تعریف شادی و سرور چیست؟

در اینجا به تعریف شادی و سرور و عوامل ایجاد کننده آن می پردازیم.
شنبه، 16 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعریف شادی و سرور چیست؟
شادی و سرور از حالت های درونی انسان است که البته نمودهای بیرونی و ظاهری هم دارد. تلاش های زیادی برای ارائه تعریفی دقیق از این حالت توسط روان شناسان و عالمان اخلاق و فیلسوفان صورت گرفته است.[1] بدون آنکه بخواهیم وارد مباحث دقیق لغت شناسانه درباره این واژه و واژگان مرتبط با آن در زبان فارسی و زبان های دیگر بشویم، به طور اجمال می توان گفت حالت شادی و سرور محصول و معلول نوعی آگاهی است:
آگاهی از تحقق اهداف و آرزوها. این حالت زمانی ایجاد می شود که انسان به یکی از اهداف و آرزوهای خود دست یابد یا اینکه احتمال تحقق آن را بالا بداند. شادی و سرور حالتی روحی است که از حس رضایت مندی و پیروزی به دست می آید. در مقابل، وقتی انسان به هدف خود نمی رسد یا آرزوی خود را برباد رفته می بیند، حالت غم و اندوه بر او چیره می شود. به تعبیر دیگر، حزن و اندوه حالتی است که از حس نارضایتی و شکست به دست می آید.

برخی از محققان خواسته اند میان سه اصطلاح «خوشی»، «نشاط» و «شادکامی» تفاوت قائل شوند. به این صورت که هر کدام از آنان را ناظر به سطحی از شادی دانسته اند.[2] «خوشی» را به معنای شادی هایی دانسته اند که ناظر به سطح جسمی و جنسی هستند. شادی هایی که افراد از خوردن غذا، شنا کردن در آب، راه رفتن در تپه و ماهور، و امثال آن می برند، همگی از این نوع هستند. کسانی که به این سطح از خوشی بسنده می کنند خود را در سطح حیات حیوانی نگه داشته اند. اینان در حقیقت از کارهای فوق العاده و مسؤولیت دار گریزانند و به یک معنا علیرغم آنکه در ظاهر از دوران کودکی فاصله گرفته اند اما عملًا متعلق به دوران کودکی اند و گویا رشدشان در همان دوران طفولیت متوقف شده است. «نشاط» را به شادی های روانی و روحی و شادی های درونی و باطنی مربوط دانسته اند، مثل نشاطی که از احساس مادری یا از احساس پدری به یک مادر یا پدر دست می دهد و یا نشاطی که از موفقیت در انجام یک کار به دست می آید. این سطح از شادی از سطح قبلی پیشرفته تر است، هر چند هنوز تا رسیدن به شادی سطح انسانی فاصله دارد. و «شادکامی» شادی های متعالی است. بالاتر از نشاط است. حالتی است که از دستیابی به اهداف حاصل می شود. کسی که به همه اهداف زندگی اش دست پیدا کند، احساس رضایت خاطر و احساس کمال دارد. شادی چنین فردی خوشی و نشاط گذرا نیست؛ بلکه دائمی است. به همین دلیل، به آن شادکامی گفته می شود.

هر چند این سطح بندی از شادی ها فی الجمله می تواند مورد قبول باشد؛ اما واقعیت این است که این تفاوت های واژگانی صرفاً سلیقه ای و قراردادی است. واژه «شادی» هم برای شادی های کودکانه استفاده می شود هم برای شادی های غریزی و هم برای شادی های متعالی. ارزش گذاری شادی به شیوه، متعلَّق و هدف آن بستگی دارد. نشاط برای عبادت، خدمت به خلق و کارهای خیرخواهانه ارزشمند است؛ اما نشاط در گناه و معصیت و سرخوشی از نافرمانی خدا و شادی از غم مردم و امثال آن مذموم است. قرآن کریم نیز واژه های «سرور» و «فرح» را هم برای سرور و فرح های ممدوح به کار برده است و هم برای سرور و فرح های مذموم. به عنوان نمونه، چند مورد را ذکر می کنیم. در سوره انشقاق درباره بهشتیان و جهنمیان آمده است:

فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتابَهُ بِیمِینِهِ فَسَوْفَ یحاسَبُ حِساباً یسِیراً وَ ینْقَلِبُ إِلی أَهْلِهِ مَسْرُوراً وَ أَمَّا مَنْ أُوتِی کتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ یدْعُوا ثُبُوراً وَ یصْلی سَعِیراً إِنَّهُ کانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُوراً إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یحُورَ؛[3]
اما کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود به زودی به آسانی به حساب او رسیدگی می شود. و خوشحال به سوی خانواده اش باز می گردد. و اما کسی که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، به زودی فریاد می زند وای بر من که هلاک شدم! و در شعله های سوزان آتش می سوزد. چرا که او در میان خانواده اش پیوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود. و گمان می کرد هرگز (به زندگی جهان دیگر) باز نخواهد گشت.

در این آیات می بینیم در یک جا «سرور» در مفهنم مثبت و ممدوح به کار برده شده است و در جایی دیگر در مفهوم منفی و مذموم.

همین مسأله در کاربرد واژه «فرح» نیز مشاهده می شود. به عنوان نمونه، در سوره قصص در داستان قارون چنین می خوانیم:

إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْفَرِحِینَ؛[4]
(به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: «این همه از سر غرور شادی مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد.»

اما در سوره یونس همین واژه به معنای مثبت و ممدوح به کار برده شده است.

قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ؛[5]
بگو: «تنها به فضل خدا و رحمت او باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآوری می کنند، بهتر است.»

شادی ممدوح به شادی ای گفته می شود که منجر به شادکامی شود. توضیح آنکه شادی و لذت عموماً حالت آنی و مقطعی دارند. شادی در صورتی می تواند ارزش پایدارتری داشته باشد که به رضامندی و در نتیجه شادکامی و خوشبختی منجر شود. شادی زمانی ارزشمند است که در خدمت خوشبختی و سعادت انسان باشد. اما لذت ها و شادی هایی که خوشبختی و سعادت و کمال ما را به خطر می اندازند نه تنها ارزشمند نیستند که باید از آنها پرهیز کرد. امام علی (علیه السلام) می فرماید:

کمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِیلا؛[6]
بسا لذت هایی فوری که اندوهی طولانی به ارمغان می آورند.

مرحوم فیض کاشانی می گوید[7] «شادی» هم می تواند از جنود عقل باشد و هم می تواند از جنود جهل به شمار آید. زیرا شادی از لوازم ادراک محبوب و ادراک صفات و آثار او است. و به هر میزان که محبوب شریف تر و والاتر باشد، به همان میزان نیز ادراک او و ادراک صفات و آثارش لذت بخش تر و شادی آورتر و مسرور کننده تر خواهد بود. به همین دلیل کسانی که محبوب شان خداوند متعال و صفات و آثار او باشد، بیشترین شادی و سرور و لذت را در هستی می برند. چنین افرادی از همه هستی لذت می برند. زیرا همه هستی را فروغ روی دوست می دانند. آغاز و پایان همه امور را خدای متعال می دانند. و زبان حال شان چنین است: «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست» به هر حال، شادی برای چنین افرادی از جنود عقل است. اما کسانی که محبوب و معشوق شان دنیا و لذت های گذران دنیوی باشد، شادی آنان از جنود جهل خواهد بود.


پی نوشت ها:
[1] . ر. ک: روانشناسى و اخلاق، هدفیلد، ترجمه على پریور، صص 145- 148.
[2] . همان.
[3] . سوره انشقاق، آیات 7- 14.
[4] . سوره قصص، آیه 76.
[5] . سوره یونس، آیه 58.
[6] . الکافى، ج 2، ص 451.
[7] . الوافى، ملامحسن فیض کاشانى، ج 1، صص 76- 77.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما