ایرانیان از نگاه بیگانگان (3)

در ايران آيين پرستشي است که در رديف عميق ترين اصول عقايد ديني جاي گرفته و مي توان آن را در ميان کامل ترين محصولات فکر بشري جاي داد؛ از طرف ديگر، در يونان ديني است که حتي در نظر بزرگان متفکر يونان، چيزي جز افسانه اي مخالف با عقل و اخلاق نيست و بيش از آنکه تشويش جاوداني عقل و جان را تسکين بخشد، مايه افروختن قريحه شاعران هزل سراست.
شنبه، 17 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ایرانیان از نگاه بیگانگان (3)

ایرانیان از نگاه بیگانگان (3)
ایرانیان از نگاه بیگانگان (3)


 






 

ايران و يونان
 

در ايران آيين پرستشي است که در رديف عميق ترين اصول عقايد ديني جاي گرفته و مي توان آن را در ميان کامل ترين محصولات فکر بشري جاي داد؛ از طرف ديگر، در يونان ديني است که حتي در نظر بزرگان متفکر يونان، چيزي جز افسانه اي مخالف با عقل و اخلاق نيست و بيش از آنکه تشويش جاوداني عقل و جان را تسکين بخشد، مايه افروختن قريحه شاعران هزل سراست.
دکتر امير مهدي بديع (يونانيان و بربرها)

سلحشوري سابق
 

ايرانيان بيش از همه چيز دلشان مي خواهد زندگي کنند و خوش باشند. آن سلحشوري سابق را از دست داده اند و تنها چيزي که از دنيا مي فهمند، عيش است و نوش و هيچ باور ندارند که عيش و عشرت و نشاط را در حرکت و تکاپو و در کارهاي خطرناک و پرزحمت هم مي توان به دست آورد. از اين گذشته، ايرانيان بسيار مخفي کار و متقلب و بزرگترين متملقين عالم هستند و در دنائت و وقاحت هم بي همتا مي باشند! به غايت دروغگو هستند و کارشان همه پرگويي و قسم و آيه است و براي اندک نفعي حاضرند به دروغ شهادت بدهند. وقتي از کسي پولي يا چيزي قرض مي گيرند، پس نمي دهند و به محض اينکه دستشان برسد، خودي و بيگانه را فريب مي دهند و با او به دغل معامله مي نمايند. در خدمتگزاري عاري از صداقت هستند و در معاملات درستي نمي فهمند و چنان در خدعه و فريب مهارت دارند که محال است انسان به دامشان نيفتد!
شاردن، جهانگرد فرانسوي

معاني و مضامين ايران
 

بسياري از ايرانيان چنين صنعتي که عبارت از آموختن زبان پارسي و عربي بود دارا بودند، و در هر دو زبان به حد کمال اشتهار داشتند. آنها مايه دانش از هر دو لسان ربوده، به تربيت و تهذيب آن دو آشنا شده، نيکي هاي دو نژاد را اقتباس و در ادب عرب در اثري سودمند که ناشي از ادب پارسي و نتيجه دانش ايراني بود، به کار مي برند... گروهي از اعراب نيز پارسي آموختند و ادب و دانش را از آن اقتباس نمودند. مايه فضل پارسي را ربوده در قالب ادب عربي ريخته و صورت نويني... پديد آوردند؛ يعني معاني و مضامين بديع [ايراني] را با بلاغت عربي جمع کردند.

زينت روزگار
 

ايرانياني که زبان تازي آموخته و اعرابي که به زبان فارسي آشنا شده بودند... روزگار عباسي را با آثار و ادب خود زينت بخشيدند. حکمت و فلسفه و ادب و نثر و نظم و بدايع ديگر که همه ناشي از نژاد ايراني و پارسيان هنرمند بود، در همان عصر منتشر شد.

نيکبختي اعراب
 

از موجبات نيکبختي اعراب اين بود که لسان عرب بر زبان پارسي غلبه يافته، تمام مأثر و محسنات ايراني به زبان تازي درآمده بود. شاعر ايراني به زبان عربي شعر مي سرود، مانند بشار؛ ادب اديب به زبان عربي منتشر مي شد، نظير ابن مقفع؛ تأليف و جمع و تدوين نيز به عربي بود، مانند تاريخ ابن قتيبه و طبري و غيره.
احمدامين مصري

ارمغان ادبي
 

پس از به قدرت رسيدن عباسيان، يعني هنگامي که ايرانيان منصب هاي عمده درباري را پر کردند و عده نسبتاً زيادي از شاعران و رجال برجسته علم و دانش که خون ايراني در رگهايشان جريان داشت روي کار آمدند، طنين کاملاً جديدي در سبک به گوشها رسيد. در نخستين شاعران عربي سراي ايراني مانند بشار بن برد و ابونواس اثر و نشاني از اين نيست (يعني سبک مصنوع و مزين شعر متنبي). آنچه ايرانيان به شعر عربي ارمغان کردند، تخيلي لطيف و زنده و زيبايي کلان، عمق و لطافت احساس و گنجينه اي از انديشه هاي غني و پربار بود.
رينولد نيکلسون

صلابت اسلام
 

مهمترين همه اقوامي که به دين اسلام گرويدند ايرانيان بودند؛ آنها بودند نه عربها که به اسلام صلابت و قدرت بخشيدند.
راينهارد دوزي، اديب لهستاني

فرهنگ اسلامي
 

ما مي دانيم مرداني که تبار ايراني داشتند؛ نمايندگان اصلي کشورداري و فرهنگ اسلامي بودند، حتي در دوره اي که يگانه زبان ادبي دنياي اسلامي، زبان عربي بود.
بارتولد، شرق شناس روسي

انصاف انگليسي!
 

وسايلي را که ملت ايران براي استقامت در مقابل تجاوزات بيگانگان دارد، نبايد حقير شمرد. اين وسايل اغلب موانع طبيعي است که براي از ميان برداشتن آن مدت زياد و تغييرات و تبديلات عمده لازم است. پيش از آنکه قسمت بزرگي از ساکنان اين مرزوبوم را بتوان مطيع و منقاد ساخت، بايد اول آنها را با تمدن آشنا ساخت؛ و الا نه خاک اين سرزمين و نه محصولات آن بدان مي ارزد که کسي درصدد استملاک و تصرف آن برآيد! هر دولت اروپايي که درصدد تسخير ايران برآيد، نظر به اوضاع داخلي اين مملکت و بر اثر روابط طبيعي و مناسبات جاريه اي که بين دولت با وحشي ترين و جنگجوترين ملتهاي آسيا به وجود خواهد آمد، خود را به زودي با اوضاعي بس وخيم مواجه خواهد ديد و عجب آنکه اين وخامت و اشکال در آن روزي که همه تصور خواهند نمود کارها فيصله و انجام يافته است، بيشتر از روز اول خواهد بود!
سرجان ملکم، سياستمدار و نويسنده انگليسي

شيوه معماري
 

از نظر تاريخ هنر، ميراث ايران براي دنياي بيزانس داراي اهميت فوق العاده است و مي توان پرسيد اگر تأثير ايران در روزگار قديم نبود، آيا شيوه معماري روم شرقي که آن گونه پيشرفت و ترقي کرد، هرگز صورت خارجي به خود مي گرفت؟
تالبوت رايس

آز و ريا
 

تزوير و ريا در مسائل مذهبي، حرص و خست در زندگي عادي، از صفاتي است که بايد به خصوصيات اخلاقي ايرانيان افزود. مردم چند ايالت در ايران به ترسويي و تنبلي مشهور بوده و از جنگ گريزان اند. نظير اين جماعت کمتر کسي را ديده ام که به توهين و تحقير بي اعتنا، و در برابر ضربات شلاق اين همه متحمل باشد. آنها را به شدت به شلاق ببنديد، هيچ مقاومت و واکنشي از خود نشان نمي دهند. در ميان خود به کتک کاري و مشت زني مي پردازند و سعي مي کنند ريش يکديگر را بکنند. طرف مغلوب، گريه کنان از صحنه خارج مي شود!

مردم باهوش
 

ايرانيان بسيار باهوش و سرشار از فهم و شعورند. بسيار راحت و بدون هيچ دغدغه خاطري، هرگونه راه و رسم زندگي خارجيان را که بهتر از روش زندگي خود تشخيص دهند، مي پذيرند. در ميان مردمي که به دين اسلام اعتقاد دارند و بعضي از آنها هنوز هم داراي پيشداوري و حب و بغض خاص ساخته ذهن خود هستند، داشتن چنين عزم و گرايشي، بسيار مهم و در خور توجه است.

منجمان
 

ايرانيان، همين انسانهاي خوب که ما را با ادب و مهرباني بيش از حدي شرمنده مي کنند، از نجس دانستن ما ابائي ندارند و وقتي در ظرف واحدي با ما غذا مي خورند، تصور مي کنند که دهانشان ناپاک و آلوده شده است. از تماس با بدن ما پرهيز مي کنند و در پرداختن به هر کاري، اول با منجمان مشورت مي کنند و نظر آنها را مي خواهند!
ژِ. ام. تانکواني

پاسبانها
 

پاسبانهاي ايراني متکبر بودند و خودشان را مي گرفتند و آدم مهمي مي دانستند، آنها فقط بلد بودند که از کيسه دولت لباسهاي آراسته با دکمه هاي طلايي بپوشند و تپانچه ببندند و سر و پزشان را درست کنند. پاسبانها دردل مردم هراس مي انداختند و سخنان تهديدآميز مي گفتند و از مردم نسق مي گرفتند. آنها برازنده مي ننمودند، اما فقط خوش ظاهر بودند. با خودم فکر کردم که پاسبان گشت مثل چوپان است که همه روز پرسه مي زند و کاري ندارد که بکند!
آشي کاگاآتسواوجي

کنجکاوي
 

وقتي به ايران وارد شديم، به هر کجا که پا مي گذاشتيم، ايرانيان با کنجکاوي مخصوصي درباره ما تحقيق مي کردند و مي خواستند بدانند ما از کجا مي آييم. در ايران تا وقتي که مردم راجع به هويت و مقصد مسافر و خصوصاً يک مسافر خارجي تحقيقات کامل نکنند، آرام نمي گيرند.

افسوس گذشته
 

يکي از عادات ايرانيان، افسوس خوردن بر گذشته است. از جمله پيوسته از درخشندگي و عظمت مقام علمي و ادبي گذشتگان سخن مي گويند و مقام علمي و ادبي معاصران را در برابر آنان ناچيز مي شمرند. ايرانيان در مجلس ها و محفل ها يا در صحبت هاي دو نفري هر گونه عيب جويي و نقد آثار گذشتگان را خبط و گناه مي دانند و انتقادکننده به ساحت آنان را نمي بخشند. همه مي گويند که ديگر ايران کساني را به بلندپايگي رودکي، فردوسي، انوري، خيام، نظامي، ناصرخسرو، مولوي، سعدي، حافظ، جامي و غيره نخواهد ديد.
ادوارد براون

هنر ساساني
 

نفوذ ساسانيان در شماري از نقشهاي آرايشي معماري بيزانس، موزاييکهاي انطاکيه، و به ويژه در ابريشمهاي نقشدار عالي پوشيده از نقش جانوران واقعي و افسانه اي که کارگاههاي پادشاهي ساساني را در سراسر اروپا بلندآوازه کرده بود، به چشم مي خورد. در مسائل فکري، ايران نشان داده که بسيار کنجکاوتر و پذيرنده تر از بيزانس است.
نينا گارسويان

نخستين قوم
 

پژوهشگران فرهنگ، از تاريخ ايران که اهميتي فراوان دارد، بسيار غافل مانده اند. ايرانيان نخستين قومي بودند که بزرگترين شاهنشاهي جهاني را که تا آن روز ديده نشده بود، بنياد نهادند. امپراتوران روم و بيزانس پاره اي از انديشه هاي حکومتي را از فرمانروايان ساساني اقتباس کرده بودند. تشريفات درباري مفصل بيزانس نيز از ايران گرفته شد. انديشه حکومت جهاني که امپراتوران بيزانس ابراز مي داشتند، آشکارگر برداشتهاي ايراني است.

ايران و بيزانس
 

هيچ پژوهشي درباره تمدن کهن بيزانس کامل نيست، مگر آنکه به همسايه نيرومند آن، ايران بپردازند. در هنر بيزانسي، سرچشمه طرحهاي سنتي جانوري و اشکال گياهي از ايران و کشورهاي زير نفوذ ايران است. یونانی ها، روميها و مردم سده هاي ميانه، نظام ضرب سکه ايراني را تقليد کردند.
هنري لوکاس

ايران قديم
 

باکو در دامنه هاي خشک و لم يزرع تپه هاي شني که با شيب ملايمي به سوي خليج سرازير مي شود، به صورت نيم دايره و طبقه طبقه قرار گرفته است. از دريا، شهر به همان شکلي ديده مي شود که در قديم بود. همان خانه هاي خاکستري مکعب شکل با بامهاي مسطح محصور ميان مناره هاي بلند و گنبدهاي نيمه بلند مسجدها، اگر رفت و آمد کشتي هاي بخاري نبود، مسافر هر لحظه خيال مي کرد که به سرزمين ايران، در دوران شاه عباس قدم گذاشته است؛ ولي وقتي که مقداري در داخل شهر راه رفت، ديگر چنين خيالي به ذهنش خطور نمي کند. قسمت اروپايي شهر مرتباً در حال پيشروي است و هر سال به چند کوچه قديمي ايراني دست اندازي و تجاوز مي کند. در ايام اقامت ما در باکو، آثار اين تجاوز و پيشروي تا پاي تپه ها رسيده بود. زنان باکو که خونشان با خون ايراني سخت به هم آميخته است، از زيباترين زنان تمام ماوراي قفقاز به شمار مي روند.
ارنست اورسل

نسيم جان پرور
 

حافظ عطر آسماني شرق و نسيم جان پرور ابديت است... دارم ديوانه مي شوم. اگر براي تسکين هيجان خود دست به غزلسرايي نزنم، نفوذ عجيب اين شخصيت خارق العاده را که ناگهان پا در زندگي من نهاده، تحمل نمي توانم کرد.

اعجاز واقعي
 

سخن حافظ اعجاز واقعي ذوق و هنر بشري و سرچشمه فيض کمال و جمال و حکمت و عرفان است و يقين است که هر که يک بار حافظ را بشناسد و با او آشنا شود، در سراسر زندگاني دست از اين يار آسماني برنخواهد داشت و در راه ناهموار زندگاني او را راهنماي سفر خواهد بود.
گوته، شاعر آلماني

اي حافظ
 

حافظ، ميخانه اي از حکمت بنا کردي که از بزرگترين کاخ جهان بزرگتر است و در آن باده اي از لطف سخن فراهم آوردي که از طاقت نوشيدن دنيايي بيشتر است؛ ولي ميهمان اين ميخانه تو جز سيمرغ داستاني که مي تواند بود؟
فردريش نيچه، فيلسوف آلماني

از خودراضي و خيالپرداز
 

بسياري از مردم ايران از خود رضايت دارند و براي توجيه غرورشان حقايق را تحريف مي کنند و از بيان واقعيت هايي که پيشرفت آينده شان به آن بستگي تام دارد، سرباز مي زنند. از آنجا که هزاران سال است که آنان در ارزيابي ارزشها و سنتهاي خود ناتوان بوده اند، امروز نمي توانند بدون زياده روي و اغراق، احساس احترام و اعتماد به خود را حفظ کنند.

مهمان نواز
 

وقتي از کنار يک خانواده ايراني که مشغول صرف نهار بودند مي گذشتم، با مهمان نوازي خاص ايرانيان از من خواستند با آنها هم غذا شوم، ولي من توضيح دادم بايد سريعتر به بازديد ادامه دهم و متواضعانه عذر خواستم. برخورد مؤدبانه داشتن در ايران شيوه زيبايي است که زندگي را لذتبخش مي سازد. کاش مردم دنياي غرب نيز مي توانستند از چنين برخوردي استقبال کنند!
مري هاکس، نويسنده انگليسي (1933)

اصطلاحات اقتصادي
 

گروه اندکي از متخصصان مالي مي دانند که واژه چک (Cheque) يا اصطلاح «تضمين سند» از زبان پهلوي به زبانهاي اروپايي رفته و آنها از ابداعات مؤسسات بانکي ايران در اوايل قرون وسطي مي باشند. بازرگانان مسيحي سوريه بعدها «برات» را از ايران اقتباس کردند و به مغرب رسانيدند.
رومن گيرشمن، ايران شناس فرانسوي

يکتاپرستي
 

کمتر مملکتي است که از حيث عظمت و اقتدار و ثروتمندي به پاي ايران دوره ساساني رسيده باشد. در اين دوره تيسفون قائم مقام شوش و بابل گرديد و به جاي آيين خشن پزستش ايزدان و شرک، مذهب يگانه پرستي استقرار يافت.
ژان ديولافوا، باستان شناس فرانسوي

اهميت جهاني
 

دوره ساسانيان براي تاريخ، مهمترين دوره هاي باستاني است. اين دوره به تنهايي براي تاريخ ايران مهم نيست، بلکه براي همه جهان اهميت دارد. هرگز نفوذ اخلاقي مشرق در مغرب کاملتر از اين دوره نشده و ايران مرکزي بوده که همه چيز از آنجا آغاز و همه به آنجا پايان پذيرفت. حکومت ساساني که در مرکز سه امپراتوري زمان (بيزانس، چين و هند) قرار داشت، براي چهار قرن پل مبادلات فکري بشر بود.
ژ.دارمستتر

ميراث هنري
 

ايران مسلمان سير تحسين آميز خود را با حافظ و عمر خيام و هزارها نويسنده و هنرمندش تا امروز ادامه داد؛ ولي در پشت شهرها و فرشها و هنري که در سراسر جهان معروف است، امروز ميراث گذشته موجود است. ميراث پرافتخاري که دوام و تأثير خود را تا زمان حاضر حفظ نموده. گاهي به چشم نمي آمده، ولي معذلک حاضر بوده است.
پروفسور ريچارد فراي، ايران شناس آمريکايي

سابقه علم
 

از پيروان حضرت محمد[ص]، از کساني که توفيقي در علوم پيدا کرده اند، يک نفر هم عرب نبوده است!
ب. دلاگارد

خيالپرداز
 

ايرانيان در مجموع قومي بي مصرف، فاقد قابليت هاي عملي و بي بهره از انرژي و پشتکارند و حتي الامکان نبايد به گفتار و کردار آنها دل بست. همان گونه که لرد کرزن اظهار مي دارد، در يک خصوصيت آنها و ابعاد قهرمان آساي ناشي از آن ترديدي نيست و آن نيز قوه خيالپردازي آنهاست.
فردريک مابرلي، نظامي انگليسي (1952- 1867)

کم تلاش
 

با اينکه ايرانيان از کودکي با پند و اندرزهاي حکيمانه سعدي و ديگر متفکران ايراني بزرگ شده اند (و ناگفته نماند که در کلام آنها نيز براي هر مشکل و مسأله اي پاسخي هست) هيچ گاه در انديشه کاربرد اين مواعظ نيستند و صرفاً به نقل قول اکتفا مي کنند.
ژنرال دنسترويل

دانشوران اسلام
 

از شگفتي هايي که واقعيت دارد، اين است که بيشتر دانشوران ملت اسلام، خواه در علوم شرعي و خواه در دانشهاي عقلي، به جز در موارد نادري غيرعرب اند و اگر کساني از آنان هم يافت شوند که از حيث نژاد عرب اند، از لحاظ زبان و مهد تربيت و مشايخ و استادان ايراني هستند. با اينکه مذهب و صاحب شريعت عربي است.
ابن خلدون

نفوذ جهاني
 

ايران در تمدن جهان نفوذ داشته است. ما مي توانيم بسياري از دلايل اين امر را به روشني در هندوستان و چين و روسيه و يونان و ايتاليا، و باقي را از روي استنتاج در ژاپن پيدا کنيم.
م.ر.مورتن

پيشتاز در فلسفه
 

نخستين ملتي که دانشمندانش قبل از مصريها- و بنابراين خيلي پيشتر از يونانيان- به آموزش فلسفه پرداختند و مدارسي براي آموختن آن داشتند، ايرانيان بودند.
هرودوت، مورخ يونان باستان

گوش بري از بيگانگان
 

يکي از صفات ناپسند ايرانيان اين است که به محض ديدن خارجيها مي خواهند تا آنجا که بتوانند، گوش او را ببرند و کلاه سرش بگذارند. گويا از نظر شرعي هم اين کار جايز است و بايد مال يک فرنگي پليد را خورد و تا آنجا که ممکن است اموال او را از دستش درآورد، اما سفرنامه هايي که از مسافران اروپايي در دست است که در دوره صفويه از ايران ديدن کرده اند، نشان مي دهد که در گذشته، ايرانيان چنين رفتار زشتي نداشتند، بلکه اين اخلاق را در اين دوره – قاجاريه- کسب کرده اند. اين رفتار گوش بري در آينده لطمه بزرگي به منافع ايران خواهد زد.
ادوارد پولاک، پزشک اتريشي (18960- 1851)

آموزگار جهان
 

ايرانيان بي گمان نخستين آموزگاران جهان بودند و آنچه مردم ديگر دارند، از ايرانيان آموخته اند.
پرفسور اسميت

مصر و ايران
 

هنگامي که مصر تازه هنر کوزه گري را در مرحله ماگداليني (حدود 6 تا 9 هزار سال پ.م) آغاز کرده بود، مردم شوش به کار نقاشيهاي زيبا روي کاشي مي پرداختند و در مرحله سولترين (حدود 9 تا 12 هزار سال پ.م) بودند. اين حقيقت نشانه آن است که ايلام از لحاظ پيشرفت، يک دوره کامل پيش از مصر بوده است.
فليندرپتري

پيشينه تمدن
 

تمدن ايران از اهرام مصر قديمتر است. در هفت هزار سال پيش از ميلاد در سراسر خاک ايران کمتر نقطه اي يافت مي شد که در آن جنگل و مراتع طبيعي نباشد. اگر غير از اين مي بود، تمدن عظيم آريايي در ايران به وجود نمي آمد.
کرونين

دورويي
 

يک معدن شناس بلژيکي که از ايران مي آمد، مي گفت: من در بسياري از ممالک گردش کرده ام و در هر ملتي معايبي يافتم؛ ولي ملتي وجود نداشت که در قبال معايب، داراي محاسني نباشد؛ ليکن در ملت ايران هيچ صفت نيکويي نديدم! يکي از معايب بزرگ ايرانيان اين است که ظاهر و باطن آنها با يکديگر فرق دارد و در حالي که ظاهراً اظهار خصوصيت مي کنند، در باطن دشمن انسان هستند.
از جملاتي که خيلي بين ايرانيان معمول است، اين است که غالباً به جان يکديگر قسم مي خورند و مي گويند: «به جان عزيز شما» و يا: «به مرگ شما» و اين طور نشان مي دهند که وجود شما براي آنها گرانبهاترين چيزهاست و حال اگر پشت بکنيد، شروع به بدگويي خواهند کرد و ده عيب براي شما پيدا خواهند نمود و حتي مضايقه ندارند که در غياب شما، به شما ناسزا بگويند!
ادوارد براون
منبع:یزدان پرست، حمید؛ (1387) نامه ایران؛ مجموعه مقاله ها، سروده ها، و مطالب ایران شناسی، جلد چهارم، به کوشش حمید یزدان پرست، تهران، اطلاعات، چاپ یکم.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط