مهار اجتماعي غريزه ي جنسي

انسان موجودي اجتماعي است که با نيازهاي فردي و اجتماعي زندگي مي کند. غريزه ي دروني، انسان را به برآوردن نيازهاي خويش دعوت مي کند و چنانچه جز به جنبه هاي مادي توجه نداشت باشد، ارزشي براي حقوق و منافع هم نوعان
جمعه، 31 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهار اجتماعي غريزه ي جنسي
 مهار اجتماعي غريزه ي جنسي

 

نويسندگان: ريحانه هاشمي و سيد محمد حسن هاشمي زاده




 

انسان موجودي اجتماعي است که با نيازهاي فردي و اجتماعي زندگي مي کند. غريزه ي دروني، انسان را به برآوردن نيازهاي خويش دعوت مي کند و چنانچه جز به جنبه هاي مادي توجه نداشت باشد، ارزشي براي حقوق و منافع هم نوعان خويش قائل نخواهد بود.
در اجتماعات انساني به دليل برتري طلبي افراد براي ايجاد هم نوايي و جامعه گرايي، سعي در ايجاد نوعي قوانين مي کنند که افراد را ملزم به حفظ منافع فردي و گروهي نموده و امکان کج روي (1) را در آنان کاهش دهد. بدين منظور با کنترل اجتماعي سعي در حفظ هنجارهاي جامعه مي گردد.
کنترل اجتماعي به مجموع عوامل محسوس و نامحسوسي که يک جامعه در جهت حفظ ميعارهاي خود به کار مي برد و مجموع عواملي که به قصد جلوگيري افراد از کجروي اجتماعي در راه آنان قرار مي دهد، گفته مي شود. (2)
جامعه ي ديني به کمک ارزش هاي اخلاقي به راحتي مي تواند افراد را ملزم به جامعه پذيري و هم نوايي نموده و افراد ضمن حفظ منافع خويش از منافع جمعي نيز حفاظت نمايند.
دانشمندان جامعه شناس با استفاده از اصل تجربي معتقدند رواج فضيلت و اخلاق يا شيوع فساد و تباهي در يک جامعه با اثرپذيري افراد آن جامعه ارتباط کامل دارد. بدين معنا که پرورش صحيح افراد جامعه از طريق آموزش، جامعه را آماده ي پذيرش فضايل اخلاقي نموده و عدم آموزش صحيح، جامعه را در معرض فساد قرار مي دهد. (3)
قرآن رابطه ي افراد و جامعه را چنين بيان مي فرمايد:
«إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى‏ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛ (4) خدا حال قومي را تغيير نمي دهد، تا آنان حال خود را تغيير دهند؛ يعني بين حالات انسان و اوضاع خارجي اعم از خير و شر رابطه ي تلازم برقرار است. اگر مردمي مؤمن و اهل اطاعت و شکر بودند، خداوند نعمت هاي ظاهري و باطني به ايشان ارزاني مي دارد، ولي به محض تغيير حالت و روي آوردن به کفر و فسق خدا نيز نعمت خود را تبديل به نقمت مي نمايد و چنانچه باز به اطاعت بازگشتند، هم چنان نعمت هاي خويش را به آن ها ارزاني خواهد داشت. (5)
هر چند جامعه از افراد تشکيل مي شود، ولي از تأثير اجتماع بر روي افراد نيز نمي توان غافل ماند. کشش هاي اجتماعي گاه آن چنان قدرت مند عمل مي نمايد که افراد را با خود همراه مي سازد. بنا به فرمايش حضرت علي عليه السلام «شباهت اخلاقي مردم به محيط اجتماعي و مقتضيات زمان خودشان، بيشتر از شباهت به صفات خانوادگي و خلقيات پدرانشان است». (6)
اگر اجتماعي محل عرضه محرّک هاي نفساني شد و رابطه ي اجتماعي بر اين اساس استوار گرديد، مدار سازمان رواني انسان ها نيز در جهت ارضاي هواي نفس به کار افتاده و جامعه مجموعه اي از اين روابط گرديده و ناهنجاري ها و بيماري هاي رواني افزايش خواهد يافت. (7)
اجتماع فاسد موجب فساد روح گرديده و زمينه هاي رشد اخلاقي را ضعيف مي گرداند، لذا اسلام بر اصلاح محيط اجتماعي تأکيد مي ورزد. به همين جهت سياست هاي مبتني بر از بين بردن انديشه هاي متعالي سعي در فاسد نمودن زمينه هاي اخلاقي افراد، از طريق جامعه مي نمايند. (8)
سياست جامعه ي اسلامي در کنترل امور اجتماعي مبتني بر کاهش محرّک هاي نفساني و ايجاد محيطي سالم براي رشد و تعالي انسان مي باشد. در اين راستا ابتدا بايد نحوه ي معاشرت اجتماعي شناخته شود و سپس در مرحله ي اجرا نيز زمينه هاي عملي شدن آن فراهم آيد.
وارد شدن افراد به اجتماع معمولاً از دوران کودکي و دبستان آغاز مي شود. در اين دوران اثرپذيري کودکان از محيط پيرامون شروع به شکل گيري مي نمايد، ولي هنوز وابستگي او به خانه و خانواده موجب حفظ او از عوارض بيروني مي گردد.
سنين نوجواني، مرحله ي گذر از زندگي وابسته به زندگي اجتماعي است که نوجوان بايد به عنوان فردي مستقل از لحاظ عاطفي و اجتماعي، زندگي خود را در جواني و بزرگ سالي در اجتماع ادامه دهد، لذا تربيت اجتماعي در اين سنين اهميت ويژه مي يابد و اين مهم به عهده ي خانواده مي باشد.

1. تربيت اجتماعي

افراد قبل از ورود به اجتماع نيازمند فراگيري امور اجتماعي مي باشند. اجتماع انساني به دليل خصوصيّات خاص خود و ترکيب آن از دو جنس مخالف که داراي جذبه هاي خاص مي باشند، نيازمند کسب آموزش هاي لازم در اين زمينه مي باشد.
اين امر مهم در مرحله ي اول به عهده ي خانواده قرار گرفته و بر والدين است که آموزش هاي لازم را به کودکان و نوجوانان خود بدهند.

الف) آموزش برخورد با نامحرم:

پدر و مادر از کودکي بايد در انديشه ي شکل دهي رفتار اجتماعي فرزندشان باشند.
در تربيت اجتماعي، رو در رو شدن با جنس مخالف يکي از مهم ترين امور است که براي اين بايد تصوير روشن و درستي از جنس مخالف براي ايشان ترسيم نمود. افراد بايد بدانند که حاکميت روابط تا زماني که در حد انساني باشد از نظر شرع ايرادي ندارد، ولي خطري که در روابط نامحرم نهفته است، آميخته شدن روابط با عواطف و احساسات و کم کم رنگ جنسي به خود گرفتن است، لذا شرع اسلام براي حفظ انسانيّت، محدوديت هايي قائل شده است که برخي دائمي و برخي مقطعي است.
پوشش کامل از نامحرم جزء برنامه هاي دائمي است که امکان بهره وري جسمي و جنسي را از بين مي برد، البته براي اين که حضور اجتماعي زنان و مردان دچار مشکل نشود، در صورت عدم انحراف، پوشش دو دست و صورت (9) براي خانم ها واجب شمرده نشده و کيفيّت پوشش اسلامي، به دليل حرمتِ خاص شخص زن است تا بدين وسيله ديگران از او استفاده ابزاري نکنند.
يکي ديگر از مسائلي که در رابطه با نامحرم بسيار حائز اهميت است، صحبت کردن با نامحرم در روابط اجتماعي است. در اين رابطه ي طرفيني افراد بايد هوس و گناه را از رابطه سالم و انساني متمايز کنند. اسلام صحبت نکردن دو نامحرم را در غير ضرورت بهتر دانسته است و در صورت آميخته شدن آن با گناه، صحبت کردن با نامحرم را حرام شمرده است. (10)
ايجاد محبت و جاذبه در سنين نوجواني از خصوصيت هاي اين دوره است و زماني که جذابيّت و کشش دو جنس مخالف بدان افزوده شود، بر محبت هاي افراطي مي افزايد. خطري که در اين جاذبه نهفته است بيشتر متوجّه دختران مي گردد، لذا حساسيّت ها بيشتر بر روي دختران متمرکز گرديده و دختران از اين سبب ابراز ناخرسندي مي کنند. حال آن که محدوديت از لحاظ اجتماعي و اخلاقي متوجه هر دو مي باشد.
چنانچه علت اين امر براي افراد روشن گردد و خود به واقعيّات دست يابند، بهتر مي توان با اين معضل مبارزه نمود.
داشتن روابط دوستانه، بين دختر و پسر در شرع اسلام به دليل عوارض نامطلوب آن، ناپسند شمرده شده است. حال آن که برخي پسران داشتن دوست دختر را نوعي قدرت اجتماعي تلقّي مي کنند و دختران نيز رابطه داشتن با پسران را نوعي جاذبه مي دانند و معمولاً از اين رابطه توقّع ازدواج دارند، ولي پس از برقراري رابطه، بيش از آن که به توقّعات خود دست يابند دچار آسيب هاي رواني، اجتماعي و تربيتي مي گردند.
پس از سرخوردگي در روابط، آسيب هاي وارده بر دختر بيشتر است، چرا که دختر از لحاظ رواني دچار سرخوردگي شده و از خود احساس تنفّر مي کند و در اجتماع آن گونه که قبلاً‌ پذيرفته شده بود، مورد پذيرش واقع نمي شود و از لحاظ تربيتي امکاناتي که قبلاً براي او فراهم بود به دليل بينشي که در او و اجتماع ايجاد شده براي او فراهم نمي باشد. (11)
چنانچه پدر و مادر از کودکي کيفيت روابط زن و مرد را به صورت مکمل يک ديگر و برخاسته از احترام، آموزش دهند و در هنگام بلوغ از اختلاط نامحرمان در خانواده پرهيز کنند و روابط دختر خاله و پسر خاله و ... را طبيعي جلوه ندهند و به نوجوان بفهمانند که رعايت اصول اخلاقي و اجتماعي نشانه ي رشد فرهنگي است، مي توان به اهميت دادن نوجوان به اين مسائل اميدوار بود. (12)
در اين زمينه به مسائل دختران بايد توجه ويژه گردد و در خانواده ضمن احترام به شخصيت دختر در عمل و گفتار، ضمن حفظ شخصيّت استقلال طلب او به وي اظهار محبت شود (13) تا براي رفع کمبود محبت به اندک محبت ظاهري فريفته نگردند. در صورت توجه نکردن به اين مسائل، ضمن ايجاد روابط ناسالم دختران و پسران، شاهد فراري شدن دختران خواهيم بود.
علت فراري شدن دختران را دو عامل برشمرده اند:
يک دسته از دختران به علت مخالفت خانواده با ازدواج پسر مورد علاقه پا به فرار مي گذارند و دسته ي ديگر نيز براي ارضاي ميل جنسي، مالي و شخصيّتي،‌ اقدام به فرار مي کنند. (14)

ب) کنترل معاشرت ها و دوستي ها:

دوست يابي و معاشرت با دوستان زمينه ي زندگي اجتماعي را براي کودکان فراهم مي آورد و اين امر به تدريج قوّت گرفته و اثرپذيري نوجوان از گروه هم سالان و دوستان خويش، بيش از تأثير خانواده خواهد بود. (15)
چنانچه دوست و هم نشين نوجوان از آداب و رفتار خوب و پسنديده برخوردار باشد، تأثير خوبي بر روي او خواهد داشت و برعکس، چنانچه رفيق او فردي داراي آداب غيراسلامي باشد، هر چند نوجوان داراي تربيت صحيح خانوادگي باشد، نمي توان از تأثير دوستان در او غفلت نمود.
آشنايي با دوستان نوجوان و شناخت نسبت به آن ها بر والدين لازم و ضروري است تا ضمن احساس نزديکي نوجوان با والدين، کيفيت معاشرت دوستان با نوجوان تحت کنترل والدين باشد.
در اين صورت چنانچه روابط والدين با نوجوان صميمي باشد، امکان آگاه سازي او نسبت به تأثير منفي رفيق بد وجود دارد؛ چنان که حضرت علي عليه السلام فرمود:
لا تَصْحَبِ الْمائِقَ فَإنَّهُ يُزَيِّنُ لَکَ فِعْلَهُ، وَ يََودُّ أنْ تَکُونَ مِثْلَهُ:
همنشين بي خرد مباش که کار زشت خود را زيبا جلوه داده و دوست دارد تو همانند او باشي. (16)
يکي از عوامل روابط ناسالم دختران و پسران، احساس رسالتِ پيدا کردن دوست براي يک ديگر است؛ به گونه اي که نوجوان داراي احساس فردي نسبت به جنس مخالف نيست، ولي تعامل متقابل دوستان او را مستعدّ انجام کارهايي مثل نامه نگاري يا ملاقات يا تماس تلفني مي کند. (17) خداوند حقيقت دوستي هاي فريبنده ي دنيوي را چنين بيان مي نمايد: «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»؛ در آن روز (قيامت) دوستان- جز پرهيزکاران- برخي دشمن برخي ديگرند. (18)
از جمله عواملي که جوانان را به انحراف مي کشاند، مجالس مهماني است که با دوستان صورت مي پذيرد و آشنايي هايي که در اين مجالس ايجاد مي شود. هرچند ظاهر اين مهماني ها محترمانه و حتي بدون ارتباط نامشروع است، اما دام هاي پنهاني براي جوانان به خصوص دختران در آن گسترده است و افرادي در اين ميان با وعده هاي نيکوي تحصيل و کار در خارج از کشور، ضمن تحصيل رضايت والدين، به اغفال دختران پرداخته و از آن ها سوء استفاده جنسي مي نمايند.
«افرادي به نام قوّاد، فريب و سازمان دهي دختران را به عهده دارند. 98% قوّادها زن هستند که در قالب هاي مختلف و دل سوزي هاي مادرانه و حمايت هاي مالي، دختران و زنان جوان را در گوشه و کنار پيدا کرده، ضمن جلب اعتماد آن ها مقدمات سفر به سوي بدبختي را براي آن ها فراهم مي کنند.
افراد قوّاد، دختران را در سالن هاي آرايش، وسائل نقليّه عمومي، مهماني هاي دوستانه، اطاق هاي انتظار پزشکي و پخش آگهي هاي مختلف و ... مورد اغفال قرار مي دهند.
ارمغان اين سفرها، بيماري هاي ايدز، سوزاک، کروستون و زندگي ننگين براي دختران و زنان جوان است». (19)

ج) آموزش و هشدارهاي جنسي:

کودکان پس از گذر از مرحله ي کودکي، پا به مرحله ي بلوغ جنسي مي گذارند و تحولات جنسي در آنان ايجاد سؤالات مختلف مي نمايد.
از آن جا که آموزش جنسي در اجتماع به دلايل مختلف داراي محدوديّت مي باشد و آموزش در مدارس و مجامع عمومي به صورت کلّي مي باشد، بهترين راه آگاه سازي نوجوان نسبت به اين امور خانواده مي باشد.
آموزش مسائل کلي در مورد غريزه ي جنسي مانند نقش دو جنس در توليد مثل، با استناد به مثال هاي دقيق از گياهان و با مثال هاي اجمالي در مورد حيوانات و انسان مي تواند در اواخر دوران دبيرستان، يعني سنين هفده و هجده سالگي انجام پذيرد. آموزش دقيق مسائل مربوط به روابط جنسي زن و مرد نيز بايد به هنگام ازدواج انجام گيرد. (20)
«در پايان نامه دکتراي يکي از ايرانيان مقيم خارج از کشور منبع روشن گريِ پرسش گران ايراني در مورد مسائل جنسي به ترتيب زير بيان شده: 4/2 درصد پدر، 4/4 مادر، 9/3 درصد خواهران و برادران، 8/6 درصد توسط معلمان، 6/94 درصد از طريق دوستان و 9/32 درصد از راه مطالعه کتاب ها». (21)
طبق اين آمار والدين حدّاقل نقش را در ارتباط با آموزش مسائل جنسي دارند؛ حال آن که در شرع مقدس اسلام، تربيت فرزندان به عهده ي پدر و مادر بوده و يکي از اين امور، مسائل جنسي مي باشد و کوتاهي والدين در اين زمينه موجب روي آوردن نوجوان و جوان به دوستان و گاه کتاب هاي گمراه کننده براي به دست آوردن اطلاعات مي باشد.
آگاهي والدين نسبت به اين امور و اطلاع رساني صحيح و به موقع، البته در حدّي که موجب از بين رفتن حجب و حياي نوجوان نشود، امري لازم به نظر مي رسد. بايد توجه داشت آگاه سازي دقيق در حالي که امکان ازدواج براي نوجوان و جوان فراهم نباشد، خطرآفرين است.
غريبان، معتقد به آموزش دقيق جنسي از زمان کودکي مي باشند که ناکارآمدي اين مسئله و عواقب وخيم آن دامن غرب را فراگرفته و به راحتي راه گريز از آن فراهم نيست.
آگاه سازي نوجوان به اثرات وخيم روابط ناسالم به دلايل اخلاقي و اجتماعي و فرهنگي نيز به عهده ي والدين مي باشد. چه بسيار جواناني که به دليل عدم آگاهي به بيماري هاي مقاربتي مبتلا گشته و راه گريزي از آن ندارند. چنانچه خانواده و اجتماع نسبت به آگاهي هاي فردي و اجتماعي آن ها اقدام مي نمود، دچار اين معضل پايان ناپذير نمي شدند.
بنابراين خانواده ها و مسئولين جامعه بايد در صدد آگاه سازي و کاهش انحرافات جنسي برآيند. متأسفانه «ميانگين ارتباط جنسي ناسالم در کشور کاهش يافته و از سي تا چهل سال به بيست تا 22 سال رسيده است. در اين رابطه بيماري هاي جنسي از قبيل سوزاک، سفليس و بيماري هاي عفوني ديگر حتي ايدز در ميان اين گروه سني افزايش يافته است». (22)
کارشناس وزارت بهداشت ضمن اين که «راه غالب انتقال ايدز در کشورهاي دنيا را انتقال جنسي دانسته، هشدار داده است، گمان مي رود در آينده نيز اين روند راه غالب انتقال در ايران شود». (23)
پدران و مادران وظيفه دارند ضمن تربيت و آموزش جنسي به فرزندان خود تفهيم کنند که ممکن است يک هوس زودگذر آنان را در منجلابي فرو برد که عوارض روحي و جسمي آنان قابل جبران نباشد. (24)

2. عمل کرد اجتماعي

مصونيّت جامعه موجب آرامش رواني افراد مي گردد. براي ايجاد مصونيّت در اين زمينه يک سري عوامل از طريق خود جامعه و از طرف ديگر، با رفتار صحيح افراد ميسّر مي شود.
چنانچه برنامه ريزي اجتماعي صورت پذيرد، نتايج مطلوب در پي خواهد داشت وگرنه با وجود عوامل کج روي حفظ افراد به آساني ممکن نخواهد بود.
افراد از طريق برخوردهاي درون جامعه به کسب تجربه پرداخته و جامعه پذير مي شوند. در جامعه هاي نوين، خانواده، مدرسه، گروه هم سالان و رسانه هاي گروهي به واسطه ي قدرت و تأثير مداوم، (25) زمينه هاي کج روي را در افراد فراهم مي آورند.
براي ايجاد امنيّت جنسي و پيش گيري از انحرافات جنسي در اجتماع بايد ابتدا زمينه ي انحراف را از بين برده و با آموزش روابط اجتماعي از ايجاد اختلال در جامعه جلوگيري نمود.

الف) جداسازي محيط

افراد براي پيشبرد کارها در جامعه گرد هم جمع شده و با ياري هم، نيازهاي يک ديگر را برطرف مي نمايند. مادامي که اين افراد از يک گروه و در يک راستا قرار بگيرند، (26) کمتر مشکلي به وجود مي آيد، اما با توجه به تفاوت هاي دو جنس زن و مرد، کنار هم قرار گرفتن آن ها در محيط هاي اجتماعي نه تنها به پيشرفت جامعه کمک نمي کند، بلکه عوارض وخيم و انحرافات رواني و اجتماعي را در پي دارد.
کشش و جاذبه ي جنسي بين دو جنس مخالف انکارناپذير است و هنگامي که دو فرد در يک محيط قرار مي گيرند، ناخودآگاه به يک ديگر تمايل پيدا نموده و عوارض بعدي در پي خواهد آورد؛ به خصوص در صورتي که محيط خلوت بوده و امکان هر گونه روابطي وجود داشته باشد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين رابطه فرمودند:
لا يَخلُوَنَّ رَجُلٌ بِامرَأةٍ إلاَّ کانَ ثالِثُهُمَا الشَّيطانَ؛
مرد و زني با هم خلوت نمي کنند مگر اين که سومين آن ها شيطان است. (27)
دليل اين مدّعا اوضاع وخيم و ناهنجار جوامع غربي است که با برداشتن ممنوعيت قانوني و مشروع همراه با آزادي هاي بي حدّ و حصر قابل مشاهده است.
در اين جوامع که داعيه دار توسعه ي اجتماعي، اقتصادي مي باشند، آزار جنسي زنان بسيار معمول است که با استفاده از اقتدار شغلي مردان صورت گرفته و زنان به دليل ترس از خشونت هاي جنسي، دست از کار کشيده و يا خود را محدود به موقعيت هاي خاص مي نمايند. (28)
دنياي کنوني به موازات پذيرفتن فرهنگ و تمدن غربي، با ابعاد گسترده خشونت زنان درگير است. خشونت در محل کار اکنون جزء شايع ترين شکل هاي خشونت در جوامع پيشرفته ي صنعتي به شمار مي آيد؛ علاوه بر اين که سوء استفاده ي جنسي در محل کار بر مشکلات آن مي افزايد. (29)
اسلام براي مصونيّت افراد و جامعه توصيه مي نمايد تا حد ممکن جامعه مختلط نباشد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اجتماع عصر خود اين عمل کرد را به اجرا درآوردند. ايشان درب ورودي زنان و مردان را در مسجد جدا ساختند (30) و دري را به زنان اختصاص دادند که هم اکنون نيز در مسجد النبي صلي الله عليه و آله به باب النساء مشهور است. در مورد راه رفتن زنان و مردان در کوچه ها از زنان خواستند از کنار کوچه، و مردان در وسط، راه بروند و اين عمل کردها در حالي بود که زنان را از فعاليت هاي اجتماعي منع نمي نمودند. (31)
جدا بودن محيط اجتماعي مردان و زنان اعم از محيط کار و درس و ... نه تنها از قدرت کاري آنان نمي کاهد، بلکه به دليل تمام توجه به کار و عدم اشتغالات ديگر، موجب موفقيت و پيشرفت افراد و جامعه خواهد گرديد.

ب) حذف عوامل محرّک

حضور زنان و مردان در اجتماع، ناگزير از برخورد و معاشرت آن ها با يک ديگر است. هر چند با رفع موانع و ايجاد عوامل مي توان برخورد و اختلاط آن ها را به حداقل کاهش داد، ولي در برخوردهايي که به ناچار به وجود مي آيد، بايد نهايت دقت و کنترل صورت گيرد.

عدم تماس بدني (دست ندادن):

در جامعه ي اسلامي براي حفظ حريم زن و مرد، تماس مستقيم بدني مورد نهي قرار گرفته و در برخوردها و آداب معاشرت زنان بايد با حفظ حجاب از تماس نزديک با مردان پرهيز نمايند. قرآن کريم در برخوردهاي ميان مرد و زن، از آنان مي خواهد که حريم خويشتن را حفظ نموده و در ارتباط با يک ديگر از هر گونه تماس پرهيز نمايند. (32)
دست دادن به عنوان يکي از سنّت هاي نيکوي اسلامي است که در حدّ محارم و بدون لذّت جنسي محدود شده است، ولي جوامع امروزي آن را بدون قيد و بند آزاد ساخته اند.
در اسلام دست دادن مرد و زن نامحرم نهي شده است، چرا که زمينه ي تحريکات جنسي را فراهم مي آورد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند:
مَن صافَحَ امرَأةً تَحرِمُ عَلَيهِ فَقَد باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ؛ (33)
کسي که با زن نامحرمي دست بدهد، خشم الهي را بر خود خريده است.

عدم خودنمايي:

محيط اجتماع، محل کار و اشتغال به امور زندگي است و تمام همت افراد بايد به کسب درآمد يا پيشبرد امور زندگي يا تحصيل و ... باشد و هر امري که باعث جلب توجه شده و افراد را از امور روزانه بازدارد مورد نهي قرار گرفته است. يکي از عواملي که موجب جلب توجه مي شود، نوع پوشش است، پيامبر صلي الله عليه و آله از پوشيدن دو نوع لباس شهرت نهي فرمودند: «لباسي که در زيبايي يا در زشتي انگشت نما باشد». (34) و ائمه اطهار عليهم السلام بهترين لباس را براي هر زمان، لباسي بيان نموده اند که افراد به طور معمول در آن زمان از آن استفاده مي نمايند. (35)
در جامعه، زنان و مردان در مورد پوشش خود بايد به گونه اي عمل نمايند که باعث جلب توجّه نشوند. برخلاف گروه ها و افراد خاص که براي جلب توجه گاه به لباس هاي غيرمتعارف روي آورده و هدفي جز جلب توجّه ندارند. از اين رو «پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نهي فرمودند از اين که کسي لباسي را براي افتخار و تکبر بپوشد که در اين صورت خداوند او را به کناره ي جهنم مي افکند». (36) پوشيدن لباس شهرت براي مرد و زن حرام است. (37)

عدم خود آرايي و حفظ حجاب:

حضور زن در اجتماع اسلامي بر اساس عفت و پاک دامني بنا نهاده شده تا وجود او در عرصه هاي مختلف اجتماعي بر اساس نيازهاي موجود، خلأهاي جامعه را پر کند. اين حضور چنانچه با عشوه و طنّازي همراه باشد، از هدف اوليه ي خود بازمانده و در ساير امور نيز اختلال ايجاد خواهد نمود، لذا دين اسلام زن را در جامعه به عنوان يک انسان، نه صرف زن بودن مي خواهد، لذا سعي در پوشاندن جلوه هاي زنانگي او مي نمايد. بر اين اساس زن نه تنها به خصلت خودآرايي خود در جامعه نمي پردازد، بلکه در مقابل با حفظ پوشش کامل از بهره برداري جنسي مردان نيز جلوگيري مي نمايد.
جوامع غربي که زن را با زنانگي در اجتماع حاضر ساخته اند،‌ به دليل عوارض ناشي از آن از کيفيت مصون نگه داشتن زن عاجز مانده اند. لذا براي حفظ مصونيّت جنسي زن، او را به آموزش دفاع شخص رهنمون ساخته اند که نتيجه ي مطلوب نبخشيده است.
طي سال هاي اخير در غرب تلاش ها و مبارزاتي عليه خشونت زنان صورت گرفته، اما اين احقاق حقوق گاه جنبه ي افراط و گاه تفريط پيدا نموده است. (38)
اسلام به جاي آزادي بي حد و حصر اوليّه و پيش گيري ثانويه، راه صحيح را پيش روي زن در اجتماع نهاده و از ابتدا جلوي هر گونه ايجاد تحريک در جامعه را مي گيرد، لذا خطاب به زنان مي فرمايد:
«وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى‏»؛ (39) مانند روزگار جاهليت پيشين آرايش و خودآرايي نکنيد. زينت و خودآرايي زنان زمينه رغبت به آنان و تعرض به ايشان را فراهم مي سازد و دامان جامعه را به آلودگي مي کشاند.
امام صادق عليه السلام به نقل از رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
... وَ نَهي أنْ تَتََزَيَّنَ المَرأةُ لِغَيرِ زَوجِها، فإن فَعلَتْ کانَ حَقّاً عَلَي اللهِ أنْ يُحرِقَها بِالنَّارِ؛ (40)
رسول خدا صلي الله عليه و آله نهي فرموده است که زن براي غير شوهرش زينت کند، اگر چنين کرد، حق است که خدا او را به آتش بسوزاند.

عدم شباهت به غير هم جنس:

هر جنس ويژگي هاي خاصّ خود را دارد و داراي جذبه هاي خاصّ خود مي باشد. اسلام به حفظ ويژگي هر جنس، در همان جنس تأکيد ورزيده و ارزش و شخصيت هر فرد را در همان جنس طلب مي کند.
عدم هم آهنگي در جنسيت و کيفيت پوشش، موجب اختلالات رفتاري گشته و عوارض سوئي در پي دارد؛ ضمن اين که برخورد افراد در اجتماع با چنين فردي برخلاف جنسيت او صورت گرفته و شخصيت فرد نيز دچار اختلال مي گردد. (41)
در اسلام تبديل ظاهري فرد و شبيه ساختن به جنس مخالف منع شده است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين رابطه فرمودند:
لَعَنَ اللهُ المُتَشَبِّهاتِ بِالرِّجالِ مِنَ النِّساءِ، وَ لَعَنَ اللهُ المُتَشَبِّهينَ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ؛ (42)
خدا لعن کرده از زن ها، آن زني که خود را شبيه مردها سازد و از مردها، مردي که خود را شبيه زن ها قرار دهد.
چه بسا افرادي در اجتماع به گمان هم جنس بودن با چنين افرادي رابطه صميمانه برقرار نمايند و بدون اطلاع در دام اين افراد افتاده يا گرفتار عوارض روحي گردند.
پوشيدن لباس مختصّ مردان بر زنان و پوشيدن لباس مختصّ زنان بر مردان در اسلام حرام شده است. (43)

3. عوامل بازدارنده

براي کنترل جامعه، بايد علاوه بر تربيت و آموزش صحيح، سعي در بازداري افراد از طريق بازدارنده هاي عمده و اساسي نمود. اين اصل همواره مورد توجه دين اسلام بوده و به بازدارندگي خانواده و جامعه بهاي خاص داده است. (44)

الف) خانواده

رفتار و کردار هر فرد نسبت به جايگاه انجام آن انعکاس متفاوتي مي يابد. تا زماني که رفتار فرد در جامعه انعکاس نيافته است، محدوده ي کمتري را متأثر خواهد ساخت.
خانواده، اجتماع کوچکي است که مي تواند پس از خودِ فرد، کنترل کننده ي رفتار و اعمال او باشد و کوچک ترين خطا و اشتباه را تذکّر داده و از تکرار آن جلوگيري نمايد و در صورت تکرار با رفتارهاي بازدارنده، فرد خطاکار را متوجه اشتباه خود نمايد.
کجروي هاي جنسي افراد که خانواده را متوجّه خود مي سازد، زنگ خطري براي اعضاي خانواده مي باشد، چرا که ممکن است دامنه ي آلودگي، ساير افراد را نيز در معرض خطر قرار دهد و دستورهاي اسلام مبتني بر جداسازي بستر کودکان، عدم تماس نامشروع بدني با ساير افراد خانواده و ... به منزله پيش گيري اين انحرافات است، ولي در صورت مشاهده ي انحرافات جنسي، بايد ابتدا از طريق اخلاقي وارد شده با ايجاد عزّت نفس و تقويت حياي عاقلانه همراه با احترام متقابل عمل نمود، ولي در صورت عدم توفيق ابتدا از طريق تجاهل، سپس اظهار تأسف و در نهايت در صورت عدم دست يابي به نتيجه ي مورد نظر از مجازات هايي هم چون ايجاد ترس، نفرت و شرم، سعي در پاي بندي به اصول اخلاقي نموده در نهايت مي توان از تنبيه بدني و حتي زندان کردن استفاده نمود، ولي بايد توجه داشت مداومت در دو روش اخير ممکن است، جرئت فرزند را بيشتر کرده و تأثيرات منفي، از جمله انحرافات بعدي را در پي داشته باشد. (45)
به هر حال مسئوليت دين و دنياي افراد خانواده بر عهده ي مسئول خانواده است و در مقابل انحرافات آنان نمي تواند بي تفاوت باشد. (46)
دستورهاي اسلام در بردارنده ي تذکرات تدريجي مي باشد و به مردان پيام مي دهد، هرگاه زنان شما از دستورهاي شما که مبتني بر احکام اسلامي است، سرپيچي نمودند سه مرحله تربيتي را به اجرا گذاريد: «وَاللَّاتِيْ تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغَوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً». (47) در مرحله ي اول با پند و نصيحت، در مرحله ي دوم با دست گذاشتن روي احساسات ايشان و دوري گزيدن در بستر با پشت کردن و قهر نمودن و ... (48) ايشان را متوجه سازند و در مرحله آخر چنانچه مؤثر واقع نشد، به آن ها آهسته بزنند، (49) بلکه احساساتشان بيدار شده و دست از خطاکاري بردارند.

ب) جامعه (نظارت عمومي)

مسئوليت افراد نسبت به يک ديگر، يکي از اصول اجتماع اسلامي است که از ديرباز مورد توجه بوده است و موجب نظارت افراد بر يک ديگر در کنترل اعمال و رفتار آنان مي گردد. اين اصل به عنوان راهکاري جديد مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته، مبني بر اين که بدون همکاري جامعه، نمي توان به خوبي از جرم جلوگيري نمود و با برنامه ها و راهکارهايي خاص، سعي در اجرايي کردن آن نمود. (50)
خداوند مسلمانان را دوست يک ديگر دانسته و نشانه ي آن را نظارت ملي در امر به معروف و نهي از منکر بيان نموده است. (51) «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ مردان و زنان با ايمان، ولي [و يار و ياور] يک ديگرند؛ امر به معروف و نهي از منکر مي کنند. هم چنين نظارت عمومي جامعه را به عنوان وظيفه ي امت اسلامي بيان نموده است: (52)
«وَلِتَكُن مِنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ (53)
و بايد از ميان شما گروهي [مردم را] به نيکي دعوت کنند و به کار شايسته وادارند و از زشتي بازدارند و آنان همان رستگارانند.
در جامعه ي اسلامي به واسطه ي مسئوليتي که افراد در مقابل يک ديگر و جامعه احساس مي کنند، در برابر کجروي هاي افراد بي تفاوت نيستند، بلکه خود را مسئول دانسته و به ارشاد و راهنمايي و حتي پند و نصيحت ديگران اقدام مي نمايند. در اين راستا چنانچه جو جامعه به گونه اي باشد که اندرز آنان چندان مؤثر واقع نشود، باز هم دست از ارشاد برنمي دارند، چرا که خود را در مقابل پروردگار خويش مسئول مي بينند و اميدوارند روزي اين افراد به واسطه ي اندرزهاي پي در پي و مداوم ديگران به خود آمده و به سوي معبود حقيقي خويش بازگشته، دست از خطاکاري بردارند.
اين شيوه تنها مختص امت اسلامي نيست، بلکه امت هاي پيشين نيز که از رهنمودهاي پيامبران بهره جسته بودند، در برخورد با افراد کجرو همواره به پند و نصيحت مي پرداختند:
«وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى‏ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»؛ (54)
و آن گاه که گروهي از ايشان گفتند: براي چه قومي را که خدا هلاک مي کند يا آنان را به عذابي سخت گرفتار خواهد کرد، پند مي دهيد؟ گفتند: تا معذرتي پيش پروردگارتان باشد و شايد که آنان پرهيزکاري کنند.
امر به معروف و نهي از منکر يک سياست راهبردي است که موجب پيشبرد اهداف اسلام شده و امنيّت همه جانبه را در پي مي آورد و موجب پيشرفت اجتماعي و اقتصادي گرديده و مانع از تجاوز دشمنان گرديده و آنان را به مجازات مي رساند و به طور کلي اصلاح تمامي امور جامعه را در پي دارد. در همين راستا اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود:
تمامي کارهاي خوب و نيکو حتي جهاد در راه خدا در مقايسه با امر به معروف و نهي از منکر همانند آب دهان انداختن در درياي بي کران است. (55)
اجراي امر به معروف و نهي از منکر نيازمند شناخت و آگاهي و عمل کرد صحيح مي باشد که در مرحله ي اول در برخورد با منکر بايد نفرت دروني را از طريق چهره و برخورد ظاهري اظهار نموده و در مرحله ي بعد از طريق بياني متناسب با سطح درک طرف همراه با دل سوزي بيان شود. در آخرين مرحله استفاده از زور و قدرت است که بر عهده ي سازمان هاي مسئول بوده و از مجاري قانوني صورت مي پذيرد. (56)
در مبارزه با منکرات، مطبوعات و رسانه هاي گروهي مي تواند به عنوان يک شاخص مهم عمل کرده و تأثير فراواني بر روي افکار عمومي داشته باشند. امروزه مطبوعات مي تواند با شناخت دردها و ارائه ي درمان ضمن پرهيز از شعارگرايي، سعي در ارائه ي راه هاي عملي داشته باشند (57) و رسانه هاي گروهي با ارائه ي الگوهاي صحيح، از راه هاي مستقيم و غير مستقيم در صدد اصلاح جامعه برآيند.

4. فراهم کردن امکان ازدواج

سست شدن بنيان خانواده، يکي از مشکلات اساسي است، که گريبان گير جوامع غربي شده است و علت آن آزادي در روابط پسر و دختر، ايجاد روابط نامشروع و پي آمدهاي پس از آن مي باشد.
جامعه ي اسلامي براي حفظ جوانان و بنيان خانواده موظّف است امکاناتي براي تسهيل ازدواج از طريق زمينه هاي اعتقادي و فرهنگي مناسب فراهم آورد. (58)
جامعه ي امروز پر از تنش هاي جنسي و برخورد دو غير هم جنس با يک ديگر است هر چند سخن از کنترل جنسي گفته شود، تا راهکار عملي ارائه نشده و اعتقاد قوي بر افراد حاکم نباشد، مهار انحرافات جنسي بسي دشوار خواهد بود.
مجرد ماندن دختران و پسران جوان در جامعه، به خصوص اختلاط آن ها در اماکن مختلف از قبيل دانشگاه ها، محل کار و ... همراه با عدم رعايت ضوابط اخلاق اسلامي، ايجاد هيجانات جنسي مي نمايد و چون راه ارضاي مشروع براي اين گونه افراد وجود ندارد، موجب ايجاد بزه کاري و روابط نامشروع در نوجوانان و جوانان مي نمايد؛ از جمله اين موارد کشيده شدن جوانان به سمت اعتياد و مشروبات الکلي و ... براي تخليه ي اين انرژي ها مي باشد. (59)
به همين دليل پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: «شِرارُکُم عُزَّابُکُمْ، بدترين شما کساني هستند که ازدواج نکرده اند». (60)
يکي از عوامل ازدواج نکردن نوجوانان و جوانان خانواده ها مي باشند؛ حال آن که خانواده ها بايد در رفع موانع ازدواج کوشيده و امکانات ازدواج را هر چه بيشتر فراهم آورند و سعي در تغيير فرهنگ ازدواج نموده و آن را از تنگناي امروزي درآورده و به جاي هزينه هاي گزاف در مجالس و جهيزيه و ... آن را صرف زندگي دو زوج نمايند.
خداوند فراهم نمودن امکان ازدواج را وظيفه مسلمين دانسته و آن ها را بدين امر موظّف مي نمايد:
«وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى‏ مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»؛ (61)
مردان و زنان بي همسر خود را همسر دهيد. هم چنين غلامان و کنيزان صالح و درستکارتان را، اگر فقير و تنگ دست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بي نياز مي سازد. خداوند گشايش دهنده و آگاه است.
در تحقيقي که از دويست دانشجوي دختر انجام شده است، موانع ازدواج را عوامل زير دانسته اند: «کاهش ايمان و سقوط اخلاق، توقّعات بالا، سنت هاي غلط و تشريفات و مهريه سنگين، تحصيل، سخت گيري و مانع تراشي خانواده و اطرافيان، گراني و هزينه سنگين جهيزيه و ...». (62)
هر چند دولت بايد در زمينه اشتغال و تهيه مسکن و ساير امور، جوانان را در اين زمينه ياري نمايد، ولي پس انداز خانواده ها، تسهيل در امور مربوط به مقدمات ازدواج از قبيل مهريه، مجالس عقد و عروسي و ... مي تواند امکان هر چه بيشتر زمينه براي ازدواج جوانان را فراهم آورد.

الف) ازدواج، راهکار دين

خداوند متعال در نهاد انسان دو نياز متفاوت براي رسيدن به يک هدف قرار داده است و آن هدف سعادت و کمال آدمي است. نيازهاي غريزي، انسان را به سوي امور مادّي سوق داده و احتياجات فطري، آدمي را به سوي گرايشات معنوي فرا مي خواند و اين امر موجب نوعي تناقض و زد و خورد در وجود انسان مي گردد. شريعت براي هم آهنگي اين تمايلات براي هر يک، راهکار ويژه ارائه داده تا همه نيازها ضمن ارضاي صحيح به کمال انسان منجر شوند. (63)
در کشمکش تمايلات و غرايز، نيرومندي غريزه جنسي ساير غرايز را تحت الشعاع قرار مي دهد که سلامت آن موجب آرامش جسم و جان و انحراف آن باعث به خطر افتادن فرد و اجتماع خواهد بود. اديان الهي به ويژه اسلام، ازدواج را بهترين راه براي ارضاي صحيح غريزه جنسي و جلوگيري از بيماري هاي جنسي و انحرافات فردي و اجتماعي برشمرده اند. ضمن اين که با تشکيل کانون خانواده، موجبات رشد صحيح فرزندان و نسل آينده فراهم مي آيد.
کيفيت ساختمان وجودي مرد و زن و دستگاه هاي توليد نسل در آن ها، نشان گر فطري بودن سنّت ازدواج در وجود آدمي است؛ علاوه بر اين که ازدواج به صورت يک آداب اجتماعي در جوامع بشري قابل مشاهده است.
ميل جنسي در پرتو ازدواج اشباع مي شود که هيچ منافاتي با عفّت و تقوي ندارد، چرا که اميال طبيعي انسان هم چون ميل جنسي با رعايت پاک دامني ارضا خواهند شد. جاذبه ي جنسي بين دو جنس مخالف قبل از ازدواج با موانع عقلي و شرعي، اخلاقي و اجتماعي در افراد متدين وجود دارد که با عقد ازدواج، تمام موانع برداشته شده و زمان ارضاي نيازها فرا مي رسد و جاذبه و کشمکش به پيوند و اتصال مي انجامد.
خداوند هستي بخش تحولات جسمي و تمايلات جنسي را در انسان پديد آورد و در عالم تشريع تنها راه طبيعي تسکين آن را ازدواج مقرر فرمود و با عبارت «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ * وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا»؛ (64) و از نشانه هاي او اين که همسراني از جنس خودتان براي شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، اين حقيقت را اعلام نمود.
ازدواج در چارچوب شرع با قواعد و ضوابط معيّني همراه است که موجب ضابطه مند بودن آن مي گردد. (65)
در شرع مقدس اسلام دو طريق نکاح قرار داده شده است؛ يکي ازدواج دائم که آيات و روايات بسياري بدان تأکيد مي ورزند و ديگري ازدواج موقت مي باشد که براي حفظ جامعه از انحرافات جنسي و برآورده شدن نياز جنسي افراد که توانايي ازدواج دائم ندارند و يا به دليلي در چارچوب ازدواج دائم نمي توانند نياز جنسي خويش را ارضاء نمايند. اين شيوه قرار داده شده تا روابط جنسي از چارچوب خاص تجاوز ننموده و دامنه ي آن جامعه را به هرزگي نکشاند. (66)
اين نوع ازدواج در نيمه ي اول دوران پس از هجرت حضرت رسول صلي الله عليه و آله بين مسلمين رواج داشته (67) و آيه ي شريفه: «فَما اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً» (68) بر آن دلالت مي کند، هر چند اهل سنت از طريق عمر، متعه (عقد موقت) را حرام دانسته اند. (69)
مطابق آيين اسلام، آغاز هرگونه روابط ولو موقّت و محدود بايد به صورت رسمي و ضابطه مند باشد تا در سايه ي روابط قانوني از هرج و مرج جنسي جلوگيري شده و به نيازهاي طبيعي نيز پاسخ درست داده شود. بهترين دليل اين ضابطه مندي گفتار مولا علي ابن ابي طالب عليه السلام است که فرمود: «اگر نهي عمر از متعه نبود، ديگر کسي به جز بدبخت شقي زنا نمي کرد». (70)

ب) ازدواج دائم، بهره مندي کامل

لذّت زناشويي، در آيات و روايات از بزرگ ترين لذّت هايي شمرده شده که به جسم انسان تعلق دارد. امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود:
مردم در دنيا و آخرت به لذّتي بالاتر از لذّت زناشويي بهره مند نشدند؛ چنان که خداوند متعال مي فرمايد: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ ...» سپس فرمود: اهل بهشت هم به چيزي لذّت نمي برند که از نکاح خوشايندتر باشد؛ نه طعامي با آن برابري مي کند و نه آشاميدني. (71)
خداوند متعال از طريق لذّت هاي حلال مايه ي نشاط افراد را فراهم آورده و براي تأمين اين کام جويي طبيعي راه ازدواج را باز کرده است. ايجاد رابطه ي جنسي از طريق ازدواج، همراه با کام جويي طبيعي در اوايل بلوغ از مهم ترين عوامل تحرک بخشي به زندگي زناشويي است که به تدريج از شدّت آن کاسته شده و جاي خود را به ايجاد مودّت، محبّت و صميميّت در خانواده مي دهد و عامل پايدار ثبات خانواده مي شود.
ارضاي نياز جنسي به عنوان مهم ترين محرک جنسي در کانون خانواده از طرف زن و شوهر مورد توجّه اسلام قرار گرفته؛ مسئله اي که روان شناسان در قرون اخير آن را به عنوان رضايت جنسي براي هر دو شريک جنسي (72) مطرح کرده اند.
يکي از عوامل مؤثر در رضايت جنسي طرفيني، رضايت اوليه در ازدواج است که اسلام بر آن تأکيد مي ورزد، زيرا رغبت و تمايل زن و شوهر به يک ديگر از ارکان ارضاي جنسي ميان آن ها مي باشد؛ مسئله اي که قبل از اسلام بدان توجّهي نمي شد؛ هر چند ممکن است هم اکنون نيز عدّه اي بدون توجه به اين مهمّ دست به ازدواج هاي تحميلي بزنند.
رضايت و تمايل جنسي زن و شوهر نسبت به يک ديگر موجب نزديکي آن ها شده و اصل تمکين از مسائلي است که اسلام بر آن تأکيد مي ورزد. برخي تمکين را تسليم بي اختيار شدن در مقابل شوهر قلمداد کرده اند؛ حال آن که تمکين همان تعقيب آفريني است؛ يعني تحريک نمودن به گونه اي که مرد جذب زن شده و آن گاه زن پذيرا شود. (73) اين نحوه ي دل ربايي کاري است که براي غير شوهر حرام است. در روابط جنسي بايد زن و شوهر با آرامش و احساس کامل از اين غريزه طبيعي بهره مند شوند (74) تا به نتيجه ي مطلوب آن در زندگي نائل آيند. لذّت بردن در امر زناشويي امري دوطرفه است که بايد زن و شوهر در اين امر يک ديگر را ياري رسانند، (75) چرا که بسياري از اختلافات زناشويي در اثر تماس صحيح از بين مي رود. (76)
خداوند متعال براي اوقات خلوت زن و شوهر احکام خاص قرار داده است تا آنان ضمن بهره مندي جنسي، هر چه بيشتر از اين اوقات در ايجاد ارتباط و نزديکي روحي بهره گيرند؛
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الفَجْرِ وَحينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلاَ عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكِيمٌ». (77)
خداوند سه موقع را در شبانه روز براي خلوت و تنهايي زن و شوهر مقرر فرموده و ورود اطفال غير بالغ و کنيزان و غلامان را مشروط به اجازه گرفتن قرار داده است:
اول: پيش از نماز صبح، چون ممکن است انسان برهنه به رختخواب رفته يا در حالي باشد که دوست نداشته باشد کسي او را در اين حال ببيند (78) و شايد بدين دليل که معمولاً انسان در اين زمان لباس خواب را از تن درآورده، لباس روز و بيداري را بر مي کند، ممکن است در حال برهنگي مشاهده شود. (79)
دوم: هنگام خواب نيم روز که مردم معمولاً‌ لباس هاي رويي خود را در آورده و گاه زن و شوهر با هم خلوت مي کنند. (80)
سوم: بعد از نماز عشاء؛ هنگامي که مرد با همسرش خلوت مي کند و زمان بيرون آوردن لباس و برهنه شدن و تبديل آن به لباس خواب بوده و ساعت غفلت و چيرگي و خلوت (81) مي باشد.
اين سه هنگام در آيه شريفه «عورت» ناميده شده است که برخي علت آن را ظهور عورت (82) دانسته اند، چرا که در پوشش آن اختلال حاصل مي شود (83) و برخي عورت را به معناي عيب گرفته اند، چرا که انسان از هويدا نمودن آن عار دارد. (84)
رعايت اين آداب موجب سلامت روحي، رواني خانواده گرديده، ضمن ايجاد صميميّت بين زن و شوهر، سلامت روان اطفال و اطرافيان را در بردارد.
اجازه خواستن در کودکي، زمينه ي تربيت صحيح اسلامي در بزرگسالي را فراهم مي آورد. اين طرز تربيت موجب مي شود تا کودکان وقتي بزرگ شدند و در سنين نوجواني و جواني قرار گرفتند، در غير اين اوقات نيز بدون اجازه وارد اتاق والدين نشوند (85) و بدين طريق روابط زن و شوهر مختص تنهايي آن ها شده و ديگران از امور جنسي آن ها آگاه نگردند.
رواياتي در زمينه ي رابطه جنسي زن و شوهر وجود دارد که اين روايات به بيان کيفيت روابط، اهميت نحوه ي برخورد، زمان هاي مناسب و نامناسب آن و هم چنين به تأثير کيفيت روابط در تشکيل نطفه و ايجاد فرزندان صالح و ناصالح يا سالم و ناقص پرداخته اند. (86)
برخي دانشمندان درصدد کشف ارتباط ايام و حالات، با تأثيرات آن ها با آميزش جنسي برآمده و به برخي موارد استناد علمي داده اند. (87)
علما و مراجع تقليد نيز از طريق آيات و روايات به بيان احکام زناشويي در رساله هاي عملي پرداخته و موارد آن را تحت عنوان حلال ها و حرام ها، مستحبات و مکروهات آميزش جنسي (جماع) بيان نموده اند که بر هر فرد مکلف لازم است احکام خود را با مراجعه به فتواي مرجع تقليد خود دريابد.

پي نوشت ها :

1. علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 670- 671.
2. هدايت الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شناسي انحرافات) ص 137 و عليرضا شايان مهر، دائرة المعارف تطبيقي علوم اجتماعي، ج 1، ص 442.
3. کاظمي خلخالي، زناشويي راز خوشبختي است، ص 50.
4. رعد، آيه 11.
5. محمد حسين طباطبائي، تفسير الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي همداني و همکاران، ج 11، ص 478.
6. حميد محمد قاسمي، اخلاق جنسي از ديدگاه اسلام، ص 229.
7. همان، ص 229- 230.
8. مرتضي مطهري، علل گرايش به مادي گري، ص 226- 227.
9. براي احکام پوشش به کتاب هاي مسائل شرعي و رساله هاي توضيح المسائل مراجع عظام تقليد مراجعه شود.
10. آيات عظام امام خميني، گلپايگاني و اراکي قدس سره، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعي آنان، تدوين سيد مسعود معصومي، ص 104.
11. مهدي نيک خو، جواني بهار زندگاني، ص 273- 276.
12. ر. ک: دکتر علي اصغر احمدي، تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران، ص 74- 94.
13. ر. ک: دکتر علي قائمي، اسلام و تربيت دختران، ص 307- 312.
14. در گفت و گو با ايسنا: (زنان فراري: امنيت جنسي)، انتخاب، ص 4 و همبستگي، 307- 312، ص 7، 1382/7/11.
15. استادان طرح جامع آموزش خانواده، خانواده و فرزندان در دوره راهنماي تحصيلي (کتاب چهارم)، ص 143.
16. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، حکمت 293، ص 700.
17. دکتر علي اصغر احمدي، تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران، ص 64- 65.
18. زخرف، آيه 67.
19. ر. ک: «شيرين اسدي، قاچاق زنان»، مجله زن شرقي، ش 6، ص 5- 6، تير 82.
20. دکتر علي اصغر احمدي، تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران، ص 79.
21. شادي صدر، «تابو، آموزش جنسي»، ياس نو، ص 10، 1382/5/20.
22. روابط جنسي، امراض جنسي، ازدواج، کيهان (6688)، ص 15، 1383/1/24.
23. «امراض جنسي»، آفتاب (872)، ص 9، 1382/1/24.
24. ر. ک: مهري موسي وند، «ويروس ايدز در آغوش هوس»، مجله زن شرقي، ش 5، ص 15- 18.
25. هدايت الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شناسي انحرافات)، ص 39- 40.
26. کنش هاي متقابل (social interactior) فرآيندي اساسي است که دو يا چند انسان، زبان و اشارات را به کار مي گيرند و بر حرکات، افکار، انتظارات و رفتارهاي يک ديگر تأثير متقابل مي گذارند. (هدايت الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شناسي انحرافات)، ص 16). براي اطلاعات بيشتر، ر. ک: علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 36- 41.
27. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 9، ص 108.
28. ليلا عنصري «پيامدهاي خشونت جنسيتي بر بهداشت و توسعه»، نشريه حقوق زنان، ش 16، ص 47.
29. علي اشرف طهماسبي نيک، سياست جنايي اسلام در برخورد با بزهکاري و بزه ديدگي زنان، ص 257- 259.
30. ر. ک: مرتضي مطهري، مسأله حجاب، ص 217- 221.
31. وَ ذُکِرَ النِّساءُ عِنْدَ أبِي الحَسَنِ عليه السلام فَقَالَ: «لا يَنْبَغِي لِلْمَرْأةِ أنْ تَمْشِيَ فِي وَسَطِ الطَّرِيقِ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِي إلَي جَانِبِ الْحَائِطِ»، (شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 561، حديث 4927).
32. احزاب، آيه 53.
33. بحارالانوار، ج 73، باب 67.
34. عن النبي صلي الله عليه و آله: «نَهي عن لُبسَتَينِ: المشهورةِ في حُسنِها و المشهورةِ في قُبحِها». (محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 8، ص 475، باب لبس).
35. همان، ص 475- 477.
36. قَالَ: «مَنْ لَبِسَ ثَوْباً فَاخْتَالَ فِيهِ خَسَفَ اللهُ بِهِ مِنْ شَفِيرِ جَهَنَّم». (شيخ صدوق، من لا يخضره الفقيه، ج 4، ص 13، حديث 4968).
37. آيات عظام امام خميني، گلپايگاني، اراکي قدس سره، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعي آنان، تدوين سيد مسعود معصومي، ص 91.
38. سعيده يراقي اصفهاني، (ترجمه و تدوين) «نگاهي به وضعيت خشونت در غرب، زنان اولين قربانيان خشونت»، مجله زن شرقي، ش 12 (دي و بهمن 82)، ص 11.
39. احزاب، آيه 33.
40. بحارالأنوار، ج 73، ص 328.
41. براي تفاوت بين هويّت جنسي و جنسيت ر. ک: آنتوني گيدنز، جامعه شناسي، ص 175- 180.
42. وسائل الشيعه، ج 17، ص 285.
43. آيات عظام امام خميني، گلپايگاني، اراکي قدس سره، احکام روابط اجتماعي زن و مرد و مسائل اجتماعي آنان، ص 93.
44. آل عمران، آيه 110: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلْنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ شما بهترين امتي هستيد که براي مردم پديدار شده ايد: به کار پسنديده فرمان مي دهيد، و از کار ناپسند باز مي داريد. ترجمه محمد مهدي فولادوند.
45. علي قائمي، خانواده و مسائل جنسي کودکان، ص 245- 246.
46. تحريم، آيه 6: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً»؛ اي کساني که ايمان آورده ايد خود و خانواده خويش را از آتشي که هيزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه داريد، ترجمه ناصر مکارم شيرازي. براي مطالعه بيشتر: ر. ک: ميزان الحکمه، ج 10، ص 721- 722، باب تربية الولد.
47. نساء، آيه 34: «... آن دسته از زنان را که از سرکشي و مخالفتشان بيم دارند، پند و اندرز دهيد و [اگر مؤثر واقع نشد]، در بستر از آن ها دوري نماييد و [اگر هيچ راهي جز شدت عمل براي وادار کردن آن ها به انجام وظايفشان نبود]، آن ها را تنبيه کنيد و اگر از شما پيروي کردند راهي براي تعدّي به آن ها نجوييد»، ترجمه ناصر مکارم شيرازي.
48. محمد حسين طباطبائي، همان، ج 4، ص 509.
49. در روايت از امام باقر عليه السلام آمده است: «إنّه الضربُ بالسواک؛ اين زدن، در حدِ زدن با چوب مسواک است». (امين الدين الطوسي الطبرسي، تفسير جوامع الجامع، ج 1، ص 253).
50. علي سليمي و محمد داوري، جامعه شناسي کجروي، ص 689.
51. ر. ک: محمد حسين طباطبائي، همان، ج 9، ص 528 و ناصر مکارم شيرازي و همکاران، تفسير نمونه، ج 8، ص 36.
52. توبه، آيه 71، ترجمه ناصر مکارم شيرازي.
53. آل عمران، آيه 104.
54. اعراف، آيه 164.
55. نهج البلاغه، ترجمه سيد کاظم محمدي و محمد دشتي، کلمات قصار 374، 2216.
56. علي اشرف طهماسبي نيک، سياست جنايي اسلام در برخورد با بزهکاري و بزه ديدگي زنان، ص 337- 336.
57. سيد محمود مدني بجستاني، فساد سلاح تهاجم فرهنگي، ص 366- 367.
58. ر. ک: علي اصغر احمدي، تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر در ايران، ص 18- 21.
59. آموزش جنسي، تجاوز جنسي، اعتماد (3865)، 26، 1382/8/4.
60. علي المتقي بن حسام الدين الهندي البرهان فوري. (کنزالعمال، حديث 4449، ج 16، ص 277).
61. نور، آيه 32، ترجمه ناصر مکارم شيرازي.
62. محمود اکبري، براي ريحانه، ص 48. (اردوي دانشجويان پزشکي خزرآباد ساري، در تاريخ 77/6/1).
63. الدکتور مقداد بالحسن، التربية الاسلاميه و الطبيعة الانسانيه، ص 103- 107.
64. روم، آيه 21، ترجمه ناصر مکارم شيرازي.
65. ر. ک: دکتر سيد حسين صفايي و اسد الله امامي، حقوق خانواده (جلد اول) نکاح و انحلال آن (فسخ و طلاق) و غلامرضا صديق اورعي، تمکين بانو، رياست شوهر.
66. ر. ک: عبدالرضا شمسايي، دانستني هاي جنسي و زناشويي زنان و مردان، ص 53- 57.
67. محمد حسين طباطبائي، همان، ج 4، ص 423.
68. نساء، آيه 24.
69. محمد حسين طباطبائي، همان، ج 4، ص 452، در تفاسير قرطبي، رازي، البيان، التبيين و زادالمعاد و الاحکام القرآن و طبري و ابن عساکر و ... روات اين مسئله را نقل کرده و قبول دارند. «تفسير فرطبي از عمر روايت مي کند که در خطبه اي گفت: دو متعه در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله حلال بوده و من نهي مي کنم و مجازات خواهم کرد، يکي متعه حج (حج تمتع)، ديگر متعه زنان».
70. و کان عليّ يقول: «لو لا ما سبقني به ابن الخطّاب - يعني عمر - ما زني إلّا شقّيّ.» محمد حسين طباطبائي، همان، ج 4، ص 290. (به نقل از تفسير عياشي).
71. محمد حسين طباطبائي، همان، ج 3، ص 124، ذيل، آيه 14، سوره آل عمران بحث روايي.
72. پاملا آبوت، جامعه شناسي زنان، ص 134- 135.
73. يوسف غلامي، بي ميلي جنسي بانوان، ص 34- 35.
74. مجتبي جعفريه صادقي، تغذيه جنسي، ص 8.
75. ر. ک: م- پورحاجي، دانستني هاي زناشويي ص 96- 102. يوسف غلامي، بي ميلي جنسي در بانوان، حسين نجاتي، روان شناسي زناشويي. هاماياک آواديس يانس، زندگي جنسي زنان. آشنايي با رفتارهاي جنسي، ص 139- 106.
76. حسين نجاتي، روان شناسي زناشويي، ص 133.
77. نور، آيه 58.
78. شيخ طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 154؛ حاج سلطان محمد الجنابذي، تفسير بيان السعاده ج 3، ص 130 و سيد علي حائري تهراني، تفسير مقتيات الدرر، ج 7، ص 374.
79. فيض کاشاني، تفسير صافي، ج 3، ص 445؛ عروسي حويزي، تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 621، روايت 229؛ سيد عبدالله شبر، تفسير شبر، ج 1، ص 357؛ شيخ اسماعيل حقي بروسوي، تفسير روح البيان، ج 6، ص 175؛ احمد مصطفي المراغي، تفسير المراغي، ج 6، ص 131 و ميرزا محمد مشهدي، تفسير کنزالدقايق، ج 7، ص 114.
80. ناصر مکارم شيرازي و همکاران، تفسير نمونه، ج 14، ص 528.
81. شيخ طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 154؛ سيد علي حائري تهراني، تفسير مقتنيات الدرر ج 7، ص 374؛ فيض کاشاني، تفسير صافي،‌ ج 3، ص 445؛ شيخ الطوسي، تفسير تبيان، ج 7، ص 459؛ ميرزا محمد مشهدي، تفسير کنزالدقائق، ج 7، ص 114؛ سيد عبدالله شبر، تفسير شبر، ج 1، ص 357؛ احمد مصطفي المراغي، تفسير المراغي، ج 6، ص 131؛ ثعلبي، تفسير ثعلبي، ج 7، ص 116؛ مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان، ج 3، ص 207 و عروسي حويزي. تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 621، روايت 229.
82. شيخ طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 154؛ سيد قطب، تفسير في ظلال القرآن، ج 4، ص 2532 و سيد علي حائري تهراني، تفسير مقتنيات الدرر، ج 7، ص 374.
83. امام فخر رازي، تفسير کبير، ج 24، ص 31؛ شيخ اسماعيل حقي بروسوي، تفسير روح البيان، ج 6، ص 175؛ احمد مصطفي المراغي، تفسير المراغي، ج 6، ص 131 و ميرزا احمد مشهدي، تفسير کنزالدقايق، ج 7، ص 114.
84. سيد محمد حسين طباطبائي، تفسير الميزان، ج 4، ص 226.
85. نور، آيه 59.
86. ر. ک: وسائل الشيعه، ج 14، کتاب النکاح از باب 45- 157 و بحارالانوار، ج 103، ص 280- 296 و محمد باقر مجلسي، حليه المتقين ص 65- 79.
87. ر. ک: دکتر صفدر صانعي، بهداشت ازدواج از نظر اسلام، ص 119- 150.

منبع مقاله :
هاشمي، ريحانه؛ هاشمي زاده، محمد حسن؛ (1389)، شيوه هاي کنترل غريزه جنسي از نگاه اسلام، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
play_arrow
تظاهرات دانشجویان مقابل سفارت اسرائیل در آتن
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
play_arrow
نجات یک خانم بعد از چهار روز گیر کردن بین ۲ دیوار
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
play_arrow
ماجرای پیشنهاد نجومی به وحید شمسایی برای تبلیغ برنج!
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
play_arrow
منوی عجیب رستوران وحید شمسایی؛ چه غذایی در منو نیست؟
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
play_arrow
مرحوم صابری (گل آقا)؛ نمونه طنزپرداز متعهد
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
play_arrow
نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
play_arrow
گفت‌وگو | آحاد مردم در حوزه نظارت، تولید و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود
play_arrow
گفت‌وگو | تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در راستای جهش تولید خواهد بود
حمله به اسرائیل با کدامیک از جنگ افزارهای ایرانی انجام شد؟
play_arrow
حمله به اسرائیل با کدامیک از جنگ افزارهای ایرانی انجام شد؟
روایت جالب شمسایی از روز پاسخ ایران به اسرائیل
play_arrow
روایت جالب شمسایی از روز پاسخ ایران به اسرائیل
نحوه برخورد صحیح با همسر در جمع چگونه است؟
نحوه برخورد صحیح با همسر در جمع چگونه است؟
غیرت چیست؟ اقسام غیرت کدامند؟ علل بی غیرتی چیست؟
غیرت چیست؟ اقسام غیرت کدامند؟ علل بی غیرتی چیست؟
جایگاه تعلیم در اسلام و برخی اصول آن
جایگاه تعلیم در اسلام و برخی اصول آن
تاثیر پماد آنتی هموروئید بر درمان بواسیر داخلی و خارجی چیست؟
تاثیر پماد آنتی هموروئید بر درمان بواسیر داخلی و خارجی چیست؟
حمله با گاز فلفل به دانشجویان معترض آمریکا
play_arrow
حمله با گاز فلفل به دانشجویان معترض آمریکا