وقتی بیمار این نگرانی و همدردی را در اطرافیان خود مشاهده کند، احساس تنهایی و فراموش شدگی نخواهد کرد و در پرتو توجهات دیگران، امید به بهبود پیدا میکند و مایه تسکین او فراهم میآید. هنگامی که بیمار میبیند دیگران و بخصوص پرستاران، درد و بیماری او را درد و بیماری خود میدانند، اطمینان خاطر پیدا میکند که دیگران به او میاندیشند و در انتظار بهبود و سلامت اویند. این اطمینان برای بیمار امیدبخش است و در بهبود او تأثیر بسیار خواهد داشت. در این جا میتوان از همدردیهای حضرت فاطمه سلام الله علیها با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پرستاری از ایشان، الهام گرفت. و نیز میتوان این همدردیها را در سیرت عملی و روش پرستاری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده کرد که فرمودند: «به خاطر بیماری او تا صبح نخوابیدم.»(2)
دعا برای بیمار
دعا و نیایش یکی از مؤثرترین روشهای درمانی بیماران و از مهمترین موجبات تقویت روحیه آنان است. دعا آثار شگفت انگیزی در شفای بیماران دارد و بسیاری از بیماران با دعا و نیایش بهبود یافته اند. دعا بهترین عامل تقویت روح بیمار است، به او امید میبخشد و او را متوجه قدرت لایزال الهی میکند و میان او و خداوند قادر متعال پیوند برقرار میکند. بر اثر این ارتباط معنوی، آرامش و اطمینان شگفتی نصیب بیمار میشود، و اضطراب و نگرانی او از میان میرود.دعای پرستار برای بهبود بیمار، صرف نظر از آثار ارزنده ای که دارد، از اموری است که نشانه علاقه پرستار به بهبود و سلامت بیمار است. پرستار با این شیوه میتواند اعتماد و اطمینان بیمار را به خود جلب کند و او را از حمایتهای خویش بهره مند سازد. پیشوایان دین علیهم السلام در این بازه فرموده اند که هر گاه به دیدار بیماری میروید، برای او دعا کنید و از خداوند شفا و سلامتی او را بخواهید.
امید بخشیدن به بیمار
امید، پدیدهای است فطری که از رحمت بی منتهای خداوند سرچشمه گرفته است. اگر امید نبود، هیچ مادری فرزند شیرخوار خود را شیر نمیداد و هیچ نهالی بر زمین نشانده نمیشد. امید به آدمیتوان حرکت میبخشد و انگیزه کار و فعالیت را در او زنده نگه میدارد.گویند: حضرت عیسی علیه السلام نشسته بود و پیرمردی را که مشغول شخم زدن زمین بود، نگاه میکرد. در دلش گذشت که: خدایا امید از او برگیر. در همان حال، پیرمرد ابزار شخم را کنار انداخت، دست از کار برداشت و روی زمین دراز کشید. حضرت عیسی علیه السلام گفت: خدایا امید را به او بازگردان. در این هنگام پیرمرد برخاست و دوباره مشغول کار و تلاش شد.(3)
چرخ زندگی بر محور امید میگردد و حرکت آدمیبه امید بسته است. همچنین آنچه در فراز و نشیبها به انسان استواری میبخشد، امید است.حضرت على علیه السلام ضرورت امید را چنین بیان میکند: به آنچه امید نداری امیدوارتر باش از آنچه به آن امید بسته ای، که موسی بن عمران (علیه السلام) به سوی کوه طور رفت تا برای خانواده اش مقداری آتش تهیه کند، که خداوند با او سخن گفت و با پیامبری خویش بازگشت؛ و ملکه سبا از دیار خود به سوی سلیمان رفت و نزد سلیمان ماند و اسلام آورد؛ و ساحران فرعون برای کسب عزت و عظمت فرعون حرکت کردند و مؤمن بازگشتند.»(4)
البته امید وقتی ثمر میدهد که به مبدأ قدرت، یعنی خداوند متعال، متصل و وابسته باشد که در روایتی آمده است: فقط به خدای سبحان امید بورزید که میفرماید: قسم به عزت و جلالم، همانا امید هر کس را که به غیر من امید ببندد به یأس مبدل خواهم ساخت.»(5)
یکی از عواملی که به بیمار توان میبخشد او را از افسردگی، ترس و اضطراب رها میسازد، امیدوار ساختن او به زندگی است. اگر نا امیدی بر بیمار چیره شود، او را میشکند و به ضعف میکشاند. در عوض، روح امید به او نیرو میدهد، او را بانشاط میسازد و به بهبود أو سرعت میبخشد. از این رو، بر اطرافیان بیمار است که او را به زندگی و بازیافتن سلامتی امیدوار سازند. بنگرید که پیامبر گرامیاسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) درباره روحیه دادن به بیمار و امیدوار ساختن او به زندگی چه فرموده اند: هر گاه بر بیمار وارد شدید، او را به سلامت و طول عمر امیدوار سازید، گرچه این امیدوار ساختن در قضا و قدر مؤثر نیست، ولی بیمار را دلخوش میسازد و باعث آرامش و تسکین او میگردد.(6)
علامه مجلسی در بیان این حدیث چنین میگوید: «مراد این است که بیمار را به بهبود امیدوار سازید؛ مثلا به او بگویید: مشکلی نیست، بیماری تو بزودی برطرف خواهد شد.» امام خمینی (قدس سره) در همین باره، خطاب به پزشکان و پرستاران چنین فرموده اند: «... چیزی که بسیار اهمیت دارد برای پزشکان و پرستاران و آنهائی که تماس با مریضها و بیمارها و مجروحها دارند این است که روح عطوفت در آنها باشد. یکی از اموری که کمک میکند به خوب شدن مریضها و اعادۂ صحت برای آنها، این است که پزشک آنها، پرستار آنها، به آنها تقویت روانی بدهد. اگر انسان اعتقادش شد که خوب میشود از این مرض، این کمک میکند به اعادۂ صحت و اگر نظرش اینطور شد که در این مرض دیگر خوب نمیشود، این او را رو به هلاکت زودتر میبرد. و این به عهده پزشکان است و پرستارهاست، چه پرستارها از خانمها و برای خانمها باشند و چه از آقایان و برای آقایان باشند، این نکته را باید در نظر داشته باشند که عطوفت به آنها و امید دادن به آنها و وعده سلامت به اذن الله برای آنها، کمک میکند به صحت آنها، کمک شماست برای کارهایی که انجام میدهید. هر چه خوب رفتار کنید با آنها برای شما پیش خدای تبارک و تعالی آجر است. فرضا یک مریضی به نظر شما حتما از این مرض نجات پیدا نمیکند، لکن اولا اینکه دست غیب هم در کار هست که آن ماورای نظر امثال ماست و شما هم مأیوس نباشید و ثانیا اینکه چه بهتر که یک مریضی که از این دنیا میخواهد برود با دل خوش از (پیش) شما برود، با امید باشد. اینطور نباشد که به او گفته بشود تو خوب نمیشوی، همین در زود مردن او و در طولانی شدن مرض او کمک میکند و با دل افسرده از این دنیا میرود، لکن اگر به او امید دادید، محبت کردید، نوازش کردید، خدمت صادقانه کردید، با روی خوش خدمت کردید به این مریضها که افسرده اند اکثرأ، اگر اینطور باشد، بر فرض اینکه از این دنیا هم برود با یک روح امیدوار و شیرین از این دنیا میرود، و این برای شما ارزشمند است.»(7)
پینوشتها:
1۔ بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۲۷۴.
2- به صفحه ۳۲ همین کتاب مراجعه شود.
3- بحارالأنوار، ج ۱۴، ص ۳۲۹.
4- میزان الحکمه، ج ۴، ص ۶۵
5- همان، ج ۱، ص ۱۴۶.
6- بحارالأنوار، ج ۸۱، ص ۲۲۵
7- صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۷۲
منبع: نگرش اسلامی به: فرهنگ پرستاری، اکبر اسدی، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، قم، چاپ دوم، 1375