مسیر جاری :
کم حافظه ترین حیوان
سریع ترین حیوانات جهان
عجیب ترین برج های جهان
طرز تهیه تن ماهی خانگی
نظام مدیریت وقف و امور خیریه در قطر، تحلیلی از ساختارها، نهادها و رویکردهای اسلامی
اگه خیارشور زیادی شور شد چه کنیم؟
سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهمالسلام)
هر آنچه باید درباره قدیمی ترین کلیسای جهان بدانید
مقاوم ترین گل های آپارتمانی
خوشمزه ترین روش پخت ماهی
استنادات قرآنی حضرت زهرا (س) در خطبۀ فدکیه؛ از تبیین حق تا افشای باطل
دلایل قرآنی و روایی بر عصمت حضرت زهرا (س)
استناد حضرت زهرا (س) به آیات قران در خطبه فدک
چگونه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حق خود را در مورد فدک مطالبه کرد؟
تاریخ ولادت امام حسن مجتبی(ع)
گذری براسرار تولد حضرت فاطمه زهرا(ع)(4)
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
گفتوگوهای فاطمه (س) با فرشتگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
شهریار
دير آمدي که دست ز دامن ندارمت
جان مژده دادهام که چوجان در برارمت دير آمدي که دست ز دامن ندارمت
ابري شدم ز شوق که اشگي ببارمت تا شويمت از آن گل عارض غبار راه
تا درکشم به سينه و در بر فشارمت عمري دلم به سينه فشردي در انتظار
شهریار
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
چمن پرسمن تازه بهار آمده بود در کهن گلشن طوفانزدهي خاطر من
غرق بوي گل و غوغاي هزار آمده بود سوسنستان که همآهنگ صبا ميرقصيد...
شهریار
نالدم پاي که چند از پي يارم بدواني
من بدو ميرسم اما تو که ديدن نتواني نالدم پاي که چند از پي يارم بدواني
عاشق پا به فرارم تو که اين درد نداني من سراپا همه شرمم تو سراپا همه عفت
يک نظر در تو ببينم چو تو اين نامه بخواني چشم خود در...
شهریار
چه شد آن عهد قديم و چه شد آن يار نديم
خون کند خاطر من خاطرهي عهد قديم چه شد آن عهد قديم و چه شد آن يار نديم
دل بشکستهي عاشق ننوازد به نسيم چه شدن آن طره پيوند دل و جان که دگر
چون پسندي که شود تنگتر از چشم ليم آن دل بازتر از دست کريمم...
شهریار
آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفري
ما هم از کارگه ديده نهان شد چو پري آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفري
بعد از اين دست من و دامن ديوانه سري باز در خواب سر زلف پري خواهم ديد
سوخت در فصل گلم حسرت بي بال و پري منم آن مرغ گرفتار که در کنج...
شهریار
در دياري که در او نيست کسي يار کسي
کاش يارب که نيفتد به کسي کار کسي در دياري که در او نيست کسي يار کسي
نپسنديد دل زار من آزار کسي هر کس آزار من زار پسنديد ولي
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسي آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
شهریار
نالد به حال زار من امشب سهتار من
اين مايهي تسلي شبهاي تار من نالد به حال زار من امشب سهتار من
جز ساز من نبود کسي سازگار من اي دل ز دوستان وفادار روزگار
من غمگسار سازم و او غمگسار من در گوشهي غمي که فراموش عالمي است
شهریار
راه گم کرده و با رويي چو ماه آمدهاي
مگر اي شاهد گمراه به راه آمدهاي راه گم کرده و با رويي چو ماه آمدهاي
گر بپرسيدن اين بخت سياه آمدهاي باري اين موي سپيدم نگر اي چشم سياه
حذر اي آينه در معرض آه آمدهاي کشتهي چاه غمت را نفسي هست...
شهریار
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اينجا
فداي اشتباهي کرد او را گاهگاه اينجا گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اينجا
فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اينجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما يارب
نيايد فيالمثل آري گرش افتد کلاه اينجا کله...
شهریار
اي غنچهي خندان چرا خون در دل ما ميکني
خاري به خود ميبندي و ما را ز سر وا ميکني اي غنچهي خندان چرا خون در دل ما ميکني
کاخت نگون باد اي فلک با ما چه بد تا ميکني از تير کجتابي تو آخر کمان شد قامتم
با دوست هم رحمي چو با دشمن مدارا ميکني...