مسیر جاری :
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
پیوند خوشنویسی و کتابت قرآن
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
سیر خط فارسی باستان
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
خلاصه ای از زندگی مولانا
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
غافلي شد پيش آن صاحب چله
غافلي شد پيش آن صاحب چله شاعر : عطار کرد از ابليس بسياري گله غافلي شد پيش آن صاحب چله کرد دين بر من به طراري تباه گفت ابليسم زد از تلبيس راه آمده بد پيش ازين ابليس...
آن دو روبه چون به هم هم برشدند
آن دو روبه چون به هم هم برشدند شاعر : عطار پس به عشرت جفت يک ديگر شدند آن دو روبه چون به هم هم برشدند آن دو روبه را ز هم افکند باز خسروي در دشت شد با يوز و باز ما...
ژندهاي پوشيد، ميشد پير راه
ژندهاي پوشيد، ميشد پير راه شاعر : عطار ناگهان او رابديد آن پادشاه ژندهاي پوشيد، ميشد پير راه پير گفت اي بيخبر، تن زن خموش گفت من به يا تو، هان اي ژنده پوش کانک...
يک شبي عباسه گفت اي حاضران
يک شبي عباسه گفت اي حاضران شاعر : عطار اين همه گر پر شوند از کافران يک شبي عباسه گفت اي حاضران از سر صدقي کنند ايمان قبول پس همه از ترکماني پر فضول انبيا اين صد هزار...
يافت مردي گورکن عمري دراز
يافت مردي گورکن عمري دراز شاعر : عطار سايلي گفتش که چيزي گوي باز يافت مردي گورکن عمري دراز چه عجايب ديدهاي در زير خاک تا چو عمري گور کندي در مغاک کين سگ نفسم همي...
بود اندر مصر شاهي نامدار
بود اندر مصر شاهي نامدار شاعر : عطار مفلسي بر شاه عاشق گشت زار بود اندر مصر شاهي نامدار خواند حالي عاشق گمراه را چون خبر آمد ز عشقش شاه را از دو کار اکنون يکي کن...
در خصومت آمدند و در جفا
در خصومت آمدند و در جفا شاعر : عطار دو مرقع پوش در دار القضا در خصومت آمدند و در جفا گفت صوفي خوش نباشد جنگساز قاضي ايشان را به کنجي برد باز اين خصومت از چه در سر...
گم شد از بغداد شبلي چندگاه
گم شد از بغداد شبلي چندگاه شاعر : عطار کس بسوي او کجا ميبرد راه گم شد از بغداد شبلي چندگاه در مخنث خانهاي ديدش کسي باز جستندش به هر موضع بسي چشمتر بنشسته بود و...
گفت عباسه که روز رستخيز
گفت عباسه که روز رستخيز شاعر : عطار چون زهيبت خلق افتد در گريز گفت عباسه که روز رستخيز رويها گردد به يک ساعت سياه عاصيان و غافلان را از گناه هر يک از نوعي پريشان مانده...
چون بمرد آن مرد مفسد در گناه
چون بمرد آن مرد مفسد در گناه شاعر : عطار گفت ميبردند تابوتش به راه چون بمرد آن مرد مفسد در گناه تا نبايد کرد بر مفسد نماز چون بديد آن زاهدي، کرد احتراز در بهشت و...