نويسنده: جان پايك
مترجمان: دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
مترجمان: دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
Frankfurt School
گروه پرنفوذي از ماركسيست هاي اروپايي را دربرمي گيرد كه بسياري از آنان يهودي بودند. اين مكتب در مؤسسه ي مطالعات اجتماعي دانشگاه فرانكفورت در 1923 شكل گرفت. اعضاي آن پس از به قدرت رسيدن نازي ها به آمريكا مهاجرت كردند و در نيويورك « مكتب جديد براي تحقيقات اجتماعي » را بنيان نهادند. چهره هاي سرشناس آن والتر بنيامين، ماكس هوركهايمر، تئودور آدورنو، و متأخرين آنها هربرت ماركوزه و يورگن هابرماس بودند. رهيافت كلي آنها ضدتقليل گرايي (anti-reductionist ) بود و به جبرگرايي اقتصادي كه وجه مشخصه ي احزاب كمونيستي اروپاي غربي در دوران بين دو جنگ بود نگاه انتقادي داشتند. نظريه پردازان مكتب فرانكفورت مايل به لحاظ كردن زمينه هاي فرهنگي به عنوان نقطه ي آغازين تحليل هاي خود بودند و ديدگاه زيبايي گرايانه ي ايشان تقابل آشكاري با اقتصادگرايي جريان رسمي [ ماركسيسم ] داشت. آنها موضع راديكال تري نسبت به جنبش روشنگري ( Enlightenment ) و سنت هاي جهان شمول گرايانه و بنيان گرايانه ي آن داشتند. نظريه پردازان مكتب فرانكفورت تصور علم فارغ از ارزش را رد مي كردند و در نتيجه، تمايلات علم گرايانه و پوزيتيويستي ماركسيسم رسمي تر را مردود مي شمردند. در عوض به دنبال نظريه اي انتقادي بودند كه صراحتاً از آغاز خود را متعهد [ به برخي ارزش ها ] بداند. مكتب فرانكفورت بر نقش آگاهي در تغييرات تاريخي تأكيد مي ورزيد. ژرف كاوي نظريه ي انتقادي در كتاب ديالكتيك روشنگري ( هوركهايمر و آدورنو [ 1947 ] 2002 ) به بهترين وجه خود مشاهده مي شود و نشان مي دهد كه چگونه ديوان سالاري خردگرايانه و فن محورانه ي آلمان نازي توانست باعث تداوم بخشيدن به هولوكاست شود. عقلانيت علمي مانعي در برابر شرارت ايجاد نكرد و بلكه پيروزي آن را ميسر ساخت.تفكر به سياق سنت فرانكفورت هنوز قابل مشاهده است، هر چند نظريه ي انتقادي به طور فزاينده اي اشتراكاتي با عناصر ضدبنيان گرا، خودنگرانه (self-reflexive ) و معطوف به فرهنگ در پست مدرنيسم يافته است.
منبع مقاله :
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول