مسیر جاری :
#معرفی ادبا و نویسندگان در راسخون
#معرفی ادبا و نویسندگان در مقالات
#معرفی ادبا و نویسندگان در فیلم و صوت
#معرفی ادبا و نویسندگان پرسش و پاسخ
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاوره
#معرفی ادبا و نویسندگان در خبر
#معرفی ادبا و نویسندگان در سبک زندگی
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاهیر
#معرفی ادبا و نویسندگان در احادیث
#معرفی ادبا و نویسندگان در ویژه نامه
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان
ای معشوق! زمانی که بر بستر بیمار عاشق و رنجوری حاضر شدی، فاتحه ای برای شفای حال او بخوان و لب باز کن و سخنان محبت آمیزی بگو که لب سرخ و زیبای تو مرده را زنده می کند و جان تازه به او می بخشد.
گر چه ما بندگان پادشهیم
هر چند ما بندگان و مطیعان پادشاه این ملک و سرزمین هستیم، ولی در سرزمین صبح و به هنگام راز و نیاز سحرگاهی پادشاهیم، یعنی توفیق عبادت و سلامت نفس داریم که دعای ما هم مستجاب می شود.
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
من بارهااین سخن را گفته ام و بار دیگر می گویم که من عاشق و سرگردان، این راه را به اراده و اختیار خود طی نمی کنم؛ من طبق سرنوشت از قبل تعیین شده ی خودم حرکت می کنم.
نقد داستان های کوتاه جلال آل احمد
داستان های کوتاه آل احمد در پنج مجموعه فراهم آمده: دید و بازدید، 1324 از رنجی که می بریم، 1326؛ سه تار، 1327؛ زن زیادی، 1331؛ پنج داستان، 1350 جز مجموعه ی آخرین، آن دیگر کتاب ها از نظر سبک و فن داستان...
زندگانی و آثار جلال آل احمد
جلال آل احمد از نمایندگان دوره ی سوم نثر معاصر پارسی است. دوره ای که از 1320 به بعد آغاز می شود و جهان چوی موی زنگی درهم افتاده. در دوره ی جنگ جهانی دوم، نبرد جهانی که خواه و ناخواه به ایران نیز سرمی کشد...
اهمیت جلال آل احمد
نقد آثار آل احمد کار آسانی نیست. نخست به دلیل گرامی بودن او، که مردانه بود و جانبدار حقیقت؛ دیگر به دلیل جهش های اندیشه ها و شگرد نوشته هایش، که سیلی است خروشان و بی قرار، می غرد و تندرآسا پیش می رود و...
نقد غرب زدگی جلال آل احمد (2)
داوری آل احمد در زمینه ی مسائل تاریخی و فلسفی، داوری آزاد است (یا چنانکه گفته اند شتاب زده) و این است که در جمع بندی مسائل گاه اشتباه های عمده می کند. یکی از خطاها مسئله هجوم مغول به ایران است. آل احمد...
نقد غرب زدگی جلال آل احمد (1)
« غرب زدگی می گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوش نیست بگویم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟ از درون پوسته ی سالم برجاست. امّا...
سرم خوش است و به بانگ بلند می گویم
من سرمست و شاد و با نشاطم و با آوازی بلند و صریح و روشن می گویم که من بوی خوش زندگی را از ساغر شراب می جویم؛ در واقع پیاله ی شراب است که مرا شاد و زنده نگه می دارد.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
ما رندان آزاده و وارسته هیچ گاه از کسی بدگویی نمی کنیم و به ناحق کردن حقوق دیگران تمایلی نداریم. ما دیگران و مخالفان خود را به سیاهکاری و گناهکاری و خود را به داشتن لباس رسمی صوفیه -که خرقه ی کبود است...