مهارت‌های زندگی ؛ مهارت خودآگاهی

یکی از مراحل زندگی بشر، مرحله دنیاست که شامل سه اتفاق عمده ی: تولد (ورود)، زندگی (حضور) و مرگ (خروج) می باشد.انسان در تولّد و مرگ و اصل زندگی اختیاری ندارد، اما در چگونگی و نوع زندگی مختار است و شایسته...
سه‌شنبه، 3 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
مهارت‌های زندگی ؛ مهارت خودآگاهی
 مهارت های زندگی - مهارت خودآگاهی
 

نویسنده: مهدی نیلی پور
 

مقدمه

یکی از مراحل زندگی بشر، مرحله دنیاست که شامل سه اتفاق عمده ی: تولد (ورود)، زندگی (حضور) و مرگ (خروج) می باشد.
انسان در تولّد و مرگ و اصل زندگی اختیاری ندارد، اما در چگونگی و نوع زندگی مختار است و شایسته است برای کسب حیات طیّبه، زیستنی آگاهانه، خردمندانه و سعادتمندانه همراه با سلامت جسم و توجه به آینده ای روشن تلاش نماید. مهارت‌های زندگی، توانایی هایی هستند که به ما کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف عاقلانه و صحیح رفتار کنیم و رفتاری سازگارانه با خود و دیگران داشته باشیم. برای کسب حیات طیبه با نگاه متقارن به دنیا و آخرت توجه به پنج نوع تربیت برای بشر ضروری است:
1. تربیت جسمی
2. تربیت عاطفی
3. تربیت عقلانی
4. تربیت دینی
5. تربیت اجتماعی
چرا که نیل به سعادت و خوشبختی واقعی بشر در بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مرهون کسب توانمندی و موفقیت در این پنج نوع تربیت جهت «شکوفاسازی شخصیت خود و اداره ی زندگی» و «برقراری ارتباطات موفق جمعی تا حد تأثیرگذاری مثبت» و «ارتباط عمیق با خداست».
کارشناسان تربیتی به بخشی از آگاهی ها و توانایی های انسان که برای دستیابی به یک زندگی موفق مورد نیاز است، «مهارتهای زندگی» می گویند. در این مقاله به تبیین و تشریح راهکارهای داشتن یک زندگی سالم و مهارتها و روش های مقابله ای مورد نیاز می پردازیم.

تعریف «مهارت» و «مهارت‌های زندگی» و تقسیمات آن

1- تعریف مهارت:

- مهارت یعنی توان بالقوه ای که از طریق تمرین بدست می آید.
- مهارت قابلیتی است که با اطمینان معین و صرف حداقل انرژی یا زمان کاری به نتیجه می رسد.

2- تعریف مهارت‌های زندگی:

مهارت‌های زندگی یعنی داشتن توانایی های لازم برای اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر زندگی.
* مجموعه ای از توانایی هاست که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را برای انسان فراهم می آورد.
* مهارت‌های زندگی مهارت‌هایی است که زندگی موفقی را برای ما رقم می زند. (1)
* مهارت‌های زندگی، توانایی هایی هستند که به ما کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف عاقلانه و صحیح رفتار کنیم و رفتاری سازگارانه با خود و دیگران داشته باشیم.
* سازمان بهداشت جهانی مهارت‌های زندگی را شامل توانایی های آدمی جهت رفتارهای مثبت و انطباق پذیر با دیگران می داند که او را قادر می کند با چالش ها و نیازمندی های روزانه به گونه ای مؤثر رو به رو سازد. (2)
* سازمان یونیسف نیز مهارت‌های زندگی را شامل تمهیداتی برای تحوّل و یا تغییر رفتار می داند تا میان سه حیطه ی دانش، بینش (طرز نگرش) و منش موازانه ای برقرار سازد. (3)
اما از آنجا که یک زندگی موفّق و آرمانی، زندگانی است که سعادت دنیوی و اخروی یک انسان را تأمین کند در یک تعریف جامع می توان گفت:
«مهارت‌های زندگی، شامل دانستنی ها، نگرش ها و توانایی های لازمی است که علاوه بر رساندن انسان به حد بالندگی و شکوفائی همه جانبه، انسان را برای عبور از گردنه ی مشکلات و چالش های زندگی موفق کرده و او را قادر می سازد در برابر نابسامانی ها بهترین موضع را اتخاذ کرده و با مدیریت بهینه آن ها را کنترل نماید و از این طریق به سعادت دنیوی و اخروی خویش نائل آید.»
دستیابی به تمامی مهارت‌های گوناگون زندگی انسان را کمک می کند تا در همه ی عرصه ها پیروز شود، اما با وجود تعدّد، تنوع و پراکندگی مهارت‌های زندگی لازم است تلاش مجدّانه ای برای دستیابی به چهارچوب منسجمی در این خصوص به عمل آید.
به همین دلیل مهارت‌های زندگی را از حیث موضوع، ماهیت و محتوا می توان به چند حیطه تقسیم نمود، تا ضمن شناخت آسان تر در تحصیل آن نیز بتوانیم به تدریج برنامه ریزی لازم را به عمل آوریم.

1. مهارت‌های فکری - ذهنی:

شامل مهارت تصمیم گیری، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلاق، مهارت تفکّر نقّاد، انتخاب هدف و نظایر آن می شود.

2 . مهارت‌های ارتباطی - اجتماعی:

شامل مهارت دوست یابی، مهارت ارتباط مطلوب با دیگران، مهارت جرأت ورزی (ابراز وجود)، مهارت «نه» گفتن، مهارت ارتباط مطلوب با خانواده و نظایر آن می شود.

3. مهارت‌های شناختی (معرفتی):

شامل شناخت خود، خدا، خلق (خانواده و دیگران) و خلقت (جهان هستی) می شود.

4 . مهارت‌های عاطفی (احساسی):

شامل همدلی، همدردی، هنر خوب شنیدن، مدیریت استرس و نظایر آن می شود.

5. مهارت‌های نگرشی:

شامل نگرش به دنیا، ماهیت انسان، جایگاه ارزش ها، معنا و مفهوم زندگی، سبک اسنادی و نظایر آن می شود. (4)
نیز از منظری دیگر می توان مهارت‌های زندگی را به چهار دسته ی دیگر تقسیم بندی نمود:
مهارت‌های رفتاری (مانند: برقراری ارتباط مؤثر با همسالان و بزرگسالان)
مهارت‌های شناختی (مانند: تصمیم گیری مؤثر)
مهارت‌های میان فردی (مانند: مثبت بودن)
مهارت‌های درون فردی (مانند: هدف گزینی)
از منظری دیگر، مهارت‌های زندگی در شش حیطه بررسی می شود که عبارت است از: خود، خانواده، شغل، جامعه، اوقات فراغت و معنویت. (5) البته علاوه بر تقسیم بندی های مذکور، طبقه بندی های دیگری نیز برای مهارت‌های زندگی وجود دارد.

مهارت خودآگاهی و ارتباط با خود

قرآن کریم می فرماید: (یَا أیَّها الَّذین آمنوا عَلیکُم انفُسَکم...)
«ای کسانی که ایمان آورده اید! مراقب خود باشید...»
از جمله مهارت‌های لازم و از سودمندترین، کلیدی ترین و با فضیلت ترین شناخت ها، معرفت نفس و کسب مهارت خودآگاهی و توانائی ارتباط با خود می باشد.
خودآگاهی به معنای شناخت ویژگیها، توانمندی ها، استعدادها، علائق و نیازمندی های جسمی و روحی و درک صحیح از خود با توجه به نقاط ضعف و قوت خود می باشد و به تعبیر دیگر خودشناسی عبارت است از شناخت ویژگی های عمومی انسان به همراه شناخت ویژگی های خصوصی خود با هدف خودسازی و مدیریت بر خود.
برای داشتن یک خودآگاهی کامل تمرکز بر شناخت هشت محور ضروری است:

1. عضو شناسی (بدن شناسی):

شناخت ویژگی های جسمی خود و توانائی ها و ضعف های فیزیکی برای بکارگیری اعضاء و جوارح و مدیریت صحیح بدن در خصوص فعالیت های روزمره.

2. روان شناسی:

شناخت زمینه های معنوی و تربیتی خود و کشف ظرافت ها و استعدادهای درونی برای انتخاب مسیر رشد و کمال.

3 . نعمت شناسی:

شناخت فرصت ها و دارایی هایی که خداوند برای رشد ما فراهم آورده است و تلاش برای بهره برداری صحیح از این نعمت ها به عنوان شکر واقعی قبل از آنکه این نعمت ها از دست بروند و یا به نقمت تبدیل گردند.
بسیاری از داده های الهی برای انسان شناخت شده نیست و از اینرو نه شکری در برابر آنها صورت می گیرد و نه استفاده ای از آنها می شود، بنابراین کشف این نعمت ها در مرحله ی اوّل از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند:
(کم مِن مُنِعمٍ علیه وَ هُوَ لا یَعلَم.) (6)
«بسا کسی که نعمتی به او ارزانی شده است و خودش نمی داند.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمودند:
(أحسِنُوا مُجاوَرَهَ النِّعَمِ، لا تَمَلُّوها وَ لا تُنَفِّروها، فَإنَّها قَلَّما نَفَرَت مِن قَومٍ فَعادَت إلَیهم.) (7)
«همسایه ی خوبی برای نعمتها باشید، آنها را آزرده و فراری نکنید، زیرا به ندرت پیش می آید که نعمتی از مردمی بگریزد و دوباره به میان آنان برگردد.»
امام رضا (علیه السّلام) فرمودند:
(أحسِنوا جِوارَ النِّعَم فإنَّها و حَشِیَّهٌ ما نَأت عن قومٍ فَعادَت إلَیهم.) (8)
«با نعمت ها خوش همسایگی کنید، زیرا که نعمت ها رمنده اند و اگر از مردمی برمند دیر به سوی آنان باز نمی گردند.»

4 . حق شناسی و تکلیف شناسی:

شناخت حقوق و تکالیف فردی از محورهای مهم خودآگاهی است، زیرا انسان از یک سو صاحب حقوقی است که باید برای استیفای آن ها بکوشد و از سویی تکالیف و وظایفی متوجه اوست که باید اوّل آن موارد را بشناسد و آنگاه برای ادای آنها قیام کند.
به طور کلی هیچ حقی برای انسان ثابت نیست مگر آنکه در مقابلش تکلیفی متوجه اوست و انسان عاقل کسی است که ادای تکالیفش را بر استیفای حقوقش مقدم بدارد زیرا اگر تکلیفی از کسی ساقط شود باید در برابرش پاسخگو باشد اما اگر از کسی حقّی ضایع شد روزی به آن حق خواهد رسید، حال یا در دنیا و یا در آخرت.

5. شناخت ویژگی های اختصاصی:

هر انسانی دارای خصوصیات و صفات انحصاری خاصّی است، صفاتی که به صورت انحصاری در یک انسان نسبت به دیگران وجود دارد، زیرا هر کس همانگونه که خطوط سر انگشتانش با دیگران متفاوت است، ویژگیهای خدادادی منحصر به فردی هم دارد که در صورت شناسایی و شکوفاسازی آن صفات، فرد می تواند به موفقیت های چشمگیری در آن زمینه نائل آید، از اینرو در توصیه ای حکیمانه و تربیتی گفته شده است: «آنچنان باش که هستی.»

بیشتر بخوانید: 23 تمرین برای رسیدن به خودآگاهی

 

6 . کاستی شناسی خود:

شناخت نواقص و کاستی های وجودی خود برای برطرف ساختن آنها به عنوان رفع موانع رشد، از مهم ترین محورهای خودآگاهی و خود افزایی به شمار می رود. در این میان کم نیستند کسانی که یا از عیوب و نواقص شخصیتی خود غافلند و یا مشغول شناسایی عیوب دیگران می شوند که در هر دو صورت دستاوردی جز هلاکت و رکود برای آنان به جای نمی ماند. روایات اهل بیت (علیهم السّلام) شناخت کاستی های روح را مهمترین معرفت برای هر کس معرفی می کند.
حضرت علی (علیه السّلام) فرمودند:
(مَعرِفَةُ المَرءِ بِعُیُوبِهِ أنفَعُ المَعارِف.) (9)
«معرفت آدمی نسبت به عیوبش، سودمندترین شناخته است.»
و یا در حدیث دیگری می فرمایند:
(أفضَلُ النَّاس مَن شَغَلَتهُ مَعایِبُهُ عَن عُیوبِ النَّاس.) (10)
«بهترین مردم کسی است که عیبهای خودش، او را از عیبهای مردم باز دارد.»

7. قدرشناسی خود:

قدرشناسی و شناخت قداست، عظمت و ارزش والای انسان در میان مخلوقات که خداوند او را به عنوان خلیفه الله و جانشین حق در زمین معرفی کرده است، از محورهای قابل توجه و بنیادین خودشناسی محسوب می شود. حضرت علی (علیه السّلام) در این خصوص می فرمایند:
(یَنبَغی لِمَن عَلِمَ شَرَفَ نَفسِهِ أن یُنَزِّهَها عَن دَناءَةِ الدُّنیا.) (11)
«کسی که به شرافت نفس خود پی برده باشد، سزاوار است که آن را از پستی دنیا منزّه دارد.»
(مَن عَرَفَ قَدرَ نَفسِهِ لَم یُهِنهَا بِالفانِیاتِ.) (12)
«کسی که ارزش خود را بشناسد، خویشتن را با امور فناپذیر خوار نگرداند.»

8- شناخت افکار منفی خودآیند و مقابله با آن ها

یکی از مؤلفه های خودآگاهی و ارتباط با خویشتن، شناخت و مهار افکار منفی خودآیند و یا افکار مزاحم و خلاصی از آنها است که در اصطلاح عرفاء و علمای علم اخلاق نفی خواطر نامیده می شود.
نفی خواطر عبارت است از تسخیر (ذهن و) قلب و حکومت بر آن، تا سخنی نگوید و عملی انجام ندهد و تصور و خاطره ای، بر او وارد نشود مگر به اذن و اختیار صاحب آن. (13)
از جمله خصوصیات انسان بویژه در سنین جوانی و یا برخی از حالات و مقاطع دشوار زندگی مانند: حالات تنهایی، افسردگی، خستگی، بیماری، زمان تجربه ی یک شکست و حتی خواب آلودگی و گرسنگی و... درگیر شدن با افکار مزاحم، خواطر آزار دهنده و تخیّلات ناخواسته منفی است؛ مهار این دسته از افکار و خواطر یکی از مراحل موفقیت در زندگی و از عوامل مؤثر جهت تمرکز حواس و نیز طی نمودن یکی از منازل سیر و سلوک عرفانی می باشد.
به گفته ی عرفاء عبور از این منزل سلوکی، از سخت ترین مراحل عرفان عملی است، زیرا داشتن یک دل فارغ از خواطر و کسب قدرت تمرکز علمی و تقویت حضور قلب، شرط اصلی تقرِّب به خداوند و درک محضر اوست و به همین دلیل در نماز (و سایر عبادات دینی) به توجه قلبی و نفی خواطر و نفی اغیار از حریم دل اهمیت بسیاری داده شده است و از مهمترین علل این اهتمام دین به حضور قلب آن است که نتایج تربیتی نماز و عبادات دیگر به همراه درک لذت مناجات و آرامش قلبی تنها از این طریق میسّر خواهد شد.
لازم به ذکر است در کتب عرفانی برای نفی خواطر رهنمودها و توصیه هایی مانند: تلاوت مداوم قرآن و خلوت های توأم با ذکر و یا فکر معنی دار وجود دارد که علاقه مندان می توانند برای کسب اطلاع بیشتر به آنها مراجعه کنند. (14)
امّا در علم اخلاق و کتب تربیتی برای کنترل «افکار منفی خودآیند» و یا افکار مزاحم، دو راهکار اساسی توصیه شده است:

1. راهکار پیشگیرانه:

مراد از این راهکار، پیش بینی تمهیداتی برای جلوگیری از تولید این افکار در ذهن است، مثلاً کنترل چشم از مشاهده صحنه های نامربوط و بر هم زننده روان و صحنه های نامشروع، حرام و زائد.
کنترل گوش از شنیدن سخنان بیهوده، شنیدن معایب مردم و موسیقی های حرام، مکالمات نامشروع و زائد (لغو).
کنترل زبان از گفتن سخنان گزنده، اهانت، تحقیر، افشاگری، حرام و زائد، زیرا از مهمترین عوامل تولید کننده ی افکار منفی، استفاده ی نابجا از حواس ظاهری می باشد.

2 . راهکار درمانی (رفعی):

مراد از این راهکار آن است که هرگاه چنین افکاری به ذهن انسان خطور کرد، با چه شیوه هایی می توان با آنها مبارزه کرد و ذهن و فکر را از وجود آن ها تخلیه نمود.
برخی از این شیوه ها عبارتند از:
1. نوشتن افکار و تخیّلات مزاحم به صورت روزانه (15)
2. تمرین و تلاش برای کسب حضور قلب و تمرکز حواس در نماز و سپس سرایت آن به سایر بخش های زندگی.
3. تمرین تمرکز حواس و تخیِّل با استفاده از شیوه های علمی آن (مثلاً یک آدم برفی را در ذهن بسازید و سپس در ذهن آن را ذوب کنید، مراحل باز شدن یک غنچه گل را در ذهن مرور کنید، عدد 400 را تصور کنید و 10 تا 10 تا از آن کم کنید، یک مسافرت ذهنی برای خود ترتیب دهید و...)
4. بازگو کردن افکار، ایده ها و تخیّلات مزاحم برای فردی امین و رازدار
5. مراجعه با روانپزشک و مشاوره ی بالینی و دینی
6. تبدیل افکار مزاحم به اثرهای هنری (مانند: داستان، رمان، شعر، نقاشی و...)
7. انجام کارهای عقب افتاده، چرا که معمولاً کارهای عقب افتاده موجب تولید افکار مزاحم در ذهن می شوند.
8. ورزش و تفریح به موقع، چون ضعف جسمانی گاهی منشأ آسیب پذیری فکری و تولید افکار مزاحم خواهد شد.
9. حل مشکلات خانوادگی خود و تصحیح روابط خانوادگی؛ چرا که مشکلات خانوادگی از سرچشمه های تولید افکار مزاحم است.
10. توبه و استغفار، چرا که رسوبات گناه، روح و روان را آزار می دهند.
11. اجتناب از ناهنجاری های اخلاقی و رذائل اخلاقی (مانند: کینه، حسادت و...).
لازم به ذکر است یکی از مهمترین عوامل تولید افکار منفی خودآیند، خطاهای شناختی می باشد که با عناوین گوناگونی در کتب تربیتی از آنها یاد می شود.
منظور از خطاهای شناختی، دیدگاه های ناصحیح و غیر واقعی افراد نسبت به خدا، خود، دیگران و یا حتی طبیعت است. برخی از خطاهای شناختی عبارتند از:

1. ذهن خوانی:

در این عارضه فرد با پیش داوری منفی نسبت به دیگران تلاش می کند احساسات، افکار و ارتباطات دیگران را حدس بزند. مثل اینکه چنین فردی با خود می گوید: «دیگران فکر می کنند من شخص پر ادّعایی هستم.» «آنها حتماً از من بدشان می آید.» و...

2 . بی توجهی به اُمور مثبت:

در این عارضه، فرد با زدن عینک بدبینی به چشم، فقط موارد منفی و نصفه خالی لیوان را می بیند و هیچ توجهی به موارد مثبت پیرامونی ندارد، مثلاً می گوید: «من زشت هستم.» و زیبائی ها و کمالات خود را نمی بیند.

3 . تفکر همه یا هیچ:

گاهی فرد در یک کار اگر به کامل ترین و بالاترین سطح مورد نظر خود دست نیابد، می پندارد هیچ موفقیتی نداشته است و عدم دستیابی به نتیجه 100 درصد را برابر با صفر می داند.

4 . تعمیم مبالغه انگیز:

در این عارضه فرد شکست موردی خود را در یک زمینه به کل زندگی تعمیم می دهد و در کل خود را فردی شکست خورده می شمارد.

5. فیلتر ذهنی:

در این دسته از خطاهای شناختی، فرد بخشی از واقعیت ها را نادیده می گیرد و تنها با تمرکز بر واقعیت های محدود از مابقی واقعیت ها غافل می شود.
مثلاً می پندارد، هیچ کس او را دوست ندارد در حالی که از محبت پدر، مادر و... غافل است.
همچنین گاهی افکار خودآیند و منفی و غیر اختیاری مربوط به آینده است؛ این نوع خطاهای شناختی نیز به نوبه ی خود به چند نمونه تقسیم می شوند:

1 - پیش گویی:

در این حالت فرد نسبت به آینده ی خود پیش گویی منفی دارد.

2 - درشت نمایی:

در این حالت فرد به بزرگ نمایی مشکلات در آینده خود می پردازد.

3- استدلال احساسی:

زمانی که فرد بدون هیچ دلیل کافی و قانع کننده و صرفاً براساس احساسات درباره ی آینده ی خود و یا دیگران و یا ماجرایی قضاوت کند، دچار این خطای شناختی شده است، مثلاً می گوید: من نگرانم، پس حتماً اتفاق بدی می افتد.

4 - خطای «بایدها»:

این نوع خطای شناختی جایی است که فرد برای آینده خود یا دیگران «بایدها» یی بدون در نظر گرفتن واقعیت تعریف می کند، مثلاً می گوید: «باید حتماً قبول شوم»

5- برچسب زدن:

گاهی فرد آینده روشنی از وضعیت خود یا دیگران نمی بیند و القایی منفی را به خود و دیگران نسبت می دهد. «من به هیچ جایی نخواهم رسید، من ناتوانم، من احمق هستم.»

6- شخصی سازی:

گاهی شخص خود را مسئول همه ی حوادث و اتفاقات منفی پیرامونی می داند و هر حادثه بدی را، حتی شکست دیگران را به خود نسبت می دهد. (16)
اما در کنار این محورهای اساسی هشتگانه خود آگاهی، در مباحث روان شناسی و علوم تربیتی شناخت از منظرهای دیگری نیز موضوع خودشناسی مورد توجه و بحث قرار گرفته است که عبارتند از:

1. خودِ فیزیکی:

شناخت خصوصیات جسمانی و فیزیکی.

2. خودِ جنسیتی:

شناخت ویژگیهای جنسیتی خود (روان شناسی زن و روان شناسی مرد)

3. خودِ معنوی:

شناخت بُعد معنویت گرا و روح نیایشگر انسان.

4 . خودِ اعتقادی:

شناخت افکار و باورهای دینی.

5 . خودِ مبهم:

شناخت جنبه های تاریک و اسرار آمیز خود که از فاش شدن آنها پرهیز می کنیم.

6 . خودِ آرمانی:

شناخت مجموعه ی ایده ها، تقاضاها و چشم اندازهای آینده ی خویش.

7. خودِ واقعی:

شناخت هسته ی مرکزی و درونی ترین لایه ی وجود خود.

8. خودِ اجتماعی:

شناخت تصویر اجتماعی خود.
برای کسب انگیزه و رغبت بیشتر جهت خودآگاهی و خودشناسی، آشنایی با منافع خودآگاهی و مضرّات عدم خودشناسی ضروری به نظر می رسد؛ از اینرو به صورت فهرست وار به این منافع و مضرات اشاره می نماییم:

فوائد خودِآگاهی:

* تصحیح رفتارها و افکار اشتباه و غلط.
* تصمیم گیری حکیمانه.
* ایجاد زمینه شناخت خدا، هستی، روزگار و دیگران در خویش.
* دستیابی به سودمندترین معارف و بهره مندی از برکات آن.
* تعالی طلبی و نپرداختن به امور کم ارزش و غیر متناسب با شئون شخصیتی خود.
* دستیابی به مدیریت صحیح فردی.
* دستیابی به بزرگترین سرمایه علمی.
* شناخت نقاط ضعف و کاستی های خود برای درمان آنها.
* لذت بردن از زندگی و آزاد شدن از اشتغال به عیوب دیگران.

مضرّات و زیانهای عدم خودآگاهی:

1. ناتوانی در شناخت پدیده ها، روزگار و دیگران.
2. ناتوانی در شناخت خدا و حجت های الهی.
3. گمراهی، انحراف و گرفتار شدن در دام مفسدین.
4. عدم بهره گیری از ظرفیت های وجودی خود.
5. باز ایستادن از خودسازی و تکامل.
6. شقاوت در آخرت و بدعاقبتی.
 

نمایش پی نوشت ها:
1. مهارت‌های زندگی در سیره ی رضوی / ص 18.
2. مهارت‌های زندگی در سیره ی رضوی / ص 18.
3. همان.
4. مهارت‌های زندگی در سیره ی رضوی / ص 19-20.
5. مهارت‌های زندگی در سیره رضوی / ص 19.
6. بحارالانوار / 72 / 388.
7. مستدرک الوسایل / 12 / 369.
8. بحارالانوار / 75 / 341.
9. غرر الحکم / ص 235.
10. مستدرک الوسایل / 11 / 315.
11. غررالحکم / ص 136
12. غررالحکم / ص 233
13. رساله لب الباب / علامه طهرانی / ج 1 / ص 140
14. رجوع شود به رساله لب الباب / علامه طهرانی
15. قال الصادق (علیه السّلام): (القَلبُ یَتَّکِلُ علی الکَتابَه) «دل، به نوشتن آرام می گیرد.» (الکافی / 1 / 52)
16. با استفاده از کتاب آموزش مهارت‌های زندگی - تلخیص / صص 139-142.

منبع مقاله :
نیلی پور، مهدی؛ (1390)، مهارت‌های زندگی، نشر اصفهان: مرغ سلیمان، چاپ دوم


 


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط