اگر خورشيد خواهي سايه بگذار

اگر خورشيد خواهي سايه بگذار شاعر : عطار چو مادر هست شير دايه بگذار اگر خورشيد خواهي سايه بگذار ز پس در تک زدن چون سايه بگذار چو با خورشيد هم‌تک مي‌توان شد بده جان و حق همسايه بگذار چو همسايه است با جان تو جانان زيانت سود کن سرمايه بگذار تو را سرمايه‌ي هستي بلايي است نه‌اي آخر چو زن پيرايه بگذار چو مردان جوشن و شمشير برگير خيال علم طشت و خايه بگذار فلک طشت است و اختر خايه در طشت تو برتر رو فروتر پايه بگذار فروتر پايه‌ي تو عرش اعلاست...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اگر خورشيد خواهي سايه بگذار
اگر خورشيد خواهي سايه بگذار
اگر خورشيد خواهي سايه بگذار

شاعر : عطار

چو مادر هست شير دايه بگذاراگر خورشيد خواهي سايه بگذار
ز پس در تک زدن چون سايه بگذارچو با خورشيد هم‌تک مي‌توان شد
بده جان و حق همسايه بگذارچو همسايه است با جان تو جانان
زيانت سود کن سرمايه بگذارتو را سرمايه‌ي هستي بلايي است
نه‌اي آخر چو زن پيرايه بگذارچو مردان جوشن و شمشير برگير
خيال علم طشت و خايه بگذارفلک طشت است و اختر خايه در طشت
تو برتر رو فروتر پايه بگذارفروتر پايه‌ي تو عرش اعلاست
تو هم مردي شو و اين مايه بگذارفريد از مايه‌ي هستي جدا شد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط