تا روي تو قبلهي نظر کردم شاعر : عطار از کوي تو کعبهي دگر کردم تا روي تو قبلهي نظر کردم صد گونه سجود معتبر کردم تا روي به کعبهي تو آوردم هر لحظه طواف بيشتر کردم سرگشته شدم که گرد آن کعبه در دفتر عشق تو نظر کردم روزي نه به اختيار ميرفتم تا جمله به يک نفس زبر کردم گويي که هزار سال ميخواندم جان دادم و از جهان گذر کردم چون جان و جهان خود تو را ديدم سوراخ به جان خويش در کردم زآن روز که پردهي تو جان ديدم جان پيش تو بر ميان کمر...