در خراسان بود دولت بر مزيد شاعر : عطار زانک پيدا شد خراسان را عميد در خراسان بود دولت بر مزيد سرو قامت، سيم ساعد، مشک بوي صد غلامش بود ترک ماه روي شب شده در عکس آن در همچو روز هر يکي در گوش دري شبفروز سر به سر سيمن برو زرين سپر با کلاه شفشه و با طوق زر هر يکي را نقره خنگي زير ران با کمرهاي مرصع بر ميان دل بدادي حالي و جان بر سري هرک ديدي روي آن يک لشگري ژندهاي پوشيده سر پا برهنه از قضا ديوانهاي بس گرسنه گفت آن کيستند اين خيل...