چون مني را فلک بيازارد

خردش بي‌خرد نينگارد؟ چون مني را فلک بيازارد گرچه بر من چو ابر غم بارد هر زماني چو ريگ تشنه‌ترم بر دل من چو مار بگمارد چون بيفسايدم چو مار، غمي
چهارشنبه، 31 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چون مني را فلک بيازارد
چون مني را فلک بيازارد
چون مني را فلک بيازارد

شاعر : مسعود سعد سلمان

خردش بي‌خرد نينگارد؟ چون مني را فلک بيازارد
گرچه بر من چو ابر غم بارد هر زماني چو ريگ تشنه‌ترم
بر دل من چو مار بگمارد چون بيفسايدم چو مار، غمي
به دگر محنتيش نسپارد تا تنم خاک محنتي نشود
جان و دل را گلو بيفشارد اندر آن تنگيم که وحشت او
ديده‌ي من به خار مي‌خارد راضيم گرچه هول ديدارش
بر در او گذشت کم يارد کز نهيبش همي قضا و بلا
که دو ديده به دوده انبارد سقف اين سمج من سياه شبي است
اختري سخت خرد پندارد روز هر کس که روزنش بيند
جز يکي را به زير نگذارد گر دو قطره بهم بود باران
به دلم نيک نسبتي دارد چشم ازو نگسلم که در تنگي
خاطرم جز به شعر نگسارد شعر گويم همي و انده دل
هرچه در باغ طبع من کارد اين جهان را به نظم شاخ زند
گر فراوان ترا بيازارد از فلک تنگدل مشو مسعود
گر جهان بر سرت فرود آرد بد مينديش سر چو سرو برآر
که حق تو تمام بگزارد حق نخفته است بنگري روزي


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما