مقدمه
در بخش اول این مقاله به تعریف افسردگی و رذائل اخلاقی و همچنین برخی نکات مقدماتی در زمینه ارتباط میان افسردگی و رذائل اخلاقی پرداختیم. در بخش دوم مقاله نیز به برخی نکات دیگر در این زمینه اشاره نمودیم و با تتبعی در متون اسلامی 4 مورد از رذائل اخلاقی مرتبط و تأثیر گذار بر ابتلای افراد به افسردگی را بیان کردیم. در بخش پیش رو که در واقع بخش سوم و آخر این مقاله محسوب می شود، به 4 مورد دیگر از رذائل اخلاقی که می توانند ارتباطی مستقیم با افسردگی داشته باشند، خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
5. ناسپاسى نسبت به الطاف و نعمتهاى خداوند
داشتن روحیه شکرگزارى از نشانه هاى سلامت روح و روان آدمى اسـت (سادات تقوی، 1382). در شـرح ماهیت «شکر» آمده است: شکر، عبارت از شناخت نعمت منعم و شادمانى و سرور نـسبت بـه آن، عمل به مقتضاى این سرور با عزم بـر امـور خـیر، سپاسگزارى از منعم و استعمال نعمت در راه بندگى خداوند می باشد (نراقی، 1382). حـق شناسى و سپاسگزارى نسبت به خداوند از عناصر اساسى تنظیم کننده رابطه انسان با خداوند است که ریشـه اصـلى آن در ادراک نعمتها و برکات الهى و اعتراف قـلبى نـسبت به آنـها نـهفته اسـت (دیلمی و آذربایجانی، 1385). قدردانى به عنوان یکى از ابعاد دیندارى تـوصیف گـردیده و گفته شده است: افزایش حس قدردانى با کاهش خطر وابستگى به مـواد مـخدر و مشروبات الکلى، رفتارهاى ضداجتماعى، افسردگى و اختلالات اضـطرابى رابطه دارد. همچنین احساس قـدردانى نـسبت به خداوند، با افزایش بـهزیستى روانـشناختى رضایت از زندگى و کاهش عاطفه منفى و افسردگی رابطه معنىدارى دارد.
6. سوءظن و بدبینى
از آن رو که انسانها در غایت، موجوداتى اجتماعى هستند، هر کار و نمودى در زندگى و روابط اجتماعى تأثیرگذار است و به همین دلیل، بخش اعظم سلامت روان از مسیر ارتباط انسانها با یکدیگر تضمین مـى گردد.(حسینی، 1381) در اسـلام، تأکید بر آن است که افراد مؤمن باید در برخورد با مسلمانان و دوستان، روش حسن ظن را پیشه نمایند. برخورد با دوستان و روش معاشرتى مبتنى بر سـوءظن، نـشانه مرض و بیمارى نفسانى، و بعکس، حـسن ظن نـشانه کرامت نفس و بزرگوارى انسان توصیف شده است (لیاقتدار، 1386). انسانى که نسبت به خود، خانواده، آشنایان، اجتماع و روند پیشرفت آن، و حتى به خدا و شمول لطف او بدبین اسـت، نـمى تواند زندگى آرام و مطمئنى داشته بـاشد؛ زیرا این نوع از بدبینىها در روحیه انسان تأثیر منفى برجا نهاده و دلمشغولى و وسوسه ویژه اى را پدید مى آورد که به نوبه خود زمینه ساز دلهره و اضطراب و در نتیجه، کاهش شادابى و طراوت در زندگى مى گردد. فرد بدبین از آنرو که از رابطه خود، اجـتماع و هـستى، توجیهى عقلانى و منطقى ندارد، حوادث را امور تحمیلى مى داند و در رویارویى با مشکلات ناامید گشته وتوان مقاومت را از دست مى دهد.
7. ضعف اراده، خودکمبینى و فقدان عـزت نـفس
عزت نفس پایین و وابستگى بین فردى، به عنوان بخشى از تصویر بالینى افسردگى ذکر شده اند. فـقدان عـزت نـفس موجب مى شود تا فرد مسائل کوچک را بزرگ تلقّى نموده و نتایج امور را وحشتناک و غیرقابل کنترل ببیند. هـمچنین موجب مى شود که فرد به دیگران وابسته شده و با کوچکترین نشانه طرد و یا بى اعتنایى از سـوى آنها، دچار سرخوردگى و یأس گـردد (لیاقتدار، 1386). «طرحواره خویشتن» یکى از اصلى ترین و مرکزى ترین طرحوارهها در برخورد فرد با جهان پیرامون و دیگران است. زمانى که طرحواره فرد در مورد خویشتن منفى، زشت و نامطبوع است و احساس مثبتى به خود ندارد، در نگرش او نسبت به دیگران نـیز تأثیر منفى مى گذارد. پژوهش، عدم وجود استحکام در طرحواره خویشتن در افراد افسرده را مورد تأیید قرار داده که این مسئله در سبب شناسى و تداوم افسردگى مؤثر مى باشد(وکیلی و همکاران، 1388). از سویی در متون اسلامی ضعف اراده یکی از رذائل اخلاقی ذکر شده که مانع رسیدن انسان به اهداف عالیه و در نتیجه سرخوردگی و افسردگی خواهد شد. لازم به ذکر است در احادیث مأثوره از معصومین علیهم السلام، علل زیادی برای ضعف اراده ذکر شده که در این نوشتار مختصر اشاره به آن ها مقدور نخواهد بود.
8. حسادت
حسادت عبارت از این است که انسان در دل تمناى محرومیت کسى را از نعمتى که استحقاق آن را دارد، داشته باشد.(راغب اصفهانی، 1385) حسادت از نظر روانى، فرد را تحت تأثیر قرار داده و دچار ناتوانى، افـسردگى و احـساس بـیهودگى مى نماید. در واقع، افراد حسود نه تنها از درد و رنج و ناملایمات زندگى خـود در عذابند، بلکه از پیشرفت و توفیق دیگران نیز افسرده مى شوند. افراد حسود معمولاً رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههاى مختلف بدن نـاراحت و بـیمارند. این نـزاع درونى به صورت حسد و بدخواهى و سپس با شعله ور شدن به صـورت کینـه توزى و خصومت ظاهر مى شود و دین و دنیاى آنان را به آتش کشیده و آرامش را از آنان سلب مى نماید.(طاهری، 1387) در روایات اسلامى، پریشانى هاى خلقى و روانـشناختى از قـبیل انـدوه، بیمارى روانى، نارضایتى از زندگى، ناراحتى در خوشى ها، خشم به صاحبان نعمت، تلخکامى، نـداشتن آرامـش، احـساس تأسف، حسرت، افسردگى، کینه و بغض درونى به عنوان همبسته هاى حسادت نام برده شده اند.(آذربایجانی و ولی زاده، 1389)
جمع بندی
امروزه افسردگی در همه جوامع شـایع اسـت، تا آنجا که آن را «سرماخوردگی اختلالات دماغی» نامیدهاند. گستردگی بحث افسردگی در متون اسلامی نیز حکایت از شیوع نسبی آن در جامعه اسلامی در قرنهای اولیه دارد. در این مقاله سعی نمودیم به رذائل اخلاقی به عنوان یی از عوامل مؤثر در ایجاد افسردگی بپردازیم. در مجموع به هشت رذیله اخلاقی و تأثیر آنها بر افسردگی از جمله ضعف اراده، خودکمبینى و فقدان عـزت نـفس، حسادت، سوءظن و بدبینى، ناسپاسى نسبت به الطاف و نعمتهاى خداوند، ناامیدی، کوتاهی در انجام وظایف(اهمال کاری)، کمالگرایى، شهوترانى و دنبالهروى از هواهاى نفسانىانتظارات غیرواقعبینانه و آرزوهاى طولانى اشاره شد. با دقت و تتبع در منابع اسلامی می توان به تعداد بیشتری از این عوامل دست یافت. از طرفی با فهم و دقت در رذائل اخلاقی به عنوان عاملی مهم در شیوع افسردگی، درمانگران فهمی بهتر در سبب شناسی این اختلال روانی پیدا می کنند و با رفع آنها گام هایی بلندتر در درمان آن برخواهند داشت.