مسیر جاری :
#اشعار عطار نیشابوری در راسخون
#اشعار عطار نیشابوری در مقالات
#اشعار عطار نیشابوری در فیلم و صوت
#اشعار عطار نیشابوری پرسش و پاسخ
#اشعار عطار نیشابوری در مشاوره
#اشعار عطار نیشابوری در خبر
#اشعار عطار نیشابوری در سبک زندگی
#اشعار عطار نیشابوری در مشاهیر
#اشعار عطار نیشابوری در احادیث
#اشعار عطار نیشابوری در ویژه نامه
سرگذشت خط عیلامی
ابـزار خوشنویسـی
ارکان اربعه هنر خوشنویسی
چگونه کتاب را به بهترین دوست کودک تبدیل کنیم ؟
هزینه های سرسام آور رزرو هتل مشهد واقعیت دارد؟
ویژگی های استخر ویژه کودکان
حفاظت از وسایل قیمتی در سفر
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
اصهب و ابقع کیستند؟
چهار زن برگزیده عالم
دعای هفت هیکل و خواص آن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم
گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم شاعر : عطار کفار بشنوند نگروند کافرم گر بوي يک شکن ز سر زلف دلبرم در دل نهم چو ديده و در جان بپرورم وز زلف او اگر سر مويي به من رسد دستم...
خبرت هست که خون شد جگرم
خبرت هست که خون شد جگرم شاعر : عطار وز مي عشق تو چون بي خبرم خبرت هست که خون شد جگرم چون سر زلف تو زير و زبرم زآرزوي سر زلف تو مدام کز سر زلف تو آمد به سرم نتوان...
گنج دزديده ز جايي پي برم
گنج دزديده ز جايي پي برم شاعر : عطار گر به کوي دلربايي پي برم گنج دزديده ز جايي پي برم گر به قرب جانفزايي پي برم جان برافشانم چو پروانه ز شوق غرقهام تا آشنايي پي...
ترک قلندر من دوش درآمد از درم
ترک قلندر من دوش درآمد از درم شاعر : عطار بوسه گشاد بر لبم تنگ کشيد در برم ترک قلندر من دوش درآمد از درم لب چو نهاد بر لبم گفتم خضر ديگرم در لب لعل ترک من آب حيات خضر...
ترسا بچهاي کشيد در کارم
ترسا بچهاي کشيد در کارم شاعر : عطار بربست به زلف خويش زنارم ترسا بچهاي کشيد در کارم يعني که به بندگي ده اقرارم پس حلقهي زلف کرد در گوشم هستم حبشي که داغ او دارم...
چون من ز همه عالم ترسا بچهاي دارم
چون من ز همه عالم ترسا بچهاي دارم شاعر : عطار دانم که ز ترسايي هرگز نبود عارم چون من ز همه عالم ترسا بچهاي دارم پيوسته ميان خود بربسته به زنارم تا زلف چو زنارش ديدم...
پشتا پشت است با تو کارم
پشتا پشت است با تو کارم شاعر : عطار تو فارغ و من در انتظارم پشتا پشت است با تو کارم سر نه چو سرشک در کنارم اي موي ميان بيا و يکدم زان بي تو هميشه بي قرارم ديري...
بي تو نيست آرامم کز جهان تو را دارم
بي تو نيست آرامم کز جهان تو را دارم شاعر : عطار هرچه تو نهاي جانا من ز جمله بيزارم بي تو نيست آرامم کز جهان تو را دارم همچو بحر ميجوشم تا کجا رسد کارم همچو شمع ميسوزم...
اگر برشمارم غم بيشمارم
اگر برشمارم غم بيشمارم شاعر : عطار ندارند باور يکي از هزارم اگر برشمارم غم بيشمارم مگر اشک ميريزم و ميشمارم نيايد در انگشت اين غم شمردن به سر ميبرد ديدهي اشکبارم...
نظري به کار من کن که ز دست رفت کارم
نظري به کار من کن که ز دست رفت کارم شاعر : عطار به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم نظري به کار من کن که ز دست رفت کارم همه عمر من برفت و بنرفت هيچ کارم منم و هزار...