ارتباطات جمعی در آمریکا

مسئله عدم مشارکت مدنی در درجه اول ریشه در جریان اصلی برنامه‌های سرگرم کننده عامه پسند تلویزیونی دارد و نه ژورنالیسم تلویزیونی.
دوشنبه، 9 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارتباطات جمعی در آمریکا
ارتباطات جمعی در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی (جدا از نقشی که در تقویت دموکراسی دارند) از سوی مدافعان تز ضعف رسانه‌ها به سبب افزایش دادن انفعال عمومی ، نادیده گرفتن امور مدنی و بی اعتمادی نسبت به دولت مورد انتقاد قرار می گیرند. بر اساس این دیدگاه، کردارهای ژورنالیستی رایج، مانع از مشارکت مدنی (شامل آنچه مردم درباره امور عمومی فرا می گیرند. اینکه آیا آنها به دولت اعتماد می کنند و یا میزان درگیر شدن آنان در فعالیت سیاسیه) می شوند.
 
بسیاری از مفسران دیگر نیز این ادعاها را در طول سالهای متمادی در ایالات متحده آمریکا تکرار کرده اند. از اینرو، نیل پستمن استدلال کرد که شبکه‌های عمده تلویزیونی آمریکا، برنامه‌های سرگرمی - محور، را جایگزین پوشش سیاسی امور ملی و جهانی کرده اند. وی بیان می کند که نتیجه این امر، نمایش بی پایان فیلم‌های سینمایی هالیوود، برناه های ورزش و برنامه‌های مربوط به سلامت، به جای مسائل جدی است که جامعه با آنها روبرو است، نتیجتا آمریکایی ها پیوسته در حال سرگرم کردن خود تا لحظه مرگ هستند. از منظر رودریک هارت اخبار تلویزیون رای دهندگان مدرن را با توهم اطلاعات و مشارکت سیاسی فریب می دهد، در حالی که انفعال و بی تحرکی (نشستن پای تلویزیون برای مدت طولانی را تشویق می کند. دیگران نیز بیان کرده اند که مسئله عدم مشارکت مدنی در درجه اول ریشه در جریان اصلی برنامه‌های سرگرم کننده عامه پسند تلویزیونی دارد و نه ژورنالیسم تلویزیونی. از اینرو، نظریه پردازان نظریه کشت استدلال می کنند که درام های تلویزیونی با تاکیدشان بر جرایم خشونت آمیز، تهدیدات و درگیری های شهری، سبب ایجاد ترس، بیگانگی و بی اعتمادی بین فردی در میان مخاطبان می شوند. براساس نظریه سرمایه اجتماعی رابرت پاتنام، زمان بسیار زیادی که آمریکایی ها صرف تماشای برنامه‌های سرگرم کننده تلویزیونی می کنند، باعث فرسایش بخش قابل توجه ای از مشارکت مدنی در میان نسل جوان در طول دوران پس از جنگ شده است، بطوریکه مردم به طور فزاینده از اشکال سنتی فعالیت اجتماعی و سیاسی در انجمن های داوطلبانه و امور اجتماع دور شده اند.
 
در بسیاری از کشورهای دیگر نیز استدلال های مشابه ای در مورد ضعف رسانه‌ها بیان شده است؛ به عنوان مثال بر اساس گزارش تکان دهنده کمیسیون سه جانبه که در اواسط دهه ۱۹۷۰، با نام بحران دموکراسی منتشر گردید، در بسیاری از جوامع پساصنعتی، رسانه‌های خبری به خاطر تضعیف احترام به اقتدار دولت مورد سرزنش قرار گرفتند. در همین راستا، دو دهه بعد، جی بلوملر «بحران ارتباطات مدنی» که اروپای غربی از آن رنج می برد را شناسایی کرد. بلوملر استدلال می کند در جوامع بسیار پیچیده، حکومت کردن دشوارتر، حمایت مردم مشروط تر و ارتباطات جمعی حیاتی تر شده است. در عین حال، مشکلات ساختاری رسانه‌های خبری سبب کاهش توان روزنامه نگاران برای عملکرد به شیوه ای که ارتباطات مدنی و حوزه عمومی را ارتقاء دهد، شده است. از نظر بلوملر، مسئله اساسی در تضاد بین سیاستمداران و روزنامه نگاران نهفته است.
 
با وجود محبوبیت تز ضعف رسانه‌ها، بسیاری از منتقدان شواهد تجربی مربوط به این تز را مورد سوال قرار داده اند. تفسیر چرخه فضیلت دیدگاه بدیلی در مورد این تحولات فراهم می کند. اگر نظر لیپست و روستو درست باشد، پس گسترش دسترسی به ارتباطات جمعی باید تأثیری مثبت (و نه منفی) بر نگرش‌های اصلی مشارکت مدنی از جمله اعتماد و مدارای اجتماعی، اعتماد به نهادهای سیاسی، دانش و علایق سیاسی و نیز مشارکت در اموری مانند رای دهی، فعالیت سیاسی و سیاست اعتراضی داشته باشد. نتایج پیمایش‌های مقطعی و روش‌های آزمایشی در بسیاری از ملت‌های پساصنعتی از جمله آمریکا موید این ادعاها است. برای مثال نتایج تحقیقات نشان داده است که در بریتانیا خواندن روزنامه و تماشای اخبار تلویزیونی با دانش سیاسی بیشتر و نیز فهم و علاقه به سیاست ارتباط دارد. در آلمان و هلند نیز الگوهای مشابه ای در مورد توجه به رسانه‌های خبری عوامل مرتبط با آن، وجود دارد. تحقیقات نشان داده اند که در ایالات متحده، اعتماد به سیاست و اعتماد رسانه‌های خبری با هم رابطه دارند و هیچ شواهدی دال بر اینکه استفاده از رسانه‌های خبری بدبینی سیاسی را تقویت می کند، وجود ندارد.
 
مقایسه جوامع پساصنعتی مختلف، از جمله ایالات متحده، نشان داد که بر خلاف تز ضعف رسانه‌ها، اگرچه، کل ساعات تماشای تلویزیون با برخی از نشانه‌های بی تفاوتی رابطه دارد، اما استفاده از رسانه‌های خبری و برنامه‌های امور جاری با شاخص های مثبت مشارکت مدنی شامل دانش سیاسی، اعتماد و بسیج رابطه دارد. تحقیقات گسترده سطح فردی در دموکراسی‌های قدیمی قویا نشان می دهند که استفاده از رسانه‌ها همواره با فعالیت سیاسی در ارتباط است. تز «چرخه فضیلت» در تفسیر این رابطه، بیان می کند که علاقه پیشین به امور عمومی معمولا به مردم انگیزه جستجو منابع خبری مانند تفسیرهای سیاسی موجود در روزنامه‌ها، تماشای اخبار شبانگاهی، گشت و گذار در اینترنت برای یافتن وب سایت‌ها و بلاگ‌های سیاسی را می دهد. بر اساس این تز استفاده مداوم از رسانه‌های خبری، به نوبه، منجر به کسب آگاهی بیشتر نسبت به رویدادهای جاری و دانش در مورد امور عمومی شده، که این امر نیز به نوبه، منجر به کاهش موانع شناختی و اطلاعاتی مشارکت سیاسی می گردد. برای مثال در طول انتخابات، افرادی که به مطالعه در مورد مبارزات انتخاباتی می پردازند یا مناظره ها را تماشا می کنند، در مورد نامزدها، احزاب و مسائل مربوطه، اطلاعاتی کسب می کنند که این امر توانایی آنها را برای یک انتخاب آگاهانه تسهیل می کند. بنابراین استفاده از رسانه‌ها و مشارکت مدنی به عنوان فرآیندهای مکمل در درون یک چرخه متقابل در نظر گرفته می شوند.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص272-270، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط