هر که غیرت نداشت دینش نیست آن ندارد کسی که اینش نیست اوحدی

هر که شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد سبز شد دانه، چو با خاک سری پیدا کرد اعلایی

هر که از جاده ی انصاف نهد پا بیرون سینه ی او هدف تیر حوادث گردد

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست حافظ

هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است صائب تبریزی

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم باز چون فردا شود امروز را فردا کنم هلالی جغتایی

هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها بیدل دهلوی

هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک کشته ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس پرتو بیضایی

هر کجا عدل روی بنموده است نعمت اندر جهان بیفزوده است سنایی

هر که در کارها شتاب کند خانه عقل را خراب کند