مهتاب گونه‌ات
وقتی از دیوار بلند شب بالا می آید عشق بسان عطر بی قرار «شب بو ها» همه جا را فرا می گیرد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مویه
تا از تن تبدار زمین روح خدا رفت بالندگی از همت عنقایی ما رفت آن ابر که گل هم قدم بارش او بود
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مردی شبیه نور ...
از صبحگاه حادثه تا اوج بی کران مردی شکست در خود و پر زد در آسمان مردی شبیه نور ...نه! مردی شبیه خویش
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مردی
هرگز عشق نورزیدم که جامۀ مندرس عشق بر اندامم تنگی می کرد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مرید نگاه
به آن چشم بیدار در خون نشسته مرید نگاه توأم چشم بسته نصیب من از دست بیابان چشمت
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
موسی عمران
شعله‌ور ای دل بسوزی در لهیب آتشی داغ بر داغت بیفزاید غم غربت نشینی کو سر انگشت غریب نی نوازی تا ببارد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
گَردی ز کوی دوست
برخیز تا به شهر شهیدان سفر کنیم از این سراب شهرت و شهوت حذر کنیم از باغ عشق دسته‏گلی ارمغان بریم
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مثل آیینه
مثل شکفتن حضور تو «قدقامت» نخل بود با قیامی سبز ای ظهور خونین سرخی را در ریشه ات کاشتند و سبز روییدی
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مثل باران
در نسیمی با سحر خندید و رفت آنکه دیشب غفلتم را دید و رفت مثل رؤیا با خیال نور و موج
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مثل تمام عاشقانت
بغضی گره خورده است آقا در صدایم با گریه‏ها حرف دلم را می‏سرایم چشم و چراغ جامعه نسل شهید است
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
مثل تمام عاشقانت
همیشه بر دل من از تو داغ می‏ماند و باز خانه‏ی دل بی‏چراغ می‏ماند همیشه سینه‏ی من کوچه کوچه تنهایی است
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
محکم و سبز
آن شب تلخ و مه‌‏آلوده که یادش بر باد همه جا دهشت و تاریکی بود ... و غم برگ درختان سپیدار بلند ... داشت می‏رفت از یاد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
غروب هستی
عطر پونه، بوی ریحانهای تُرد در هوای شرجی دم کرده، مُرد در غروب هستی دور از بهار
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
غرور نازک گندم
غرور نازک گندم به داس تا تن داد به روی حوصلۀ سرد سنگها، افتاد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
فراق تو
بر دل من چو می نهی داغ فراق خود چه غم هر چه نهی بنه که من سر با رضات می نهم
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
قطره قطره
به موج سیل خیالت چنان خراب شدم برای عبرت آیندگان کتاب شدم دلم گرفته از این تن سیاه و بسته و سرد
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
قندیل دعا
این دل امشب آتشی انگیخته ست شوق را با سرکشی آمیخته ست چشم بیدار من امشب ریخته ست
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
کوچه ابری
چشم او منشاء پاکی و صفا، زیبایی‏ست من ندانم غم جانسوز نگاهش از چیست به سرشستند دلش را ز گِل عشق و امید
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
طرح لبخند
پیشانیت خاک را تبرّک می‏بخشید چشمهایت دریچه‏ای سَمت
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396
طغیان
برگشته ام از تردید، در پوست نمی گنجم در هر چه به غیر از او، بی اوست نمی گنجم
سه‌شنبه، 15 فروردين 1396