گفتگو با دکتر حسن علی اوف
ایرانیان و اقوام ساکن در آسیای مرکزی از دیرباز روابط گسترده ای با یکدیگر داشته اند. زمینه های فرهنگی نیز از سده ها پیش یکی از دریچه های ارتباط این گروهها با یکدیگر بوده است. آنچه در پی می آید، گفتگو با عضوی از پژوهشگران این عرصه در جمهوری قزاقستان است.حسن علی اوف هستم، از قزاقستان، شهر آلماتی، دانشگاه زبانهای خارجی و ارتباطات بین المللی آیلای خان و رئیس کرسی زبانهای شرقی. در این بخش سه زبان فارسی، ترکی و هندی تدریس می شود. البته اصلیت من آذری است و 16 سال است که از جمهوری آذربایجان به قزاقستان مهاجرت کرده ام. دانشجویان ما پس از پایان تحصیلات، به تدریس این زبان یا مترجمی مشغول می شوند. فارسی برای قزاقها بسیار اهمیت دارد؛ زیرا اگر ما بخواهیم با ادبیات کلاسیک آشنا شویم، لازم است که زبان فارسی را هم بدانیم؛ چون لغات فارسی در آثار آن دوره زیاد دیده می شود.
آیا شعر فارسی به قزاقی ترجمه شده و در میان مردم راه یافته است؟
بله، مثل رباعیات عمر خیام، داستانهای شاهنامه فردوسی و غزلیات حافظ که بسیار مورد علاقه مردم است. شعر فارسی در همه جای دنیا معروف است و این معروفیت در قزاقستان هم خودش را نشان می دهد و مردم خوشحال می شوند که به زبان خودشان می توانند با شاعران بزرگ شرق آشنا شوند.
سابقه زبان فارسی در میان قزاقها چگونه است؟
شاعران دوره کلاسیک با شعرای ایرانی آشنایی داشتند و از سوژه های آنها استفاده می کردند مثل آبای غلام بایف، شاه کریم قودای بردی منظومه ای دارد که لیلی و مجنون نظامی را به شعر قزاقی بازگویی کرده است و این نشان می دهد که زبان فارسی همیشه در قزاقستان سابقه داشته است. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بعضی از آثار معروف ادبیات فارسی به قزاقی ترجمه شد؛ مثلاً «عارض ملا»، «شَدی جَهَنگیر»، «ُترمَغَن بِت ایزِ تلاف» کوشیدند شاهنامه را به نظم ترجمه کنند. در این دوره تعداد علاقه مندان به شعر فارسی بسیار زیاد بود و شاعران قزاقی علاوه بر زبان مادری، به فارسی، عربی و روسی نیز مسلط بودند. شاعر بزرگ قزاق «آبای قونان بیاف» اصلاً اولین بار اشعار خود را به پیروی از شاعران ادبیات کلاسیک ایران سرود و از آنها الهام می گرفت؛ به طوری که یک جا می گوید: «فضولی، شمسی، صیقلی، نوایی، سعدی، فردوسی، خواجه حافظ، همگی مدد! یا شاعران فریاد!» به تاکید نویسنده نامدار قزاقی «مختار اوئضف»، آبای در جوانی به شدت تحت تاثیر شاعران شرقی قرار می گیرد و شعرها و داستانهای شاعران بزرگی همچون فردوسی، حافظ، نظامی و سعدی را از روی متن اصلی و گاهی ترجمه های جغتایی می خواند و حتی برای اولین بار عروض را در شعر قزاقی مطرح می کند. آبای، حافظ را استاد روحانی خود می دانست و احترام و ارادت خاصی به او داشت. اشعار برادرزاده او، یعنی «شاه کریم قودای بردی» نیز از نظر معنی و مضمون بسیار شبیه شعرهای حافظ است، شاید به این دلیل که او اشعار حافظ را به قزاقی ترجمه کرده است. در دوران شوروی نیز شاعران قزاقی با ادبیات شرقی و غربی آشنایی داشتند و سعی می کردند آنها را به قزاقی منتقل کنند.
قدیمی ترین سابقه ای که از زبان فارسی در آنجا هست، چیست؟
از قدیم زبان فارسی در قزاقستان وجود داشته است؛ اما در بعضی دوره ها حضورش را کمتر و در برخی دوره ها بیشتر می بینیم. شعرای قزاقی دوره های قدیم تر، زبان فارسی را می دانستند و با ادبیات فارسی آشنایی خوبی داشتند. به طوری که در مکتب خانه ها گلستان و بوستان را در کنار درسهای دینی می خواندند؛ همین طور مثنوی، خمسه نظامی و داستانهای شاهنامه فردوسی را؛ بنابراین در قدیم این ارتباط ادبی وجود داشت.
امروزه برای دانشجویان قزاقی زبان فارسی چه جذابیتی دارد؟
زبان فارسی جذابیت خاص خود شرا دارد. آنها می خواهند این زبان را به عنوان تخصص شان انتخاب کنند و در این زمینه فعالیت کنند تا روابط ادبی دو کشور نزدیک شود و در این مسیر خدمت کنند. دانشجویان ما برای تکمیل این زبان به ایران می آیند؛ مثلاً پارسال یکی از دانشجویان من به ایران آمد و دوره دانش افزایی را گذراند و سال قبل هم این طور بود. به تازکی نیز دانشگاه ما قراردادی با دانشگاه علامه طباطبایی بسته تا دانشجویان برای پژوهش و تکمیل زبان فارسی به آنجا بروند.
شما می دانید که ارتباط ادبی یکی از مهمترین مسائل ادبیات شناسی است و آگاهی از تاثیر ادبیاتها بر یکدیگر برای ساختن نقشه کامل تاریخ ادبیات ملی هر کشوری لازم می باشد. به قول پروفسور میرزایف: «تجربه ادبیات جهانی نشان می دهد که ادبیات ملی نمی تواند به طور مجزا از جریان کلی هنری رشد کند. هر ادبیاتی از دیگر ادبیاتها تاثیر پذیرفته و بر آنها اثر گذاشته است.» رابطه ادبیات فارسی با ادبیات ترکی به طور کل و ادبیات قزاقی به طور خاص نیز این چنین است. البته ما بیشتر تحت تاثیر ادبیات فارسی بوده ایم؛ چون فارسی صدها سال است که وارد ادبیات ترکی شده و اصلاً شکل ملی پیدا کرده است؛ مثلاً می بینید که در دولتهای آسیای مرکزی شاعران بزرگی آثار خود را به فارسی خلق می کردند و در دربار شاهان مجالس ادبی برپا می شد و حتی سلاطین عثمانی نیز از زمان تاسیس دولتهای خود عشق خاصی نسبت به این زبان و ادبیاتش داشتند، به گونه ای که شاعران عصر سلطان سلیم و پسرش سلیمان آثار منظوم فارسی داشتند. برخی از آنها خود پیرو طرز فکر مولانا بودند و به گسترش محبوبیت مولوی، سعدی، حافظ و... کمک می نمودند. ادبیات ایران ذخایری بسیار غنی از ادبیات شرقی را برای خود و برای ادبیات جهانی ذخیره کرده است و همین موجب جذابیت آن برای همگان و از جمله دانشجویان قزاقستان می شود.
انتظار شما از ایران چیست؟
می خواهیم از پژوهشهای علمی استفاده بکنیم تا بتوانیم ارتباط بیشتری با مردم و تحقیقات علمی، تاریخ و جغرافیای ایران برقرار کنیم.
ایران برای قزاقها چه جذابیتی دارد؟
از همه نظر جذابیت دارد؛ به خصوصی به عنوان یک کشور بزرگ و غنی در خاورمیانه و نیز یک کشور همسایه، به همین جهت انتظار داریم که روابط سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی ما رشد بیشتری از این پیدا کند.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.