گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي

گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي شاعر : عطار صد توبه در زماني بر هم شکست باشي گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي گر هوشيار عشقي از دوست مست باشي نه مست بودن از مي کار تنگدلان است گه خودنماي گردي گه خود پرست باشي تا کي ز ناتمامي در حلقه‌ي تمامان جامي بخورد باشي وز خود برست باشي آخر دمي چنان شو کز دست ساقي جان تا در ميان مردان ز اهل نشست باشي اي بر کنار مانده برخيز از دو عالم تا کي ز نفس خودبين چون خاک پست باشي در صحبت بلندان خود را بلند...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي
گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي
گر مرد اين حديثي زين باده مست باشي

شاعر : عطار

صد توبه در زماني بر هم شکست باشيگر مرد اين حديثي زين باده مست باشي
گر هوشيار عشقي از دوست مست باشينه مست بودن از مي کار تنگدلان است
گه خودنماي گردي گه خود پرست باشيتا کي ز ناتمامي در حلقه‌ي تمامان
جامي بخورد باشي وز خود برست باشيآخر دمي چنان شو کز دست ساقي جان
تا در ميان مردان ز اهل نشست باشياي بر کنار مانده برخيز از دو عالم
تا کي ز نفس خودبين چون خاک پست باشيدر صحبت بلندان خود را بلند گردان
از خويش نيست گردي وز دوست هست باشيگر کاملي درين ره چون عاشقان کامل
چه کوهي و چه کاهي چون پاي‌بست باشيتا بسته‌اي به مويي زان موي در حجابي
کانگه که نيست گردي با او به دست باشيعطار اگر بر اصلي اصلا ز خود فنا شو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط