مسیر جاری :
واژهی ذکر در قرآن
راغب میگوید: گاهی ذکر گفته میشود و مراد از آن، حالتی برای نفس است که به واسطهی آن برای آدمی ممکن میگردد تا آنچه از معرفت به دست آورده حفظ کند؛ و مثل حفظ است امّا به اعتبار کسب کردن آن حفظ گفته میشود...
واژهی دعا در قرآن
در عدة الداعی از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «در نیازهایتان به سوی خداوند زاری کنید و در حوادث به او پناه برید و نزد او تضرع کنید و او را بخوانید؛ چون دعا مغز عبادت است... .»
واژهی خلیفه در قرآن
خلیفه بر وزن فعیل و تاء برای مبالغه است؛ و نامی است که برای مفرد، جمع، مذکر و مؤنث به کار میرود و جمع آن- آن گونه که در قرآن آمده است- خلاف میباشد: ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ....
واژهی خوف در قرآن
راغب میگوید: «خوف انتظار امر ناپسندی از نشانهای مشکوک یا معلوم است؛ چنان که امید و طمع انتظار امری پسندیده از نشانهای مشکوک یا معلوم است. خواف ضد امنیت است و در امور دنیور دنیوی و اخروی هر دو به کار...
واژهی خلود در قرآن
مسأله خلوه امری است مسلم که شک بردار نیست. چیزهایی هستند که زمان اندکی ماندگارند؛ مثل: گرسنگی، سیری، خواب، بیداری، آسایش و رنج و یا متاع دنیا که محکوم به زوال است. و چیزهایی هستند که ماندگارند و زوال ناپذیر؛...
واژهی حیات در قرآن
ابوحیان توحیدی در رسالهای به نام رسالهی الحیاة به سبکی زیبا و روان، مفصل در باب حیات سخن گفته است. به بیان اقسام آن پرداخته و به شرح و تعریف هر قسم اشاه نموده است. این رساله در بیان روشن، معنای حیات...
واژهی حیا در قرآن
تقریباً در این مورد میان راغب و شریف جرجانی در تعریف حیا اختلافی وجود ندارد. راغب در مفردات میگوید: «حیا گرفتگی نفس از زشتیها و ترک آن به این خاطر است.» یعنی ترک نفس از زشتیها و دور کردن نفس از آن که...
واژهی حکمت در قرآن
حکمت در لغت؛ یعنی منصرف شدن و منع کردن به قصد اصلاح و افسار را «حکمة الدابه» (حکمت چهارپا) نامیدهاند؛ چون مانع سرکشی وی میشود و حیوان را رام و مطیع در دست سوار میگرداند. راغب میگوید: «حکمت الدابة؛...
واژهی حسد در قرآن
کمتر کسی است که حسد را نشناسد؛ چون تقریباً هیچ انسانی خالی از آن نیست و گویی یکی از عناصر غریزی در وجود بشری است؛ ولی در حیوانات طبیعت نخستین آنهاست و زندگیشان بر آن قائم است. گیاه شناسان معتقدند که حسادت...
واژهی حزن در قرآن
حُزن و حَزَن ضد سرور است و حَزنه به لهجهی قریش است و أحزَنه به لهجهی تمیم؛ ولی به هر دو شکل تلفظ شده است. راغب میگوید: حُزن و حَزن سختی و ناهمواری زمین را گویند؛ و ناهمواری نفس چون غم در آن راه مییابد...