگ است. هوته ئی از خدایانی است که به نیروی خرد به آرامش بودائی دست یافته است.جوروجین (3) خدای طول عمر که غالباً در تصاویر با درنا، لاک پشت و یا گوزنی نر همراه است و همه این حیوانات به داشتن عمری طولانی مشهورند. این خدا ریشی سفید دارد و غالباً در دست او شاکو (4) یعنی عصا یا چوبدستی مقدسی دیده می شود که طومار خرد جهان بدان آویخته است. می گویند جوروجین از نوشیدن ساکی لذت می برد و اشتیاق او به این کار در حد میانه روی و دوری جستن از مستی است.
فوکوروکوجی (5) ( فوکوروکوجین) خدای طول عمر و خردمندی و به هیأت انسانی دارای سر دراز و تنه و پاهای کوتاه تر از سر ترسیم می شود. او را پیامبر و فیلسوف چینی می دانند و چنین می نماید که خدای کاملاً ژاپنی نیست.
بیشامون در شمار خدایان ثروت چینی و در ژاپن از خدایان نیکبختی است. بیشامون را همیشه به هیأت انسانی زره پوش که در یک دست یک نیزه و در دست دیگر او پاگودائی قرار دارد ترسیم می کنند و نباید آن را با هاچیمان خدای جنگ اشتباه کرد. نیزه و پاگودای این خدا ترکیبی است از جنگاوری و دینداری.
دایکوکو (6) خدای ثروت و پاسدار دهقانان و خدایی نیکخواه و شادمان است. در تصاویر این خدا غالباً دو عدل برنج بر دوش دارد و گاهی موشی را در این تصاویر می توان دید که عدل برنج را سوراخ کرده و مشغول خوردن است و خدای بخشنده را بدان کاری نیست.
تبیسو (7) از خدایان نیکبختی کارگری سخت کوش و نماد کارگران شرافتمند است. ئبیسورا حامی ماهیگیران و بازرگانان می دانند و مشخصه او در تصاویر حمل چوب ماهیگری و یک ماهی تای (سیم) است.
بنتن تنها خدای نیکبختی زن و خدابانویی است که با دریا پیوند دارد و بسیار از نیایشگاه های او در ساحل یا در جزایر بر پا شده اند. ساز مورد علاقه این خدابانو بیوا از سازهای زهی شبیه ماندولین، رفتارش ظریف و زنانه و مشخصه او در تصاویر همراه بودن با اژدها یا سوار شدن بر این موجود افسانه ای است.
نیایشگاه و درودگر
بنای معابد و نیایشگاه ها نیز خاستگاه گونه هایی از اسطوره ها و روایات است. در دوره فئودالی بسیاری از دایمیوها یا اربابان خواستار ایجاد نیایشگاه در تیول خود بودند و این نیایشگاه ها بیش تر نیایشگاه های شینتو بود تا بودائی. دایمیوها برای ایجاد نیایشگاه ها به درودگرانی ماهر نیاز داشتند و بدان سبب که درود گران محلی توانایی انجام چنین کاری را نداشتند یا دایمیو سودای ایجاد نیایشگاه را رها می کرد یا نیایشگاه ناتمام می ماند.در افسانه ای درودگری سفارش دایمیوئی را برای ساختن نیایشگاه پذیرفت و با دایمپو پیمان بست، بدان شرط که در کار او مداخله نکنند نیایشگاه را به پایان برساند. دایمیو شرط درودگر را پذیرفت و به رعایا و مباشران خویش فرمان داد درودگر را در کار خود آزاد بگذارند. درودگر کار را به تنهایی شروع کرد و یک روز بعد از شروع کار دایمیو که از کنار نیایشگاه می گذشت از پیشرفت کار تعجب کرد. روزهای دیگر نیز کار بدین منوال بود و کار ساختن نیایشگاه به سرعت پیش می رفت. شبی وقتی همه مردمان به خانه رفتند دایمیونهانی به محل نیایشگاه رفت و با تعجب بسیار درودگران بسیاری را دید که همگان استاد را یاری می کردند. درودگران همه شبیه یکدیگر بودند و دایمیو اندیشید که استاد دوستان و خویشان خود را به یاری گرفته است تا کار را به انجام برساند. دایمیو از یکی از درودگران که به او نزدیک تر بود پرسید استاد کجاست؟ و پاسخی نشنید. دایمیو درودگر اصلی را از نشانه ای که بر چهره داشت شناخت و سخنی نگفت.
کار ساختن نیایشگاه با شتابی بیش تر ادامه یافت و پس از چند روز بنا آماده و درودگر آن را به دایمیو تحویل داد و مزد خود را گرفت و رفت. ماجرای درودگران خاموش برای دایمیو رازی شگفت انگیز ماند. چندی بعد در نزدیکی نیایشگاه عروسک های کاهی بسیاری یافتند که همه شبیه یکدیگر بودند. شاید عروسک ها همان همکاران کوشای درودگر بودند. از آن پس درودگر را کسی در آن دیار ندید و هر چه جستند نشانی از او نیافتند.
پی نوشت ها :
1. Inari
2. Shintai
3. Juro Jin
4. Shaku
5. (Fukurokoju (Fukurokojin
6. Daikoku
7. Ebisu