مدینه های غیر فاضله

فارابی از انواع مدینه های غیر فاضله سخن می راند؛ در حالی که مدینه فاضله را به لحاظ ماهیت یکی دانسته است. طبیعی است مدینه ای که فاقد ویژگی های فاضله باشد در لسان فارابی غیر فاضله یا جاهله نام می گیرد؛ مدینه ای که
چهارشنبه، 4 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مدینه های غیر فاضله
مدینه های غیر فاضله

 

نویسنده: احمد راسخی لنگرودی




 

فارابی از انواع مدینه های غیر فاضله سخن می راند؛ در حالی که مدینه فاضله را به لحاظ ماهیت یکی دانسته است. طبیعی است مدینه ای که فاقد ویژگی های فاضله باشد در لسان فارابی غیر فاضله یا جاهله نام می گیرد؛ مدینه ای که مردمش نه سعادت را می شناسند و نه سعادت به خاطرشان خطور می کند و اساساً نسبتی با سعادت ندارند، سرگرمند در تمتع لذات دنیوی، و کامجویی را هدف زندگی قرار داده اند.
فارابی در تحلیل مدینه ضاله، بی آنکه مانند افلاطون به تحلیل واقعیت سیاسی و اجتماعی ساختار درونی نظام پرداخته باشد به اندیشه سیاسی ایرانشهری نزدیک شده و کانون تحلیل خود را رأس هرم اجتماعی، یعنی رئیس اول مدینه قرار داده است که از بسیاری جهات با اندیشه شاهی آرمانی ایرانشهری سازگار است.»(1)
مدینه ضاله یا جاهله در نظر معلم ثانی اقسام ذیل را شامل می شود:

1.مدینه ضروریه:

ابتدایی ترین مدینه ای است که اعضایش در بدویت کامل بسر می برند. در این مدینه هیچ نشانی از اجتماع مدنی دیده نمی شود. برخی چونان چهارپایان اجتماعی و برخی دیگر مانند جانوران وحشی و عده ای نیز در بیابانها و صحرا می زیند.
مدینه ای است که مردمش برای دوام جسم به قدر ضرورت می خورند و می آشامند. در این مدینه فطرت ها دست نخورده تر و امکان رشد استعدادهای انسان دوستانه بیشتر است. این مدینه که به حکم دست نخوردگی فطرت زمینه مستعدی برای کسب فضیلت فراهم است به مدینه فاضله نزدیکتر است. مردم در به دست آوردن ضروریات زندگی به یکدیگر یاری می رسانند؛ البته تأمین ضروریات زندگی از راه های مختلفی همچون زراعت، حشم داری، صیادی و شکار و حتی دزدی انجام می گیرد.(2)
در این مدینه کسی مقام ریاست را به عهده خواهد داشت که در به کارگیری مردم برای دست یابی به ضروریات توانمند است.

2.مدینه نداله:

این مدینه یک مرحله بالاتر از مدینه ضروریه است. در این مدینه فقط نیازهای ضروری تأمین نمی شود، بلکه خوی ثروت اندوزی و فزون طلبی نیز در میان مردمان دیده می شود. مردم بیش از نیاز خود ثروت می اندوزند. امر داد و ستد و اجاره در چنین مدینه ای رواج دارد. مردم مدینه در خرج کردن بخل می ورزند و تنها از ثروت خود به قدر نیاز و ترس از هلاکت مصرف می کنند.«برترین مردم در این گونه مدینه ها به زعم ساکنان آنها، توانگرترین آنان است که هم خود توانگر در ثروت باشد و هم در رسیدن دیگران به ثروت و توانگری بتواند به بهترین نوع چاره اندیشی کند.»(3)
بنابراین کسی عهده دار ریاست بر مدینه خواهد شد که در راهنمایی و هدایت جامعه به سوی برخورداری توانمند بوده و در ثروت اندوزی از همگان پیشی گرفته است.

3 .مدینه خسیسه:

یک مرحله از مدینه نداله پیشرفته تر است. مردم علاوه بر مال اندوزی در لذات حسی و عشرت طلبی با یکدیگر همکاری می کنند. «اجتماع آنان استوار بر اساس قمار بازی، مجالس لهو و هزل، فراهم کردن خوراک و خوردنی و نوشیدنی و میخوارگی، ازدواج و زن بارگی و بالاخره لذت طلبی و انتخاب لذت آورترین هر امری است؛ و این کارها را صرفاً برای لذت می کنند نه برای پایداری و حفظ تن.»(4)
مقام ریاست در این مدینه از آن کسی است که قادر باشد مردم مدینه را به لذات حسی و عشرت طلبی نائل گرداند.

4 .مدینه کرامیه:

این مدینه بهترین نوع مدینه جاهلی است و از این رو شباهتی هم با مدینه فاضله دارد. در این مدینه چنان که از عنوانش پیداست مردم از سطح لذات حسی گذر کرده اند و لذاتی فراتر را خواستار می شوند؛ بزرگ داشتن و گرامی داشته شدن مطلوب آنهاست.
فارابی در السیاسة المدنیه در توصیف مدینه کرامیه از کرامت متساوی و متفاضل سخن می راند. منظور او از کرامت متساوی این است که هر یک از افراد به طور متساوی به همدیگر احترام گذارده شأن و شوکت یکدیگر را بستایند. در حالی که منظور از کرامت متفاضل این است که یکی از آنان بر حسب لیاقت ها نوعی کرامت به او اعطا کند و آن دیگری کرامتی بالاتر و بزرگتر از نوع اعطایی او. از آن حیث که او شایسته تر است.(5)
البته باید گفته شود معیارهای لیاقت در مدینه های جاهله به فضیلت نیست، بلکه بر حسب توانگری جسمی یا توانگری مالی یا عشرت گری و یا تبارگری است. بدین سان هر کس توانگرتر است و یا برای او اسباب عشرت و لذت فراهم تر است شأن و شوکت او به نزد مردم مدینه فزونتر است.(6)
ریاست مدینه را کسی عهده دار خواهد بود که در رساندن جامعه به هدف تعیین شده، توانا باشد.

5 .مدینه تغلبیه:

مردم این مدینه نسبت به چیرگی و غلبه بر دیگران شیفتگی از خود نشان می دهند. میل بر غلبه در آنها متفاوت است؛ پاره ای از آنان مایلند بر خون مردم چیره شوند و پاره ای دیگر خواستار غلبه بر اموال مردم و پاره ای دیگر تسلط بر نفوس دیگران را خواهانند. دسته ای برای چیرگی بر دیگران راه خدعه و نیرنگ را طی می کنند و دسته ای دیگر آشکارا اعمال زور می کنند و بالاخره دسته ای دیگر هر دو شیوه را می آزمایند، ولی مردم این مدینه چون در بین خود نیازمند یکدیگرند لاجرم به خاطر غلبه بر بیگانه و شهرهای دیگر از چیرگی برخودی اجتناب می ورزند و در غلبه بر مردم بیگانه به یکدیگر یاری می رسانند.
رئیس این گونه مدینه ها کسی است که در به کار گرفتن مردم مدینه در جهت چیره شدن بر ملتها نیرومندتر و مدبرتر باشد و مردم را به گونه ای تربیت کند که ضمن تفاخر به دارایی های خود همواره دشمن ملت ها و کشورهای دیگر باشند.(7)

6 .مدینه جماعیه:

مدینه ای که مردمش آنچه می خواهند انجام می دهند. در همه ی اعمال خود از تساوی کامل برخوردارند. هیچ کس بر دیگری برتری ندارد. کسی ارزشمند است که در جهت افزایش آزادی مردم کمک کند.
رئیس در چنین مدینه ای به رأی توده مردم انتخاب می شود. شرط کسب مقام ریاست فضیلت نیست، زیرا که اساس این مدینه را خواست مردم تشکیل می دهد. رؤسا کاملاً تابع خواست مرئوسینند. در واقع نه رئیسی وجود دارد و نه مرئوسی. در این مدینه طوایف مختلف با هر خوی و گرایشی اعم از پست و والا گردهم آمده اند و کسی را در میان خود ارجمند می شمرند که زمینه آزادی شان را فراهم آورد. نیکی و بدی در این مدینه بیشتر از مدینه های دیگر دیده می شود.(8)
به نظر می رسد خصوصیاتی که فارابی برای مدینه جماعیه قائل می شود نقدی بر نظام شورایی یا دموکراسی باشد؛(9) اما در عین حال معتقد است مدینه جماعیه نظر به انتخاب آزاد می تواند اهل مدینه را به سوی عمل به فضیلت سوق دهد و این مدینه از دیدگاه فارابی اگر چه در زمره حکومت های بد جای می گیرد، اما در صورت عدم تحقق مدینه فاضله مطلوب می باشد و در حقیقت «پدید آمدن مدینه های فاضله و ریاست های فاضله از بطن مدینه های ضروریه و جماعیه آسان تر و ممکن تر است.»(10)
فارابی در بر شماری مدینه های غیر فاضله به این مقدار بسنده نمی کند؛ از مدینه های دیگری نیز نام می برد که عبارتند از:
-مدینه فاسقه:
مدینه ای را گویند که مردم آن به آنچه مردم مدینه فاضله عمل می کنند ایمان دارند، سعادت و راههای رسیدن به آن را می شناسند، اعتقاد هم دارند، اما در عمل به کار نمی گیرند، رفتاری ناسازگار در پیش می گیرند و سیرت مدینه های جاهلی را طی می کنند.(11)
-مدینه متبدله:
یک مرحله بالاتر از مدینه فاسقه می باشد. اهل این مدینه در آرا و افعال مشابه مردم مدینه فاضله اند، ولی به لحاظ تصرف در آن طریق فساد را پیموده اند. در واقع مدینه متبدله روزگاری فاضله بوده و بر اثر اشاعه جهل و گمراهی تبدل یافته است.
ظاهراً مراد معلم ثانی از مدینه متبدله «امت هایی چون یهودیان و مسیحیان هستند که اگر چه در اصل، صاحب آرای درستی بوده اند، ولی با گذشت زمان آئین های شان دستخوش تحریف و تبدیل شده است و صورت جوامع آنها گر چه دینی است، ولی ماده و محتوای آن منحرف و باطل است.(12)
و شاید چنان که برخی نیز گفته اند مقصود فارابی از مدینه متبدله به حکومت بنی عباس بازگردد که «زیرچشم تشیع راوندیان روی کار آمدند و پس از استوار شدن با کشتن ابومسلم از آن راه باز گشتند.»(13)
البته فارابی توضیح نمی دهد که مدینه فاضله چگونه به ضد خود یعنی مدینه متبدله تبدیل شده است. به نظر می رسد بیش از آنکه تحلیلی از واقعیت سیاسی و تحول مدینه بوده باشد، توصیفی لفظی و شرح الاسمی است.(14)
-مدینه ضاله:
اهل این مدینه عقایدی فاسد درباره خدا اختیار می کنند. رئیس مدینه ضاله مدعی است بر او وحی می شود و زعامت شرعی مردم را عهده دار است. بدون این که این امر واقعیت داشته باشد و در این راه به انواع خدعه ها و تزویرها متوسل می شوند.
شاید مراد او از مدینه ضاله «امت های دینی باشد که اصطلاحاً آنها را غیر اهل کتاب می نامند. چون مانویان و بوداییان که در زمان فارابی نیز آوازه و احیاناً نفوذ در بعضی جوامع داشتند.»(15)
و شاید مراد فارابی از مدینه ضاله دولت مسیحی مردم خاوری آن روزگار باشد که دیندار و اهل کتاب ولی نامسلمان بودند.(16)
بدین سان فارابی انواع مدینه هایی را که افلاطون و ارسطو از آنها نام برده اند از اقسام مدینه جاهله به شمار می آورد؛ چنان که گفته شد برخی از آنها نسبت به دیگری از امتیازاتی برخوردار است.
بدین صورت که مدینه بدّاله به جمهوری عوام فریبانه و مدینه جماعیه به دموکراسی و مدینه خسیسه به الیگارشی ناظر است؛ چنان که مدینه ضروریه نیز به اریستوکراسی و مدینه تغلبیه به تیرانی و مدینه کرامیه به پادشاهی عادلانه نظر دارد.

پی نوشت ها :

1-زوال و اندیشه سیاسی در ایران، ص 167.
2-السیاسة المدنیه، ص 256.
3-همان، ص 257.
4-همان، ص 258.
5-همان، ص 259.
6-همان.
7-همان، صص 264-265.
8-همان، صص 270-271.
9-زوال اندیشه سیاسی، ص 166.
10-السیاسة المدنیه، ص 273.
11-همان، ص 276.
12-خاتمی، سیدمحمد، آئین و اندیشه در دام خودکامگی، ص 215، انتشارات طرح نو، 1376.
13-منزوی، علی نقی، بنیادهای مذهبی حکومت در ایران ساسانی، ص12.
14-زوال اندیشه سیاسی در ایران، ص 166.
15-آئین و اندیشه در دام خودکامگی، ص 215.
16-بنیادهای مذهبی حکومت در ایران ساسانی، ماهنامه چیستا، سال سوم، شماره اول، شهریور 1364ش، ص 12(منتشر شده با امضای مستعارعلی کوشا).

منبع مقاله :
راسخی لنگرودی، احمد؛ (1390)، افق های ناکجاآباد، (سیری انتقادی در مدینه های فاضله)، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.