رسانه‌ها مدعيان را رسوا کنند

آيت الله خزعلي از ياران معمار انقلاب و مبارزان قديمي نهضت اسلامي مردم ايران است. وي سال‌ها در کسوت يکي از فقها در شوراي نگهبان قانون اساسي حضور داشت و در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبري
سه‌شنبه، 7 شهريور 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
رسانه‌ها مدعيان را رسوا کنند
رسانه‌ها مدعيان را رسوا کنند



 
گفتگو با آيت الله خزعلي
با آيت الله خزعلي درباره خرافات و مدعيان دروغين:
آيت الله خزعلي از ياران معمار انقلاب و مبارزان قديمي نهضت اسلامي مردم ايران است. وي سال‌ها در کسوت يکي از فقها در شوراي نگهبان قانون اساسي حضور داشت و در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبري است. يکي از دغدغه‌هاى مهم او، مديريت مجموعه بين المللي غدير است،
جام جم در مورد مواجهه ائمه اطهار با پديده خرافه و وظيفه علما، مسئولان و مردم در برخورد با مدعيان دروغين باب گفتگويي را با ايشان باز کرده است.
آنچه در ذيل مي‌آيد مشروح اين مصاحبه است.
براي شروع بحث به عنوان مقدمه تعريفي از خرافات ارائه دهيد تا در ادامه اين گفتگو پرسش‌هاي بعدي را با شما در ميان بگذاريم.
بسم الله الرحمن الرحيم. به نظر من بهتر است که قبل از پرداختن به خرافه، دلايل گرايش به خرافه را تشريح کنيم. خدا در فطرت انسان، کمال بي نهايت را قرار داده است. در روايات ما آمده که دو گرسنه‌اند که سير نمي شوند. يکي گرسنه علم و ديگري گرسنه دنيا. اين دو دسته براي رسيدن به مطلوب خود کوشش‌هاي زيادي را انجام مي‌دهند. ميل و تلاش بي نهايتي که در جان انسان هست براي دستيابي به بهشت است. بهشت هم تنها حور، قصور، جوي آب و نعمتهاي فراوان نيست و گرچه همه اينها لذت دارد اما غايت بهشت اين نيست. ساکنان بهشت از کمال الهي بهره مي‌برند و خداوند بر آنها تجلي مي‌کند. لذا از اين موهبت سير نمي شوند. اگر لذتهاي مادي در بهشت بود بعد از گذشت سالهاي طولاني سرانجام ملال مي‌آورد. ولي مرتب جلال و عظمت الهي بر آنها نازل مي‌شود. ميل به کمال در وجود همه انسانها است و اگر فردي با شخص صاحب کمالي پيوند برقرار کند مي‌تواند به مکاني رفيع دست يابد. در گذشته و حال مردان صاحب کمال کم نبودند. به عنوان نمونه از مرحوم آيت الله قاضي بزرگ و در حال حاضر از حضرت آيت الله بهجت در اين خصوص مي‌توان ياد کرد. مردم هم دلداده اين بزرگان مي‌شوند. نمونه ديگر اينکه شما مي‌بينيد يک نفر که در وادي معرفت کار کرده از خمين حرکت مي‌کند. مدتي بعد، دنيا مسحور اقدامات او مي‌شود. امام مردانه حرکت کرد و ريشه فساد را زد. جلوه‌هايي که از مردان بزرگ تجلي پيدا مي‌کند البته کساني را به اين گمان وامي دارد که خود نيز مي‌توانند ادعايي در اين باره بکنند. پس بنابراين از اينجا مرز ميان مدعيان راستين و دروغين مشخص مي‌شود. مدعيان دروغين تعدادشان کم نيست و شايد بتوان گفت که 90 درصد ادعاهايي که در اين زمينه مي‌شود دروغ است. اين کمال در انسان است و اگر اين کمال دست اهلش باشد و آن را درست صيقلي بدهد، مي‌تواند به جايي برسد که در عالم و آدم تصرف کند. سر آن هم در «انالله و انا اليه راجعون» است. يعني ما براي خدا هستيم. از اين کلام بالاتر وجود ندارد. برخي از انسانها براي اين جمله از همه چيزشان گذاشتند. اوليا، امام حسين و ساير ائمه اين کار را کردند. تمام زندگي خود را در طبق اخلاص گذاشتند و تقديم محبوب کردند. اگر انسان در مسير درست حرکت کند، حتي در پايين ترين رتبه اجتماعي هم باشد به چنين جايگاهي دست پيدا خواهد کرد. طبعاً اين مسئله يک شعفي را ايجاد مي‌کند و بنابراين بعضي‌ها سعي مي‌کنند که به دروغ عنوان کنند که از چنين توانمندي‌هايي برخوردارند. نياتي که در پشت چنين اقداماتي وجود دارد ناشي از عوام فريبي، شهوت و مال اندوزي است.
مقدمه ديگر اينکه دشمن با يورش نظامي نتوانست سرنوشت انقلاب ما را دگرگون کند. جنگ هشت ساله که باعث ايستادگي نيروهاي کم تعداد نظامي ما در مقابل ابرقدرتها شد، نتيجه‌اي جز پيروزي ما و شکست دشمن نداشت و از نظر اقتصادي هم خواستند براي ضربه زدن اقدام کنند که خودشان دچار بحران شدند. بنابراين مخالفان نظام اسلامي سعي دارند که از طريق تبليغاتي رواني اهداف خود را پيش ببرند. نکته‌اي که من به عنوان تذکر به مردم عزيز ايران مي‌خواهم اعلام کنم اين است که همانطور که امام در راه پيشبرد اهداف انقلاب جديت به خرج داد به همان اندازه دشمنان ما درصدد ضربه زدن هستند. گاهي وقتها از طريق دين و مذهب وارد مي‌شوند به اين صورت که فردي ادعا مي‌کند که همواره با امام زمان در ارتباط است و با او نمازهاي يوميه خود را مي‌خواند. در صورتي که اين ادعاها دروغ است. نقل مي‌کنند که کسي خدمت امام (رحمة الله عليه) رسيده بود و گفت شخصي مدعي است که با امام زمان ارتباط دارد. امام فرمود به او بگوييد من کتابي داشتم که مفقود شده، اگر مدعي ارتباط با امام زمان هستي، کتاب را برايم پيدا کن. بنابراين براي اينکه نادرستي چنين ادعاهايي ثابت شود بايد افراد پخته‌اي باشند که مچ اين افراد را بگيرند. در حال حاضر شاهد هستيم که گروههاي متعدد مدعي شروع به فعاليت مي‌کنند. بعضي‌ها به دروغ ارتباط با معصومين (عليه السلام) را مطرح مي‌کنند. يکي از همين مدعيان عنوان مي‌کرد که من با امام زمان ارتباط برقرار کردم و به من اعلام کردند که فلان مرجع از دنيا خواهد رفت و خبرگان حق انتخاب رهبر را ندارند بلکه من شخصي را به اين مقام تعيين مي‌کنم. به نظر من چنين اظهار نظرهايي نشان مي‌دهد که دشمن براي نابودي مجلس خبرگان نقشه کشيده تا راه را براي انتخاب هر آدم نادان و بوالهوسي باز کند. اين در حالي است که مجلس خبرگان به عنوان رکن موثر در نظام جمهوري اسلامي، بعد از رحلت امام، فردي شايسته را براي رهبري نظام انتخاب کرده است. کساني که در خبرگان حضور دارند شامل سالخوردگان و مجتهداني است که در کار خود خبره هستند. در روز تعيين رهبر، ما گفتگوهاي بسياري در مورد شورايي بودن رهبري يا انتخاب يک رهبر داشتيم و در نهايت به تصميم گيري در مورد انتخاب حضرت آيت الله خامنه‌اي رسيديم، کاري که دشمن با دستياري مدعيان دروغين انجام مي‌دهد اين است که رابطه ميان علما و مردم را قطع کند.
خرافه مطلبي است که با منطق و قانون روز سازگاري ندارد. رسيدن به کمالات انساني و قدرت‌هاي روحي نياز به تلاش و کوشش فراوان دارد و حتي اگر انسان به چنين توانمندي هم برسد بايد سکوت کند. متاسفانه در مورد مدعيان، اخباري به دستم رسيد که مرا لرزاند. مطابق برخي از خبرها، دختران جواني، فريب چنين دروغگوياني را مي‌خورند و به بهانه رسيدن به کمالات، مورد تجاوز قرار مي‌گيرند. در چنين مواقعي بايد ماموران اطلاعاتي و امنيتي بيدار باشند. به نظر من مجازات آنها تنها زندان نيست بلکه بايد در مجامع عمومي رسوا شوند. رسانه‌ها هم در مورد آنها اطلاع رساني کنند. بنابراين مردم ما بايد در مورد توطئه‌ها هوشياري کامل داشته باشند. ادعاها زياد است اما بايد توجه داشت که کساني که مدعي هستند آيا از آگاهي و دانايي مورد نظر برخوردار هستند. هر چيزي بايد از ميزاني برخوردار باشد و وزن ادعا بايد با منطق و عقل بخواند. آيا من مي‌توانم در مورد مسائل چشم پزشکي با يک دکتر متخصص صحبت کنم؟ چنين چيزي ممکن است؟ پس هر ادعايي را بايد با زن و اعتبارش سنجيد و در مورد درستي و نادرستي آن اظهار نظر کرد. برخي از مردان بزرگ تاريخ مثل آيت الله قاضي بودند که به کمال رسيدند. استاد ما مرحوم علامه طباطبايي نقل مي‌کرد که من وقتي براي تحصيل به نجف رفتم، روزي در خانه به راز و نياز مشغول بودم، از اميرالمومنين خواستم که شرايط بگونه‌اي فراهم شود که وقت من براي درس خواندن در حوزه علميه تلف نشود. در همين حين در خانه را زدند. در را که باز کردم آقاي قاضي را ديدم. علامه طباطبايي شيفته آقاي قاضي مي‌شود و بعدها به عنوان صاحب الميزان مشهور مي‌شود.
نکته ديگر حائز اهميت اين است که دشمن فرصت را براي استفاده غنيمت مي‌شمارد و براي تفرقه ميان امت اسلامي تلاش مي‌کند. اگر دشمن در اهداف خود موفق شود ديگر وحدت در ميان مسلمانان وجود نخواهد داشت. اگر جدايي در بين افراد ايجاد شود ممکن است در مواقع ضروري، نسبت به مسائل بي تفاوت باشند و گويند که کار حفظ نظام با روحانيون است و اين موضوع به ما ربطي ندارد. در صورتي که وحدت ملت ما باعث پيروزي انقلاب اسلامي شد.
مرحوم آقاي مطهري وقتي که از ملاقات با امام در پاريس مراجعت مي‌کرد مي‌گفت من در امام چهار چيز ديدم، ايمان به هدف با اين جمله که من شاه را بيرون مي‌کنم، ايمان به راه با اين عبارت که مرگ بر شاه گفتن باعث تضعيف سلطنت مي‌شود. ايمان به ملت، با اين استدلال که از فداکاري ملت اطلاع داشت. مردم با اين اعتقاد و ايمان گوش به فرمان امام خميني دادند و ضمن براندازي سلطنت و استقرار نظام جمهوري اسلامي، هشت سال در مقابل تهاجم ارتش‌هاي بيگانه ايستادگي کردند. مخالفان انقلاب که چنين تجربه‌اي از مقاومت ما دارند در تازه ترين ارزيابي خود به اين نتيجه رسيدند که ممکن است از راه اعتقاد به خرافه، بنيان ايستادگي و مقاومت ملت را با سستي مواجه سازند. به همين خاطر از راه مدعيان دروغين ارتباط با امام زمان سعي مي‌کنند. در ايمان مردم نفوذ کنند. من اميدوارم که رسانه‌هاي گروهي به صورت مستند و مستدل به آشکار ساختن چهره واقعي دروغگويان بپردازند و از دولت و مجلس در مورد چگونگي برخورد با اين افراد سئوال کنند. براي اينکه کسي مدير شود، هزاران نفر از جوانان ما در جبهه‌ها جان دادند. در چنين وضعيتي آيا مدير ما نبايد در مقابل دروغگويان که حتي در برخي از مواقع، اقدام به سوء استفاده جنسي از نواميس مردم مي‌کنند حساسي باشند؟ بسياري از مردم فريب ادعاهاي دروغگويان را مي‌خورند. البته بايد در نظر داشت که پختگان جامعه گول چنين ظواهري را نمي خورند اما در عين حال مدعيان دروغين در ميان مردم عوامل نفوذي دارند.
در طول تاريخ، بسياري از عالمان ديني بودند که با تهذيب نفس به توانمندي‌هاي روحي دست پيدا کردند که رازدار بودند و چنين مسائلي را با عموم در ميان نگذاشتند و احوالات آنها و داشتن چنين توانايي در روزگار حياتشان براي مردم آشکار نشد و بعد از فوتشان اخباري در اين خصوص منتشر شد. از سوي ديگر، مدعيان دروغين در عين حالي که ادعاهاي کذب دارند اما با بهره گيري از شيوه‌هاي تبليغي و رسانه‌اي اقدام به انتشار افکار و عقايد خود مي‌کنند. به نظر شما آيا نبايد متوليان امور ديني و فرهنگي کشور با اطلاع رساني درست در اين خصوص ضمن تبيين مفاهيم عرفان درست ديني، به مردم اين قوه تشخيص را بدهند که سره را از ناسره بشناسند؟
نکته اول اينکه ما را به عالمان بيدار سپردند تا مردم احکام ديني شان را از آنان بگيرند. عالمان ديني نگهدار دين هستند مانند ميرزاي شيرازي که در مقابل ناصرالدين شاه ايستاد و فرمان او را ملغي اعلام کرد. اگر مراجعه مردم به يک مجتهد و مرجع زنده مستمر باشد بسياري از امور جامعه براساس مباني و احکام اسلامي خواهد بود. در چنين وضعيتي، مردم سخن و روش مدعي را با کلام مجتهد و مرجع تقليد ارزيابي مي‌کنند و در صورت مشاهده تضاد، سخن عالم دين را مي‌پذيرند. کلام امام زمان (ع) اين است که عامه در زمان غيبت من از فقهايي که حافظ دين و مقاوم در مقابل خواهش‌هاي نفساني هستند، تقليد کنند. اما در دوران مبارزه با رژيم شاه چنين تجربه‌اي را داشتيم. فرمان و حکم امام بود که مردم بي اعتنا به حکومت نظامي به خيابان ريختند. البته منظور من مراجعه مردم به هر عالمي نيست. در حال حاضر شخص است که تحصيلات حوزوي کاملي ندارد اما ادعاي مرجعيت دارد و اين در حالي است که در يکي از نشريات، مباني فقهي احکام او مورد نقد قرار مي‌گيرد. بنابراين منظور من هر مرجعي نيست. در مورد مرجعيت بايد دو نفر عادل شهادتي بدهند. اگر از من در مورد آيات عظام بهجت و وحيد خراساني بپرسند يقيناً آنها را تاييد مي‌کنم، مرجعي بايد معرفي شود که وقتي حکم براي جهاد و ايستادگي داد جامعه از او تبعيت کند. در صورتي که مراجع بيدار در صحنه حضور داشته باشند مردم مي‌توانند مواضع مدعيان دروغين را براي آنان بازگو و از آنان نظر بخواهند و وقتي مرجع حکم به دروغگويي و کذب ادعاهاي چنين افرادي داد، مردم تکليفشان را در مورد پذيرفتن و نپذيرفتن افکار و عقايد مدعيان دروغين خواهند دانست.
نکته ديگر اينکه دروغگويان بايد رسوا شوند. ممکن است بسياري از مردم دسترسي مستقيم به مراجع نداشته باشند و مدعيان دروغين نيز با ترفندهايي به اهداف خود در جلب مردم رسيده باشند. اين وظيفه رسانه‌ها است که اطلاع رساني درستي در اين زمينه به مردم ارائه دهند، با افراد مطلع در اين خصوص صحبت کنند، از مدعيان نشانه بخواهند و در صورت ناتواني از ارائه دليل، ضعف آنان را در رسانه‌ها مطرح کنند. رسوا کردن چنين افرادي در اين موضوع واجب است. فتنه انگيزان منافق هستند. در سوره بقره 5 آيه در مورد مومنين، 2 آيه درباره کفار و 13 آيه در مورد منافقين است. در سوره نساء جايگاه منافقين در اسفل السافلين ذکر شده است. چون بالاخره کافر نشانه‌هايي دارد که براي مردم پنهان نيست اما منافق از هر راهي براي جا باز کردن در دل مومنان و مسلمانان استفاده مي‌کند. به عنوان نمونه کسي که باعث انفجار دفتر حزب جمهوري شد چنان نقشي را بازي کرد که مورد اعتماد شهيد بهشتي قرار گرفت. حتي پدر او نشانه‌هاي الحاد فرزندش را براي ايشان تشريح کرد اما شهيد بهشتي نپذيرفت. چون خوشنمايي‌هاي او باعث اشتباه مرحوم آقاي بهشتي شد. بنابراين عالمان معنوي بايد به مردم آگاهي‌هاي لازم را براي شناسايي دروغگويان بدهند و کار رسانه‌ها هم نشر اين افکار و عقايد براي رسوايي مدعيان دروغين باشد.
کساني با حضرت حجت (عليه السلام) ارتباط داشتند و آن را مخفي مي‌کردند اما مردم در مواجهه با کساني که مي‌گويند ما با امام ارتباط داريم و حتي نمازهاي يوميه را پشت سر ايشان مي‌خوانيم چه بايد بکنند؟
مردم از آنان دليل بخواهند. مثل مرحوم امام که نشاني کتاب گمشده‌اش را از فرد مدعي پرسيد.
در روايات آمده است که اگر کسي مدعي ارتباط با امام زمان شد، او را رد کنيد. البته کساني بودند که به زيارت امام زمان نائل شدند اما 95 درصد کساني که مدعي رويتند، دروغگو هستند. با اين حال نمي شود گفت همه مدعيان دروغ مي‌گويند. فرزند امام راحل با ايشان در مورد فردي که ارتباط روحي قوي داشت صحبت کرد. امام براي امتحان آن فرد از طريق فرزندش به او پيام داد که من خوابي ديدم. ماجراي آن خواب چه بود و تعبير آن چيست؟ آن فرد بعد از اطلاع از موقع به فرزند امام گفت: پدرت خوابي ديده که راجع به آن به کسي جز مادرت سخني نگفته است. داستان از اين قرار است که پدرت در خواب مي‌بيند که از دنيا رفته و او را به خاک سپردند. در داخل قبر، سنگي پهلوي او را آزار مي‌داده است. اميرالمومنين در خواب بر بالين او مي‌آيد و سنگ را با نوک پا از زير پهلويش خارج مي‌کند. اما تعبير خواب اين است که آن سنگ، شاه ايران است که از کشور خارج مي‌شود و پدر به ايران برمي گردد و مشهور مي‌شود. امام با شنيدن چنين تعبيري با احترام از جاي خود برمي خيزد. آن مرد بعد از مدتي به ايران آمد و دو بار به ملاقات امام رفت و حتي آن اوايل بعد از سکته امام با ايشان ملاقات کرد و گفت که شما از اين بيماري نجات پيدا مي‌کنيد. بنابراين بعضي افراد هستند که در ادعاي خود صادق هستند و ما به مجرد شنيدن ادعا نمي توانيم آنها را تکذيب کنيم. راه چاره اين است که وقتي با ادعايي مواجه شديم از صاحب ادعا دليل بخواهيم تا راستي يا ناراستي سخن او بر ما معلوم شود. مدعيان آگاهانه يا ناآگاهانه اهداف دشمنان انقلاب و اسلام را تعقيب مي‌کنند.
همانطور که گفتيد بسياري از مدعيان دروغگو هستند اما کساني را هم مي‌شناسيم که با انجام برخي رياضت‌ها به يک قدرت روحي رسيدند. بالاخره آن مرتاض هندي که در انظار عمومي اعمال خارق العاده انجام مي‌دهد از توانمندي‌هايي برخوردار است. در داخل کشور هم ممکن است کساني مراقبه‌هاي بسياري را انجام دهند و چنين استعدادي را پيدا کنند. با اين وصف سئوال اين است که آيا قدرت انجام کارهاي خارق العاده، دليلي بر حقانيت مدعيان است ؟
آن چه بديهي است ما مخلوق هستيم و خالقي داريم که ما را آفريده است. برخي از مدعياني که با رياضت به چنين توانايي دست پيدا مي‌کنند اصل وجود خدا را منکر مي‌شوند. در صورتي که مي‌دانيم هر معلولي، علتي دارد و اين دنيا با عظمت بدون خالق نيست. بنابراين شرط اول ادعاي درست اين است که ضمن موحد بودن مردم را به خدا سوق بدهد نه به خود. سلوک و منش رفتاري حضرات معصومين اين بود که مردم را به سمت خدا هدايت مي‌کردند. آنها يک دم استقلال نداشتند و همواره سعي مي‌کردند بهترين بنده خداوند باشند. بنابراين بايد در احوال مدعيان تفحص کرد و ديد که آيا آنان با خالق مرتبط هستند يا آنکه افرادي خودپرست هستند و تنها مردم را به خود دعوت مي‌کنند. جنبه‌هاي قدرت روحي برخي از عالمان ديني ما تا زمان حيات، براي بسياري ناشناخته بود و آنان تا زماني که زنده بودند مردم را به خدا دعوت و از خودپرستي دوري مي‌کردند. بنابراين در مواجهه با چنين افرادي که قادر به انجام کارهاي خارق العاده هستند اولين سئوالمان بايد اين باشد که آيا قائل به وجود خالق هستند يا خير؟ اگر به اين سئوال پاسخ منفي دادند بايد بدانيم که از اساس، ادعاي آنان باطل است. هر چند که ممکن است در اثر رياضت، توانمندي‌هايي را هم پيدا کرده باشند.
در طول تاريخ مدعيان زيادي ظهور کردند و حتي در زمان حضرات ائمه معصومين نيز چنين افرادي بودند. نوع برخورد و مواجهه پيامبر گرامي اسلام و ائمه اطهار با چنين اشخاصي چگونه بوده است؟
در شرايطي که هنوز اسلام قدرت پيدا نکرده بود، دستور اين بود که پيامبر و ائمه از کنار چنين ادعاهايي بگذرند و سعي کنند که محيط را آرام نگه دارند چون ممکن است در چنين شرايطي که حکومت اسلامي مستقر نيست، مدعيان در جهت نابودي اسلام بکوشند. اما وقتي اسلام قدرت پيدا کرد به پيامبر فرمان رسيد که آنها را از بين ببرند. بحث و گفتگو در شرايطي که جهان اسلام در موقعيت سخت و دشواري قرار دارد، مي‌تواند جلوي بسياري از فتنه‌ها را بگيرد. اما با اهل سنت در بسياري از موارد اختلاف نظر داريم اما براي اينکه به وحدت برسيم بايد از طريق گفتگو و بدون اينکه دشنام و ناسزايي به هم بدهيم نقاط افتراق و اختلافمان را بررسي کنيم. البته مدعياني که در حال حاضر در ايران وجود دارند، عوامل آمريکا هستند و بايد به صورت مستقيم و غيرمستقيم آنان را رسوا کرد.
به نظر شما وظيفه علماي ديني، کارگزاران حکومتي و عامه مردم در برخورد با مدعيان دروغين و خرافات مذهبي چيست؟
وظيفه علماي ديني، جنگ با خرافات است. شيوه‌هاي مختلفي را براي اعلام جنگ با خرافه مي‌توان در پيش گرفت. انتشار کتاب، سخنراني‌هاي مذهبي، بهره گيري از رسانه و ... مي‌تواند باعث شناساندن مدعيان دروغين و خرافات مذهبي به مردم باشد. آقاي مطهري از اين شيوه استفاده مي‌کرد. اين البته يک شجاعتي را لازم دارد و ممکن است که به شخص گوينده حامله شود و او مورد انتقاد قرار گيرد. کارگزاران حکومتي نيز بايد در اين زمينه با علما ارتباط داشته باشند و وقتي که بطلان خرافه و ادعا براي آنان ثابت شد از نشر آن در مجموعه‌هاي زير دست جلوگيري کنند. نمونه‌هايي از خرافه را در قمه زني مي‌توان پيدا کرد. در شب 21 ماه مبارک رمضان اخباري در مورد قمه زني منتشر شد. آنها نمي دانند که دشمن از اين قضيه سوء استفاده مي‌کند.
البته برخي از کساني که اقدام به چنين کاري مي‌کنند از برخي از علما استفتائاتي مبني بر تاييد گرفتند.
چنين فتواهايي سالياني پيش صادر شده و الان وضعيت فرق کرده و بايد استفتاء جديدي از علما در اين خصوص صورت بگيرد. الان اين مسائل مورد بهره برداري مخالفان اسلام قرار گرفته است. اين مسئله از چنان اهميتي برخوردار است که از آيت الله بروجردي سئوالي مبني بر سجده کردن بر مهرهايي که بر روي آن عبارت تربت کربلا نوشته بود کردند که ايشان گفتند چنين عبارتي را از مهر پاک و آنوقت با ان نماز بخوانيد. مسلم بود که شيعيان قصد بدي از اين موضوع ندارند اما برخي مي‌گفتند که شيعيان بر حسين (عليه السلام) سجده مي‌کنند. در تلويزيون ديدم که روز عاشورا براي پسر7 ساله قمه زدند. يکي از اهل تسنن گفته بود که‌اي برادر شيعي عقلت کجاست؟ اين مسئله ذهنيت سنيان را در مورد تشيع مخدوش مي‌کند و نبايد کاري کرد که وجه شيعه در نظر ساير مسلمانان تخريب شود. وقتي که رهبراني چون امام و آيت الله خامنه‌اي به عنوان رئيس مسلمين حکم به قمه نزدن مي‌کنند چرا بايد با اين موضوع مخالفت کرد؟ مرحوم آيت الله گلپايگاني در پيامي به آقاي خامنه‌اي گفتند که اگر من چيزي را تشخيص بدهم که ناروا است تذکر مي‌دهم. اگر اصلاح شد که چه بهتر اما اگر اصلاح نشد من شما را تضعيف نمي کنم. من تضعيف شما را حرام مي‌دانم. مسلم است که رتبه فقهي او از آقاي خامنه‌اي بالاتر است اما تضعيف ايشان را حرام مي‌داند. بنابراين وظيفه علما گفتن و رسالت رسانه‌ها نقل کردن است.
در برخي از مواقع در حضور علما روضه جعلي خوانده مي‌شود و ممکن است که شنوندگان و حاضرين جلسه طرح چنين مسائل دروغي را به علما نسبت بدهند. در چنين شرايطي چه بايد کرد؟
در همان جلسه لازم نيست تذکر داده شود. بلکه بعد از جلسه مي‌شود از مداحان دعوت کرد و موارد ضعف و خرافات برخي مداحي‌ها را به آنان گوشزد کرد. همان گونه که الان نيز برخي از علما از جمله آيت الله مکارم شيرازي در اين خصوص اشارات صحيح و روشني دارند.
منبع مقاله :
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارش‌هايي از فرقه‌هاي نوپديد و عرفان‌هاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط