استاد گیکّیو ایتو پهلوی شناس نامور ژاپنی و پژوهنده فرهنگ ایران باستان و آئین زردشت، در پاییز 1996(آبان 1375)درگذشت، و با رفتن او دنیای ایران شناسی گوهری تابناک از کف داد.
شادروان ایتو مردی وارسته، گوشه گیر، علم دوست و مورد احترام جامعه دانشگاهی ژاپن بود؛ و با تحقیق پی گیر و عمیق و ریاضت کشی علمی خود یک رشته مقاله های پربار و استوار درباره زردشت به یادگار نهاد، و پرتو تازه ای بر چهره این پیامبر ایرانی که کار و کردار و آثارش در غبار تاریخ پوشیده است افکند.
استاد ئه ایچی ایموتو، شرق شناس نامور ژاپن و پژوهنده فرهنگ و تمدن ایران باستان، در شماره سال 1996 اورینتو Oriento، مجله علمی انجمن خاورشناسی ژاپن، سوگنامه ای در تجلیل زنده یاد ایتو نوشت که خانم تویوکو موریتا محقق و مدرّس تاریخ آموزش ایران آن را در همان سال چنین به فارسی درآورد:
«استاد ایتو در روز 23 فوریه سال 1909میلادی در ناحیه اوتسو در ایالت یاماگوچی متولد شد. در سال 1918 خانواده اش به ایالت فوُکویی Fukui جا به جا شد، و او دوره اول دبیرستان را در مدرسه ایالتی اینجا و دوره دوم آن را در رشته ادبی دبیرستان ایالتی هیمه جی گذراند. در بهار سال 1930 به دانشکده ادبیات دانشگاه کیوتو( رشته زبان و ادبیات سانسکریت)وارد شد، و در بهار سال 1935 از این جا فارغ التحصیل شد. تا بهار سال 1940 نیز دوره فوق لیسانس دانشگاه سلطنتی توکیو را گذراند، و از همین تاریخ با سِمَت مربی و کارآموز پژوهشی در این جا به کار پرداخت. در آن سالها، کرسی تدریس ادبیات سانسکریت در این دانشگاه از آنِ استاد ریوءزابورو ساکاکی Ryozaburo Sakaki بود، و استاد ایتو به راهنمایی او به تحقیق پی گیر سرگرم بود؛ تاکه استاد ساکاکی در بهار سال 1932 بازنشسته شد. ساکاکی ایران شناس پرمایه ای بود که در اروپا دانش و تجربه آموخته و سخت بر این عقیده بود که باید بنیاد ایران شناسی را در ژاپن استوار کند. او استادِ آتسوُ اوجی آشی کاگا Atsuuji Ashikaga بود، که بعدها سالیان دراز ریاست انجمن خاورشناسی ژاپن را داشت. آشی کاگا چند سالی در فرانسه و آلمان و ایران به تحصیل و تحقیق گذراند، و در سال 1935 به ژاپن بازگشت.
استاد ایتو در سالهای یادگیری در دانشگاه، جز زبان سانسکریت که رشته تحصیلی اش بود زبانهای اوستایی( فارسی باستان)، پهلوی، و آرامی را هم تقریباً پیش خود فراگرفت. عنوان پایان نامه اش:
Der Nebensatz dar Gathas des Avesta mit Steter Rucksicht auf den Rig Veda بود که آن را به راهنمایی استاد یوشیهیده هوندا Yoshihide Honda، که در فرنگستان ایران شناسی تحصیل کرده بود، نوشت( پس از آنکه استاد آشی کاگا به ژاپن بازگشت، استاد هوندا به بخش فلسفه هنر منتقل شد).
استاد ایتو در بهار سال 1941 مقام استادیاری دانشکده ادبیات دانشگاه سلطنتی کیوتو را یافت، و از آغاز سال 1968 به مقام استادی رسید و کرسی زبان و ادب سانسکریت را تصدی کرد؛ تا که در بهار سال 1972 از این دانشگاه بازنشسته شد. در میان این سالها(از 1967 تا 1978) استاد ایتو در دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا هم فارسی باستان و زبان پهلوی را تدریس می کرد، و محققان بسیاری را برای جامعه علمی ژاپن بار آورد.
دستاوردهای علمی او گوناگون و فراوان بود؛ تحقیق در زبانشناسی سانسکریت و فارسی باستان، یافتن معنی و خواندن متنی پهلوی که مفهوم آن کشف نشده بود، فرانهادن تعبیر تازه ای از آئین زردشت، ترجمه سنگ نبشته ها به زبانهای فارسی باستان و پهلوی، ترجمه متون پهلوی و ... در آئین بودا که از شمال تبلیغ شد و از مسیر منطقه فرهنگ ایرانی در آسیای وسطی به خاور آمد، او آثار و نشانه های بسیار از نفوذ ایرانی یافت. دریافت که سهم فرهنگ ایران در مناسبات شرق و غرب بسیار مهم است، و در فرهنگ شرق آسیا هم مردم ایران و چیزهای ایرانی اثرگذار بوده اند.
استاد ایتو جز مقاله هایی که در Orient(مجله انگلیسی زبان انجمن خاورشناسی ژاپن) چاپ شد، مقاله های بسیار به ژاپنی و انگلیسی منتشر کرد. از نوشته هایش« ایران باستان» Kodai Perushiya، «تحقیق درباره زردشت»Zoroasta Kenkyu، «اندیشه درباره راه یافتن فرهنگ ایران به ژاپن» Perushiya Bunka Torai kou و«مجموعه مقاله ها درباره زردشت»Zoroasta Ronshu است.»
زنده یاد ایتو در یکی از مقاله های خود با عنوان« درباره نام زردشت» که در شماره یکم دوره 29 مجله اورینتو( سال 1986، صص 17 تا 31) به ژاپنی درج شده، به نامهایی که زردشت بدانها خوانده می شده پرداخته، و نوشته است:
«در متون کهن زردشتی، نخستین گروندگان این آیین پیامبرشان را چنین می ستایند:
«حضرتت راهبری است که قدسیان او را به پیشوایی ما ناداران گمارده اند.»
« به اعتبار زردشت پیامبر، پیروان او- که اَشوان خوانده می شدند- به دو گروهِ« دارا؛ رحمت و برکت یافته» و «نادار» بخش می شدند. گروه نخستین اند که سزاوار دریافتن ملکت بهشتی در زندگانی این جهانی اند؛ اما گروه دوم هنوز شایسته آن نیستند. از نظر زردشت، آنان که سزاوار راهبری و بار آورده شدن اند، همانا«ناداران» هستند، زیرا که «رحمت یافتگان» خود آماده رستگار شدنند.
«با نام فروتنانه«زردشت» که این پیامبر به خود داد، که همانا به معنی « تیماردار شتران پیر فرتوت»است، او خود را در زمره ناداران شمرد، و از کسانی که باید در رستگار ساختنشان کوشید. از اینجا می توان دریافت که چرا نخستین پیروان زردشت از اینکه او را به این نام بخوانند پرهیز داشتند، و او را به نام کوچکِ وی سپیتاما که پدرش هنگام زاده شدن او بر وی نهاده بود می نامیدند.»
چند سالی پیشتر، فهرستی از مقاله های چاپ شده زنده یاد ایتو به لطف آقای پرفسور کوجی کامیوکا، از شاگردان مقرّب ایتو، در دسترسم نهاده شد، که با تجدید امتنان از ایشان عناوین مقاله هایی از آن فهرست را که به انگلیسی نگاشته و چاپ شده است در زیر می آورد:
A Bundahisnic Expression and what It Implies("Oreint",vol I,1960,pp.35-43)
-Gathica I~ V(Oreint,vol. III,1967,pp.1~20)
-On the Iranism Underlying the Aramiac Inscription of Asoka.("Yadname-ye Jan Rypka",Prague,1967,pp.21-27.)
-Gathica VI:Henceforth Ardastana!(pp.15~24),&;
Gathica VII:Ar∂dra(pp.24~33)("Orient",vol VI,1967,pp.15~33)
Gathica VIII:Xerxes`Gatehouse" of All-Countries"at Persepolis("Orient",vol.VII,1971, pp.1-7)
Gathica IX:On the Sigmatic Future in Old Iranian(pp.37-46),&;
(pp.46~51)("Orient",vol.VIII,1972,pp.37~51)
Gathica XI:The sixth Gahanbar,sp∂nta,and anus.haxs Armaitis("Acta Asiatica",No.26,1974,pp.53~63)
Gathica XII:On the Meaning of Avesta("Orient",vol.X,1974,pp.1~9)
Gathica XIII:Av.a ar∂ta-ar∂nah("Oreint",vol.XI,1975,pp.35~44(
From the Denkard("Acta Iranica"4,1975,pp.423~33)
Gathica XIV-XV:Syenian frataraka and Persid frataka,New Iranian Elements in Ancient Aramaic("Orient",vol.XII,1976,pp.47~66)
a-maida("Orient",vol.XIII,1977,pp.15~19)
A New Interpretation of Asokan Inscriptions,Taxila and kandahar 1("Studia Iranica",tome 6-1977,fascicule 2,pp.151~161)
Asokan Inscriptions,Langhhman I and II("Studia Iranica",tome 8-1979,fascicule 2,pp.175~183)
Pahlavica I:Zoroastrians Arrival in Japan("Orient",vol.XV,1979,pp.55~63)
Pahlavica II:Jam`s 10 Precepts and Yasna 32:8("Orient",vol.XVI,1980,pp.173~181)
Iranological Contributions of Asokan Aramaic Inscriptions("Acta Iranica"22:Monumentum Georg Morgenstierne 1,1981,pp.308~315)
Pahlavica III:Some Remarks on Karder`s Inscription of the Ka'be-ye Zardost(pp.49~57),&;
Pahlavica IV:Aramaic Preposition B in Parthian(pp.59~66)("Orient",vol.XVII,1981,pp.49~66)
On old Persian RTC BRZMNIY("Studia Iranica",tome 10-1981-fascicule 2,pp.323~324)
Pahlavica V:Old Persian tacara-and mt,and the Nihon Shoki(pp.1~20)
Pahlavica VI:Western Middle Iranian Lexemes from Later 6th-century Japan(pp.21~41),&
Pahlavica VII:Onomastica Iranica from Mid-8th-century Japan(pp.45~68)with plates(pp.69~71)(Misumi,Yamaguchi,1982)
Pahlavica VIII:Nestorianism and the "kiag-kau"(Misumi,Yamaguchi,1983,40 pp.)
Pahlavica IX:On the name Zoroaster-An Eastern Access to Zara∂ustra(Misumi,Yamaguchi,1984,51pp)
Pahlavica X:A Zoroastrian Proper Name from the Manyoshu("Orient",vol.XXII,1986,pp.1~15)
On Yasna 51:16-referring to Av.maga(van)and Ved.maga(van)(Gathica XVII)("Orient",vol.XXIII,1987,pp.1~21)
On Yasna 32:16(Gathica XVI)(Acta Iranica 28:A Green Leaf:Papers in Honour of prof.Jes P.Asmussen,1988,pp.3~11)
An Interpretation of Yasna 32:14-With special reference to its 1.c.(Gathica XVIII)("Orient",vol.XXV,1989,pp.43~50)
On Pahlavi hndlg(Pahlavica XI)(K.R.Cama,Oriental Institule International Congress Proceedings[5th to 8th Jaunary,1989],Bombay,1991,pp.262~265.)
From the Denkard Book III:
1)On some Kesdaran passages(Pahlavica XII)
2)pahlavi dur-xvardiha(Pahlavica XIII)(Platinum Jubilee Volume,K.R.Cama Oriental Institute,Bombay 1991,pp.127~130)
Pahlavi hapax legomena-wlyt, wlytk and wlytk(Pahlavica XIV)("Orient",vol.XXVII,1991,pp.36~43)
Armenian hratark and tacar(Acta kurdica-The International Journal of kurdish and Iranian Studies,Volume 1,1994,pp.113~120)
Nasatya-Asvin-and the ya∂a Ahu vairyo Prayer(Gathica XIX)("Orient",vol.XXX-XXXI/1995,pp.98~107)
منبع : رجب زاده، هاشم؛ (1386)، جستارهای ژاپنی در قلمرو ایرانشناسی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، چاپ اول 1386.