مسیر جاری :
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
رزرو هتل پارس شیراز برای سفر خانوادگی
هتل بینالمللی کیش یا پارمیدا مشهد: مقایسه اقامت در دونقطه متفاوت
قیمت ایمپلنت کامل فک بالا و پایین
چطور بلیط های چارتر لحظه آخری را با بهترین قیمت پیدا کنیم؟
گیتار بیس یا گیتار الکتریک؛ یادگیری کدامیک آسانتر است؟
آشنایی با مشکلات و تعمیر سایبان برقی
تأثیر استفاده از کفش مناسب بر پیشگیری از آسیبهای اسکلتی
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
داستان انار خواستن حضرت زهرا(س) از امام علی(ع)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود
چمن پرسمن تازه بهار آمده بود در کهن گلشن طوفانزدهي خاطر من
غرق بوي گل و غوغاي هزار آمده بود سوسنستان که همآهنگ صبا ميرقصيد...
نالدم پاي که چند از پي يارم بدواني
من بدو ميرسم اما تو که ديدن نتواني نالدم پاي که چند از پي يارم بدواني
عاشق پا به فرارم تو که اين درد نداني من سراپا همه شرمم تو سراپا همه عفت
يک نظر در تو ببينم چو تو اين نامه بخواني چشم خود در...
چه شد آن عهد قديم و چه شد آن يار نديم
خون کند خاطر من خاطرهي عهد قديم چه شد آن عهد قديم و چه شد آن يار نديم
دل بشکستهي عاشق ننوازد به نسيم چه شدن آن طره پيوند دل و جان که دگر
چون پسندي که شود تنگتر از چشم ليم آن دل بازتر از دست کريمم...
آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفري
ما هم از کارگه ديده نهان شد چو پري آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفري
بعد از اين دست من و دامن ديوانه سري باز در خواب سر زلف پري خواهم ديد
سوخت در فصل گلم حسرت بي بال و پري منم آن مرغ گرفتار که در کنج...
در دياري که در او نيست کسي يار کسي
کاش يارب که نيفتد به کسي کار کسي در دياري که در او نيست کسي يار کسي
نپسنديد دل زار من آزار کسي هر کس آزار من زار پسنديد ولي
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسي آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
نالد به حال زار من امشب سهتار من
اين مايهي تسلي شبهاي تار من نالد به حال زار من امشب سهتار من
جز ساز من نبود کسي سازگار من اي دل ز دوستان وفادار روزگار
من غمگسار سازم و او غمگسار من در گوشهي غمي که فراموش عالمي است
راه گم کرده و با رويي چو ماه آمدهاي
مگر اي شاهد گمراه به راه آمدهاي راه گم کرده و با رويي چو ماه آمدهاي
گر بپرسيدن اين بخت سياه آمدهاي باري اين موي سپيدم نگر اي چشم سياه
حذر اي آينه در معرض آه آمدهاي کشتهي چاه غمت را نفسي هست...
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اينجا
فداي اشتباهي کرد او را گاهگاه اينجا گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اينجا
فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اينجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما يارب
نيايد فيالمثل آري گرش افتد کلاه اينجا کله...
اي غنچهي خندان چرا خون در دل ما ميکني
خاري به خود ميبندي و ما را ز سر وا ميکني اي غنچهي خندان چرا خون در دل ما ميکني
کاخت نگون باد اي فلک با ما چه بد تا ميکني از تير کجتابي تو آخر کمان شد قامتم
با دوست هم رحمي چو با دشمن مدارا ميکني...
به تيره بختي خود کس نه ديدم و نه شنيدم
ز بخت تيره خدايا چه ديدم و چه کشيدم به تيره بختي خود کس نه ديدم و نه شنيدم
ولي دريغ که در روزگار دوست نديدم براي گفتن با دوست شکوهها به دلم بود
چرا که تير ندامت بدوخت چشم اميدم وگر نگاه اميدي بسوي...