تمام سال منتظر همین هفتهایم. نه فقط من و مریم و مینا و زهرا، بلکه همهی کلاس و مدرسه با حال و هوای بازارچه و دستسازهایش آشنا هستند. از مدّتها قبل برایش برنامهریزی میکنند و دنبال ساخت یک وسیلهی جذاب و مشتری پیداکن هستند. به این فکر میکنند که چطور مشتریها را زیاد کنند و تمام آن چیزی را که ساختهاند بفروشند و حتّی کارشان ادامه پیدا کند. بازارچه برای همهی دانشآموزان مدرسه است. من و مریم، شیرینی درست میکنیم. مینا و زهرا ساندویچهای کوچک میپزند و میآورند. بچّههایی هم هستند که پای کار مادر یا پدرهایشان میایستند و از توانمندیهای آنها یاد میگیرند و به بازارچه میآورند. پدر نرگس دستگاه بُرش دارد و برای نرگس جامدادی و جعبههای قشنگی درست میکند. نرگس به پدرش در طرح ساخت خیلی کمک میکند. معمولاً نرگس هرچیز بیاورد، فروش میرود؛ چون کارهای او توی هیچ بازاری پیدا نمیشود. مینا و زهرا میدانند چطوری خوراکیهایشان را تزیین کنند که هر کس از کنار غرفهیشان رد میشود، دلش حسابی آب شود. روزهای بازارچه بوفهی مدرسه مشتری ندارد. همه یکییکی دستشان ساندویچ مینا و زهرا است. قیمتشان هم خیلی کم است. پول یک کیک و آبمیوه را به راحتی میشود یک ساندویچ خانگی خوشمزه خورد. اندازهی ساندویچها هم به اندازه است؛ نه گرسنه میمانیم، نه اسراف میشود. با لذّت تمامش را میخوریم و طعمش تا زنگ آخر زیر زبانمان است. مشتری من و مریم، بیشتر معلّمها هستند، مخصوصاً زنگ تفریح همان ابتدای زنگ که مادر مدرسه چای میآورد، معلّمها یکییکی به غرفهی ما میآیند و هرکدام، یکی دو تا شیرینی سفارش میدهند. مریم امروز گفت که بچّههای مدرسه هم اگر چای میخوردند، مشتری ما میشدند. من هم چراغی بالای سرم روشن شد: «بیا یک فلاسک و مقداری چای بیاریم، با لیوانهای طرحدار، توی زنگ تفریح چای هم بدهیم. آن هم با قیمت خیلی کم که مشتری شیرینیمان زیاد شود.» شما نمیدانید الآن چقدر سرمان شلوغ است. راستی! شما یک لیوان چای داغ نمیخواهید؟ با شیرینیهای ما روزتان شیرین میشود، خستگیتان درمیرود و تمرکزتان برای درس خواندن زیادتر میشود. به غرفهی ما بیایید.
چرا باید ساخت و تولید کرد؟
1. ساختن و ایدهپردازی برای همه یک انگیزه و شادابی قوی ایجاد میکند. دانشآموزی که میتواند چیزی خلق کند، با انگیزهتر درس میخواند و اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت. همین فکر را در سطح یک کشور تصوّر کنید. کشوری که میتواند خودش نیازهایش را بسازد و تولید کند، استقلال و شادابی بیشتری خواهد داشت.2. کنار ساخت و تولید باید به مسائل مختلفی مثل: بهبود، بهروزرسانی، تبلیغ و بستهبندی و پخش هم فکر کرد؛ بنابراین شغلهای مختلفی ایجاد خواهد شد. خانوادهای که خودشان محصولی تولید میکنند، بهراحتی میتوانند از تمام اعضای خانواده و تواناییهایشان استفاده کنند. فکرش را بکنید، ساخت و تولید یک کشور رونق داشته باشد. دیگر کسی از بیکاری گِله نخواهد کرد.
3. هر خانه، محلّهی خودش را بهتر از محلّههای دیگر میشناسد و اگر قصد فروش محصولی را در آنجا داشته باشد، میداند نیازها چیست و چگونه باید برطرفشان کرد. وقتی کشوری خودش نیازهایش را میشناسد و محصولی براساس آن میسازد، مشتریها راضیتر خواهند بود. اینطور، دیگران سلیقهیشان را بر ما تحمیل نمیکنند و ما آن چیز را که طبق فرهنگمان است مصرف خواهیم کرد.
منبع: مجله باران